جلسه چهاردهم از دوره اول سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگرۀ ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی کارون اهواز با استادی مسافر حسن، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه «آداب معاشرت ،ادب و بی ادبی،تعادل و بی تعادلی» در روز سه شنبه مورخ بیستم خرداد ماه 1404 در ساعت ۱۷:۰۰ آغاز بکار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسن هستم مسافر. خدا را شکر می‌کنم که بار دیگر توفیق حضور در این جایگاه و آموزش گرفتن نصیب بنده شد. به نظرم درک ابعاد سودمندی و جامعیت آموزش‌های کنگره ۶۰ برای یک فرد خود نیازمند فهم و ادراکی بالاست. برای نمونه همین دستور جلسه آداب معاشرت ،ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی تعادلی که کاملاً مرتبط با موضوع مطرح شده می‌باشد. ما اگر این دستور جلسه را از آخر به اول نگاه کنیم می‌بینیم کسی که دارای تعادل باشد می‌تواند آداب معاشرت خوبی را در تعامل با دیگران رعایت کند.
در گذشته می‌پنداشتم کسی که آداب معاشرت خوبی دارد و در برخورد با دیگران مؤدب می‌باشد لزوماً باید فرد فرهیخته و تحصیل کرده‌ای باشد اما در موارد بسیاری افرادی را مشاهده کردم که در بیرون منزل بسیار مبادی آداب بوده ولی در منزل خود با خانواده بدرفتاری می‌کردند.
برای مردم خوب بودند ولی در منزل خودشان خانواده منتظر خروجشان از منزل بود همانطور که برای خودم پیش آمد .من این تفکر را داشتم که باید به مردم خدمت کنم و باید رضایت مردم را جلب کنم و خانواده در اولویت من نبود در صورتی که مهم خانواده است. در بررسی یک جامعه پویا و سلامت متوجه می‌شویم که این جامعه از واحدهای کوچکتری به نام خانواده تشکیل شده به عبارتی خانواده سالم می‌تواند جامعه‌ای سالم و پویا را شکل دهد. خانواده در تعادل می‌تواند جامعه‌ای متعادل را بسازد و خانواده من زمانی می‌تواند در تعادل باشد که من در تعادل باشم.
ما در کنگره می‌آموزیم که برای در تعادل بودن بایستی علم زندگی را بیاموزیم. البته فیزیولوژی بدن هم باید در تعادل باشد که با انجام سفر اول و رسیدن به رهایی تعادل جسم و فیزیولوژی حاصل می‌گردد. این دستور جلسه ه من می‌آموزد که برای نزدیک شدن هرچه بیشتر به تعادل من باید علم زندگی را یاد بگیرم و در زندگی خودم عملی کنم و زمانی که آموختم نیازی به فریاد زدن و یا اصرار ورزیدن به آموزش دیگران نیست چرا که طبق گفته جناب مهندس مردم می‌بینند و این مردم شامل فرزندان ما هم می‌شود و در واقع با الگویی درست بودن می‌شود در اطرافیان هم تاثیر مثبت و آموزش ایجاد کرد. به نظرم جناب مهندس با در نظر گرفتن این دستور جلسه می‌خواسته به من نوعی این نکته را بفهماند که اگر می‌خواهم در تعادل باشم؛ اگر می‌خواهم در آرامش باشم و اطرافیانم در صور آشکار و پنهان به من احترام بگذارند لازمه آن آموختن علم زندگی و هرچه بیشتر عملی کردن آن در زندگی شخصی‌ام می‌باشد.
سپاسگزارم که به صحبت‌های بنده گوش کردید.
عکس و تایپ؛ مسافر سهند
ارسال؛ مسافر سهند
- تعداد بازدید از این مطلب :
127