English Version
This Site Is Available In English

ورود به لژیون ویلیام و ترس از قضاوت شدن

ورود به لژیون ویلیام و ترس از قضاوت شدن

قبل از ورود به کنگره درگیر تاریکی بودم و آشفتگی درون بسیاری داشتم که تنها آرامش یک روز برای من آرزو شده بود زمان که می‌گذشت عصبی و کم حوصله‌تر می‌شدم بیشتر اوقات برای این‌که مرحمی بر مشکلاتم بگذارم با تفکر غلط خود سریع به مصرف سیگار روی می‌آوردم؛ اما از بوی بد سیگار نمی‌توانستم در هر مکانی وارد شوم و از لحظاتم لذت ببرم؛ زیرا با مصرف سیگار بسیار به جسم‌ و روان خود آسیب وارد کرده بودم و درکی ازجهان‌بینی نداشتم و به‌دلیل عدم آگاهی؛ حتی یک هفته سیگار مصرف نمی‌کردم؛ اما دوباره تا فشار و یا مشکلی برای من پیش می‌آمد دو مرتبه مصرف می‌کردم و در کل زندگی و خانواده‌ خود را فراموش کرده بودم؛ البته خواسته درمان داشتم و از آرزو‌های من بود که پس از ۱۰ سال تخریب به زمان قبل از مصرف برگردم‌ و روش‌های بسیاری نیز امتحان کردم؛ اما جواب نمی‌داد و این باعث مصرف بیشتر نیکوتین من می‌شد تا؛ زمانی‌که به‌واسطه مسافرم وارد کنگره شدم پس از سه ماه با حمایت مسافرم برای ورود به لژیون ویلیام حرکت خود را آغاز کرده و بر ترس‌هایم غلبه کردم و اراده‌ام قوی‌تر شد، گامی برای رشد و پیشرفت خود در اوایل سفر با مصرف آدامس نیکولایف خوراکی تأثیر عمیقی بر روحیه، جسم، روان و جهان‌بینی من گذاشت و از تاریکی، ناامیدی و عصبی بودن به آهستگی خارج شدم همچنین تغییر را در خود احساس می‌کردم، صبرم زیاد شده بود، دوست داشتم بیشتر به خانواده‌ام رسیدگی کنم و از زیبایی‌های اطراف لذت می‌بردم از همان داشته‌های اندک و پیشرفت جزئی خوشحال باشم و دریافتم حضور مستمر در لژیون ویلیام برای افرادی که خواستار رهایی از دام نیکوتین هستند می‌تواند آموزشی برای خود و دیگران باشد و ان‌شاءالله خدمتی که کنگره برای من انجام داده را بتوانم جبران کنم.

نویسنده: همسفر زهره مسافر سیگار رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ویلیام)

زندگی من به دو بخش تقسیم می‌شود، قبل و بعد از ورودم به کنگره، قبل از آن غرق در تاریکی بودم هیچ لذتی از زندگی و اطرافیانم نمی‌برم، تمام چیزها تکراری و بی‌معنا بودند، هدفی نداشتم و لحظه‌های شادی خود را موقعی مشاهده می‌کردم که با دوستانم قلیان مصرف می‌کردم و تفکرم این بود که بیشترین لذت را اکنون دریافت می‌کنم؛ اما بعد از مصرف نیز حال من آشفته بود؛ زمانی‌که وارد کنگره شدم سرگردان بودم و با خود می‌گفتم این‌ها چه خوش خیال هستند، بعد از مدتی با تاریکی‌ها آشنا شدم و دریافتم آن موضوعی که ما گناه می‌شناسیم در کنگره نام زیباتری به آن ضدارزشی دارد و تا حدودی متوجه گره‌ها و ضدارزشی‌های خود شدم؛ زمانی‌که میان همسفران شخصی خود را مسافر نیکوتین معرفی می‌کرد شاید از خودم خجالت می‌کشیدم که چرا هنوز در تاریکی هستم و حرکتی نمی‌کنم به چه علت آموزش‌ها را دریافت کرده؛ اما اجرایی نمی‌کنم و مسیر زندگی‌ام را تغییر نمی‌دهم تا به هدف‌های بهتری برسم به آهستگی با خود کنار آمدم شاید دلیل این‌که بسیاری از موارد را آموزش می‌گیرم؛ اما برداشتی ندارم دلیل، دود قلیان وارد مغز من می‌شود و در یادگیری من خلل ایجاد می‌کند، بالاخره متوجه شدم من به عنوان یک مصرف‌کننده به جسم، روان و جهان‌بینی خود آسیب وارد می‌کنم؛ بنابراین من نیز می‌توانم مسافر باشم و سفر کنم، اکنون من یک مسافر نیکوتین هستم هر چند زمان بسیاری نیست؛ اما خوشحالم که به طور نسبی به حال خوش رسیدم و می‌توانم خشم خود را در مقابل فرزندم کنترل کنم، همچنین بهتر برای اهدافی که در آینده دارم می‌توانم بجنگم و ضدارزشی که سال‌ها با خود حمل می‌کنم با در نظر گرفتن زمان مناسب زمین بگذارم و یک قدم خود را به صراط مستقیم نزدیک کنم، خدا را شاکر و سپاسگزارم که کنگره را دارم، می‌توانم ثابت قدم باشم و حال‌خوش را تجربه کنم.

نویسنده: همسفر زهرا مسافر سیگار رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ویلیام)

قبل از ورود به کنگره و لژيون ويليام احساس تكامل و بی‌عيب و نقص بودن می‌كردم؛ حتی آمدن به کنگره را منوط به حضور مسافرم می‌دانستم؛ اما به آرامی اين آتشفشان انباشته شده از آلودگی و عيوب و فاضلاب تعفن ضدارزشی‌ها سر باز کرد و به آهستگی به سمت خارج جوشید؛ زمانی‌كه با مسافرم بودم تنفس و نفس كشيدن او نسبت به من بهتر بود زمان پياده‌روی به من می‌گفت: سيگار و قليان زياد مصرف می‌كنی و من مانند هميشه پنهان و منكر می‌شدم؛ اکنون که در لژيون ويليام سفر می‌كنم متوجه شدم كه چرا آن با تمام مصرف‌كننده بودن تنفس بهتری دارد، می‌خواهم تجربه شخصی خود را برای افرادی که مانند من هستند و خود را پاک می‌دانند بازگو كنم من هميشه انگشت اتهام به‌سوی مسافرم داشتم و او را هميشه محكوم می‌دانستم؛ اما غافل از خود بودم می‌خواهم دعوت كنم از تمام مصرف‌كنندگان سيگار و قليان كه تنها برای يک مرتبه نیز شده با شروع لژيون ويليام به خود رجوع كنند و این سفر را امتحان كنند که نه تنها ضرر نمی‌کنند بلكه كمک می‌كند که ديگر، مسافران و ديگران را قضاوت و محكوم نکنیم، همچنین مورد اتهام قرار ندهيم؛ زمانی‌که وارد لژیون ويليام شدم و تخريب‌های خود را مشاهده کردم دریافتم که چرا زمان پياده‌روی با مسافرم تنفس آن از من بهتر بود آن زمان تلنگر ای دل غافل به من سراغ امثال من می‌آید که تخريب من از مسافرم چه بسا افزون‌تر است و انگشت اتهام به سمت مسافر اشاره می‌کنیم؛ زمانی‌که سال‌های تخريب خود را که از سال ٨٥ شروع شده بود که تا به امروز ١٩ سال می‌شود را محاسبه می‌کردم متعجب شدم که من حتی تا قبل از لژیون ويليام فرصت نكرده بودم که با خود فکر کنم چند سال تخريب دارم، پس از آن تمام وجودم به رعشه درآمد که چرا انگشت اشاره را به سمت خود نمی‌گرفتم، حتماً باید سال‌های تخريب من ركورد گينس می‌شد تا خسته شده و به خود می‌آمدم، بسياری از افراد شبيه من هستند؛ اما از ترس قضاوت شدن به لژیون ويليام نمی‌آيند من تنها در پایان صحبت‌هایم بگويم که در ابتدا باید خود را درمان و قضاوت کنیم و انگشت اشاره و اتهام را از روی مسافر خود برداریم.

نویسنده: همسفر طاهره مسافر سیگار رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ویلیام)

قبل از ورود به کنگره با مصرف سیگار و قلیان غرق در تاریکی‌های خود بودم و به‌دلیل تخریب در سیستم‌ایکس سعی می‌کردم علاوه بر داروی اعصاب خود را نیز با مصرف سیگار و قلیان آرام کنم و فکر می‌کردم با مصرف آن‌ها به آرامش می‌رسم؛ درصورتی که با هر دفعه مصرف نیکوتین بیشتر در تاریکی فرو می‌رفتم و حال آشفته‌تری به خود می‌دادم، من در سفر اول با آموزش‌های کنگره به این نتیجه رسیدم که با مصرف دخانیات به خود آسیب‌های فراوانی وارد می‌کنم به همین دلیل تصمیم گرفتم به لژیون ویلیام بروم و با شروع سفرم بر ترس‌ها و آن باور غلط غلبه کنم و برای رشد و آگاهی خود در این مسیر قوی باشم در حین سفر بیشتر اوقات نیروی بازدارنده و منفی به من القاء می‌کردند که بی‌خیال سفر ویلیام که دوباره به سمت قلیان و سیگار بروم؛ اما با دریافت آموزش از راهنمای ویلیام خود در سفر نیکوتین آموختم که باید بر نیروهای منفی غلبه کنم و در این سفر قوی‌تر از گذشته ادامه بدهم از خداوند خواستارم که تمام مصرف‌کنندگان سیگار و قلیان به آن میزان از علم و آگاهی و جهان‌بینی برسند که بتوانند خود را در زمینه‌ مصرف سیگار و قلیان درمان کرده و به این حال‌خوش برسند.

نویسنده: همسفر زیبا مسافر سیگار رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ویلیام)

عکس: همسفر صبیحه رهجوی راهنما زهرا (لژیون یازدهم)
ویرایش: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
ارسال: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیست‌وسوم)
نمایندگی همسفران سلمان‌فارسی

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .