همسفر معصومه؛
در این وادی سعی میکنیم؛ برای مسائل حیاتی خود تا جایی که ممکن است مشخص کنیم. در سه وادی قبل مشخص گردید که بیشترین بار مسئولیت بر عهده خودمان است. ممکن است که گریزگاهی وجود داشته باشد که ما همه مسئولیت خود را به یکباره به خداوند بسپاریم از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی کنیم از روی تنبلی و کاهلی در يک گوشه بنشینیم و مشکلات و نواقص شخصيتی خود را به خداوند بسپاریم و بگوییم تو بزرگی و توانایی مشکلات ما را حل میکند و از خودمان سلب مسئولیت کنیم. گویی که خداوند و نیروهای مافوق فرمانبردار ما میباشند و ما میتوانیم صبح تا شب به آنها فرمان بدهیم ما باید روی وجود خود و تفکر و اندیشه خود و همچنین تلاش و آموزش خود میتوانیم حساب باز کنیم؛ اگر ما تکلیف و وظیفه خود را به درستی انجام دهیم آنگاه میتوانیم از خداوند انتظار مساعدت داشته باشیم؛ البته نکته مهم اینجا است قدرت مطلق فقط القا افکار را دارند. خداوند پس از خلق انسان به او حق انتخاب داد و بر سر دو راهی قرار داد. ۱ـ پندار، گفتار و کردار نیک ۲ـ فسق، فجور و دروغ و غیره مسئولیت تمامی اعمالی را که ما انسانها انجام میدهیم بر عهده خودمان است. دعا، راز و نیاز زمانی میتواند موثر باشد که ما در مسیر ارزشها یا صراط مستقیم حرکت کرده باشیم. انسان شامل دو بخش است: ۱ـ هسته جسم یا صور آشکار یا کالبد فيزيکی که قابل رویت است ۲ـ هسته خارجی یا صور پنهان که شامل نفس حسهای خارج از جسم عقل، روح، ذهن، آرشیو. نفس انسان بر اساس خواسته و دانایی به شرح زير است نفس اماره، نفس لوامه، نفس مطمئنه. هر نفسی دارای خواستههایی میباشد که در انسان شامل خواستههای معقول و غیر معقول میباشد؛ اما تاثیر وادی چهارم برای من اینگونه است که من مسئولیت مشکلات زندگی خود را بپذيرم و زمانی مشکلات خود را به خداوند بسپارم همه تلاشم را کرده باشم و حد الامکان در مسیر ارزشها حرکت کنم آنوقت میتوانم از مساعدت و یاری خداوند بهرهمند باشم.
همسفر حدیثه؛
در این وادی میگوید هر کس بیشترین مسئولیت رفتار خویش را بر عهده دارد؛ پس اگر هر کار درست یا نادرستی اتفاق میافتد مسئولیت آن بر عهده خود ما است نه خداوند یا کس دیگری؛ اما بعضی از انسانها بار مسئولیت خود را بر عهده نمیگیرند و بر گردن خداوند یا دیگران قرار میدهند. زمانیکه مسافر من در تاریکی بود من هم در تاریکی بودم و حالم بد بود افسرده، ناراحت، غمگین و هر اتفاق بدی که میافتاد میگفتم خدا با من نیست؛ برای مسافر خود دعا میکردم؛ ولی مسافرم خوب نمیشد، میگفتم تقصیر خداوند یا تقصیر فلانی است که به این وضعیت افتاده است اصلا فکر نمیکردم که تقصیر خود ما بوده است به این حال افتادیم و خود ما باید بپذیریم که مقصر میباشیم و از وقتی که وارد کنگره۶۰ شدم با آموزشهای ناب استادان عزیز و جناب آقای مهندس آموختم که خود باید بار مسئولیت کارهای خود را به دوش بکشم و برای درست کردن آن تدبیری بیاندیشم. سعی، تلاش و کوشش لازم برای رسیدن به اهداف خود انجام میدهم و مطمئن میباشم که قدرت مطلق ما را یاری و هدایت خواهد نمود.
همسفر ثریا؛
وادی چهارم میگوید؛ مسئولیت دادن به خداوند؛ یعنی سلب مسئولیت از خویش میباشد. وادی اول، دوم و سوم آموختم که هر کاری را قبل از اینکه شروع کنم تفکر کنم و ناامید نباشم. در وادی سوم آموختم که هیچکس نمیتواند به اندازه خود من به فکر من باشد؛ اما در وادی چهارم یاد گرفتم که مسئولیت کارهای خود را بر گردن خداوند نیندازم و سعی، تلاش و کوشش کنم. انسان با اراده و اختیار کامل که خداوند متعال برای او قرار داده است درست فکر کند و ارزشها را از ضد ارزشها تشخیص دهد و عملی کند. من همسفر وقتی که در مسائل اعتیاد مسافر خود قرار گرفتم روزبهروز در تاریکیها فرو رفتم هر جا هم گیر کردم در این مشکلات از خداوند طلبکار شدم و گفتم؛ چرا خداوند مشکلات من را حل نمیکند. در حالی که این مشکلات به وجود آمده با طرز فکرهای اشتباه و غلط خودم بوده است و مسئولیت را از خود سلب کردم بر گردن خداوند یا دیگران انداختم. تاثیر این وادی روی من این بود که با حرکت کردن در راه درست و ارزشمند میتوانم مشکلات خود را حل کنم مسئولیت کارهای خود را بر گردن خداوند یا دیگران نیندازم از خداوند کمک و دستگیری بخواهم تا بتوانم از ظلمت به روشنایی قدم بردارم.
نویسندگان: همسفران لژیون هفتم
رابط خبری: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
ویرایش: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون ششم)
ارسال: همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی اسلامشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
102