English Version
This Site Is Available In English

عشق رهایی دشواری‌های مسیر را آسان می‌کرد

عشق رهایی دشواری‌های مسیر را آسان می‌کرد

همه‌ی انسانها تصور می‌کنند بهترین راه کوتاهترین راه است. این پیام را دوست دارم و برایم گوش‌نواز است، مسیرهای بسیاری را رفتیم که زندگی خود را نجات دهیم و همواره تصور کردیم بهترین مسیر را یافتیم اما؛ اشتباه تصور کردیم مسیر درستی نبود، سراب بود به انتهایی بدتر از مسیر قبلی منتهی می‌شد حرف‌های بسیاری را به جان خریدیم، روزهای زیادی را پشت سر گذاشتیم و دوباره برای درمان اعتیاد ناکام‌ شدیم. دست به دعا بودیم و به ریسمان الهی چنگ می‌زدیم تا زمانی که فردی از راه رسید. آدرس درست را نشان ما داد، کنگره۶۰، آقای مهندس، روش تدریجی، راهنما، مسافر، همسفر، آموزش و در یک کلام بهترین راه که می‌گفت بهترین راه کوتاهترین راه نیست. مسیرهایی که رفته‌اید کوتاه  و نیم پخته بود و حتما، باید این مسیرها را می‌رفتید تا تشنه‌تر شوید و بدانید آنچه نمی‌دانستید.


مسیر پیدا بود، آمدیم و من تشنه‌تر از مسافرخود بودم برای آموختن؛ مسیر سخت بود اما، عشق به رهایی آسان‌تر می‌کرد و ایمان داشتم می‌شود و باور داشتم ما نیز به رهایی می‌رسیم و خداوند با ما است در طول سفر یک نفر راه را نشان می‌داد فردی دیگر آذوقه و توشه راه را می‌رساند و همه بودند تا ما برسیم. زیرا مسیر درست را یافته بودند و مانده بودند که در راه ماندگان را یاری کنند وما هم آمدیم و رسیدیم‌. روز رهایی مردی با موهای سپید را دیدم، استادی که تا آن روز فقط صدای او را توسط سی‌دی‌های آموزشی شنیده بودم؛ ضربان قلبم تند بود ، باوری در ناباوری، آری بهترین راه را يافتيم و به مقصد رسیدیم اما، پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است؛ باشد تا بیشتر بیاموزم ومن هم بمانم تا بهترین راه گم نشود که من نیز دراندازه خود سعی خواهم کرد و باورم بود که:
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
برای انجام این عمل عظیم شکر ...شکر ... شکر...

نویسنده:  همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون چهارم)
رابطه خبری: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون چهارم)
تنظیم و ارسال: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر سکینه (لژیون پنجم) دبیر اول سایت

نمایندگی همسفران حافظ

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .