مسافر سیگار محمدجوادد از لژیون ویلیام وایت همسفران آکادمی، مقالهای در خصوص دستور جلسه "دخانیات (سیگار، قلیان، ناس، پیپ، ویپ)" ارائه نمودند که ذیلاً تقدیم حضور میگردد:
سلام دوستان محمدجواد هستم مسافر سیگار
بسیار خوشحال و خرسندم که این اجازه به من داده شده است تا دلنوشتهای راجع به این دستور جلسه به نگارش در آورم.
دقیقاً ۹ سالم بود که برای اولینبار مصرف سیگار و قلیان را تجربه کردم، ازآنپس چون پدرم سیگاری بود و مادرم همیشه نسبت به این موضوع اعتراض میکرد و گارد میگرفت، در خانه ما سیگار و قلیان حکم شیشه و تریاک را داشت.
اما من به طور غریزی از کشیدن سیگار و قلیان خوشم میآمد. یادم هست که ۱۴ سالم بود به خانه خواهرم میرفتم و با دامادمان قلیان مصرف میکردم. بعد از اینکه پدرم متوجه این قضیه شد من را به باشگاه کشتی برد تا من هیچوقت سمت مصرف سیگار و قلیان و خلاف نروم.
ورزشکار شدن من سبب خیر من هم شد در چند مسابقه داخل استان و استانی توانستم چند مقام و مدال کسب کنم؛ اما بعد از حدود ۴ سال از ورزش به دلیل آسیبدیدگیهای مختلف جسمی کنارهگیری کردم.
بلافاصله بعد از اینکه ورزش را ترک کردم به سمت مصرف الکل و قلیان جذب شدم. در ابتدا برای من بسیار لذتبخش بود، در هفته ۳ الی ۴ بار قلیان مصرف میکردم. سپس با دوستان جدیدی که آنها هم به قهوهخانه میرفتند آشنا شدم و پایم به قهوهخانهها باز شد و مصرف قلیان من از هفتهای ۳ الی ۴ بار به مصرف روزانه رسیده بود.
خانوادهام و اطرافیانم بسیار از این موضوع ناراحت بودند؛ چون آنها دوست داشتند من را روی تشک کشتی در حال مسابقهدادن ببینند. اما چه میشود کرد بدن من به قلیان عادت کرده بود و نیکوتین مصنوعی جایگزین نیکوتین طبیعی در بدن من شده بود.
پس از گذشت ۲ سال من با مسافرم که به کنگره میآمد آشنا شدم و او مضرات قلیان را برای من شرح داد و گفت که چه بلاهایی بر سر جسم و روان من میآورد. ازآنپس هر بار که قلیان میکشیدم حالم خرابتر میشد و بعد از هر بار مصرف قلیان انگار متوجه تخریب آن در جسم خودم میشدم.
در آن زمان اطلاعات و آگاهی نسبت به درمان نداشتم، چند بار اقدام به ترک کردم؛ اما هر بار مصرف قلیان من چند باربر میشد، تا جایی پیشرفت که به روزی ۳ الی ۴ بار مصرف رسید و من بیشتر وقت خود را در قهوهخانه به سر میبردم.
بهاضافه آسیبهایی که قلیان به جسم من زده بود وزن من هم از ۹۰ کیلوگرم به ۱۲۰ کیلوگرم رسیده بود.
در دنیای خودم دیگر ناامید شده بودم؛ چون چند بار اقدام به ترک کرده بودم؛ اما بینتیجه مانده بود حتی برای اینکه ترککردن جدی به نظر برسد روی دست خودم داغ گذاشتم، اما آن هم بیشتر از ۴۰ روز دوام نیاورد.

تا اینکه با مسافرم تماس گرفتم و گفتم که میخواهم به کنگره بیایم آن هم هیچ مخالفتی نکرد و تشویقم کرد. من به واسطه ایشان در گروه همسفران آقا آکادمی شروع به سفر کردم. ابتدا وارد کنگره شدم، بعد از گذشت ۳ ماه وارد لژیون ویلیام وایت شدم و سفرم را با ۳۵ قطعه آدامس خوراکی نیکولایف به راهنمایی آقا ماجد شروع به سفر کردم.
از همان ابتدای سفر که شروع به دزمان کردم احساس خوبی داشتم و طول این درمان بسیار برای من لذتبخش بود، هر لحظه که به رهایی نزدیک میشدم حسهایم باز میشد و سلامت جسم خود را در طی سفر احساس میکردم.
هر پله آدامس که کم میکردم حالم بهتر میشد. به مدت ۱۱ ماه و ۲ روز سفر کردم و اکنون هم ۶ ماه است که رها هستم.

حس الان من با آن زمان که روزی چند دفعه قلیان مصرف میکردم زمین تا آسمان تغییر کرده است، هرازگاهی یادم میرود که سیگار یا قلیان مصرف میکردم .
در پایان هم از آقای مهندس، مسافرم، راهنمای خوبم آقا ماجد سپاسگزارم که باعث این اتفاق شدند.
مسافر سیگار محمدجواد لژیون ویلیام وایت همسفران آقا، نمایندگی آکادمی
تایپ: مسافر سیگار محمدجواد (لژیون ویلیام وایت)
- تعداد بازدید از این مطلب :
46