جلسه دهم از دوره هفدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ساوه با استادی پهلوان همسفر معصومه، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه « آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی» روز دوشنبه ۱۹ خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکر و سپاسگزارم که این فرصت را به من داد که امروز در کنار شما عزیزان باشم و آموزش بگیرم. از ایجنت، گروه مرزبانی و نگهبان تشکر میکنم. خدا را شکر به واسطه کنگره هرجا میرویم غریب نیستیم و انگار که سالها با اعضا زندگی کردیم و این خیلی عجیب هست. در جامعه امروزی با این دستور جلسه امروز خیلی همخوانی دارد. امروزه انگار همه انسانها از هم فاصله دارند و غریبه شدند. اما خدا را شکر به واسطه کنگره و آموزشها هرجا که میرویم خیلی راحت همزبان و همفکر میتوانیم در کنار هم تعامل داشته باشیم. جلسه امروز در مورد آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی است.
همه ما وقتی وارد کنگره شدیم چه مسافر و چه همسفر با کوهی از مشکلات آمدیم از روز اول همه مسافرانمان را بهانه میکردیم که برای درمان مسافران به کنگره آمدیم و بعد تازه فهمیدیم چه خبره و وضعیت خودمان خیلی بدتر از مسافران هست. اولین چیزی که فهمیدیم این بود که اگر ما بخواهیم تغییر کنیم و زندگیمان تغییر کند باید آموزش بگیریم. اگر من منیت را کنار بگذارم و و آموزشپذیر باشم تغییر اتفاق میافتد. اگر من به حرف راهنما گوش دادم، اما باز کار خودم را کردم هیچ تغییری اتفاق نمیافتد. زمانی که آموزشها را عملی کردم آن وقت تغییر اتفاق میافتد و مشکلات ذرهذره برطرف خواهد شد.
ما یاد گرفتیم که مشکلات به تنهایی حل نمیشود یعنی من نمیتوانم تنها در خانه بنشینم و مثلث دانایی که تفکر، تجربه و آموزش هست را بیاموزم، شاید من به تنهایی بتوانم تفکر را انجام بدهم اما آموزش باید حتماً در جمع صورت بگیرد که به قول آقای مهندس تکامل در جمع صورت میگیرد و تنهایی نمیشود به تکامل رسید. هر انسانی نیاز به معلم دارد و حالا معلم من در لژیون راهنماست، در کارگاه از مشارکتهای اعضا استفاده میکنم و همه اینها باعث میشود تا آموزش بگیرم و رشد کنم. وقتی آموزش میگیرم باید این تعامل روز به روز اتفاق بیفتد و تغییرات ذرهذره در وجود ما صورت میگیرد و کمکم حالمان بهتر میشود.
این دستور جلسه امروز ارتباط مستقیم با حرمت کنگره دارد که به ما میگوید که دروغ گفتن، علیه شخصی سرزنش کردن، الفاظ ناشایست بیان نمودن و همه اینها نمونههای بارزی است برای برقراری آداب معاشرت و این یک رابطه سالم باید انجام شود و این حرمت چقدر خوب هست که در زندگیمان هم باشد و فقط برای کنگره نباشد مثلاً وقتی که مسافرم میوهای خرید میکند وسط آن همه میوه یک میوه خراب وجود دارد او را سرزنش نکنم این نقض آداب معاشرت است. نباید فضای مثلث روابط را خراب کنم. اگر دقت کنیم بیشتر قسمتهای حرمت کنگره۶۰ مربوط به زبان هست میگوید: دروغ گفتن، علیه شخصی سرزنش کردن، الفاظ ناشایست بیان کردن همه اینها مربوط به زبان هست یعنی اگر این زبان را ما بتوانیم کنترل کنیم مشکلاتمان برطرف خواهد شد.
امروزه به واسطه اینکه تعداد بچهها کم شده و رفت و آمدها کم شده روابط اجتماعی هم در جامعه محدود شده بچههای ما اصلاً بلد نیستند با بزرگترها و با همسنها خود چه جوری ارتباط برقرار کنند و نقطه تحملشان پایین آمده، اینجاست که اهمیت آموزشهای کنگره را متوجه میشویم که اگر اجرا نکنیم واقعاً یه زنگ خطر بزرگی هست برای آینده بچههای ما که در این جامعه میخواهند زندگی کنند. این آموزشها میتوانند خیلی کمک کننده باشند.
در سیدی «حلقههای آفرینش ۱» آقای مهندس در مورد ۱۹ قوانین قرآن گفتند که از هوش مصنوعی پرسیدن تمام آنها آداب معاشرت ما هست و هرچه بیشتر رعایت کنیم به خودمان احترام گذاشتیم، همانطور که در کتاب ادموند و هلیا آمده ( اولین شرط قوی شدن رعایت ادب است.)
وقتی که بخواهم در هر زمینهای رشد کنم اگر ادب را داشته باشم جایگاه من تغییر میکند و رفتار متقابلی که بقیه با من دارند قطعاً تغییر خواهد کرد. آقای امین در مورد تعادل در سیدی «غیب» گفتند:( وقتی چیزی به دست میآوری از آن موفقیت خیلی سرخوش نباش و فکر نکن که همه دنیا را به دست آوردی، یا از شکستها ناراحت نشو و فکر نکن که آخر دنیا شده، این تعادل بین موفقیت و شکستها را ما بدانیم.) اینها یک پشت زمینهای هست و دقیقاً فقط این چیزی نیست که ما آن لحظه میبینیم از موفقیتها خیلی سرخوش نشویم و از شکستها هم خیلی سرخورده نشویم. این هم یک نمونه خیلی بارزی از تعادل هست و رفتاری که من انجام میدهم مثل بومرنگی هست که میرود و به سمت خود من برمیگردد. اگر به دیگران احترام میگذارم دیگران هم قطعاً به من احترام خواهند گذاشت و من هر رفتار با دیگران داشته باشم متقابلاً به سمت من برخواهد گشت.
استاد امین در جزوه جهانبینی میگویند:( ما بیشتر مشکلاتی که داشتیم به خاطر این بود که قوانین زندگی را بلد نبودیم.) قوانینی که شاید من معصومه قبلاً فکر میکردم که هرچقدر پول برای خودم داشته باشم و هر چقدر خانه، ماشین و وسایل خانه خودم بهتر باشد حالم بهتر و از لحاظ مالی اوکی هست، ولی حال من انگار هنوز خوب نیست و این همان نقض قوانین بود. من قوانین را بلد نبودم و نمیدانستم که حال خوب من در گرو حال خوب دیگران است. اگر من فقط به فکر خودم باشم قطعاً حال خوب را هم تجربه نمیکنم.
بخشیدن را در کنگره یاد گرفتم اگر مهمانی میدهم فردا شب منتظر این نباشم که دوباره به من پس داده و دعوت کنند. وقتی پیام لژیون سردار خوانده میشود و این حکم حرمت لژیون سردار را دارد و هیچ رفت و آمد، صحبتی نباید باشد و اینها آداب لژیون سردار هست. اگر من تعهدی کردم برای لژیون سردار تا آخر خرداد وقت دارم، بتوانم تعهد را پرداخت کنم و این آداب را اگر ما رعایت کنیم قطعاً حال خودمان هر روز بهتر و بهتر خواهد شد.
این آداب معاشرت و روابط عمومی انقدر مهم هست که ما یک دیده بان روابط عمومی داریم و وظیفش این است که در جامعه وجهه کنگره۶۰، چه جوری نشان داده شود. این دیدهبان روابط عمومی در شرایط و جلسات با رسانه توضیحاتی و یا چیزی هست را انجام میدهد و وجهه زیبایی از کنگره برای کسانی که کنگره را نمیشناسند نشان میدهند. به نظر من وظیفه تک تک ما که در کنگره هستیم و مسئولیم، هر کدام دیدهبان کنگره باشیم و دیدهبان رفتار خودمان باشیم که چطور وجهه کنگره را چطور بیرون از کنگره نشان میدهیم و آیا من که به کنگره آمدهام تغییری در رفتار من ایجاد شده و آیا این آموزشهایی به این قشنگی که من میگیرم توانستم عملی کنم و یک نفر را بیرون از کنگره دعوت کنم که بیاد و آموزشها را بگیرد یا با رفتار و آداب معاشرت و عملکرد خودم این آموزشها را زیر سوال بردم.

مرزبانان کشیک: همسفر شهلا و مسافر ابراهیم
عکس: همسفر وجیهه مرزبان خبری
تایپ :همسفر مهرناز رهجوی راهنما همسفر حمیده (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ساوه
- تعداد بازدید از این مطلب :
157