آغاز بسیاری از وابستگیها نه با درد؛ بلکه با بیتفاوتی است، نه فریادی در کار است و نه نشانهای آشکار، تنها یک عادت ساده که در گذر ایام به تار و پود زندگی گره میخورد. مصرف نیکوتین برای من از راه قلیان وارد شد، نه از سر نیاز و نه از سر فشار؛ بلکه به نام تفریح در لحظاتی از فراغت در جمعی از آشنایان بهوجود آمد.
آنچه ابتدا بیضرر و گذرا بود، بی آنکه متوجه باشم، درونم را به زنجیر کشید. با گذشت سالها این وابستگی آرام تنفس را سنگین، ذهن را پراکنده و روزها را خسته ساخت. گرچه همچنان باور نمیکردم در بندم؛ اما آنچه حقیقت داشت، چیزی فراتر از یک عادت بود. در آستانه تردید و نیاز به تغییر بودم که کنگره۶۰ من را با نوری تازه آشنا کرد.
متد آرام و علمی به نام DST که با آن نه ترک ناگهانی؛ بلکه درمان تدریجی را آموختم، آموختم که هر روز اندکی فاصله گرفتن از نیکوتین بهسان قطرهای است که ظرفی را پر میسازد. ۲ درصد نه تنها جسم را آزاد میسازد؛ بلکه ذهن را نیز پالایش میکند. نگاه من در کنار این روش درمانی و آموزشهای جهانبینی نسبت به هستی و به نقش خود در زندگی دگرگون ساخت.
جهانبینی من را از سطح به عمق رساند و به من نشان داد که اعتیاد تنها جسمی نیست؛ بلکه باید ریشههای فکری و نگرشی آن را نیز شناخت و اصلاح کرد. در این مسیر مسافرم نیز همسفر راه رهایی شد. تغییرات او از خستگی به امید و از بینظمی به تعادل را دیدم و من در مقام همسفر تنها ناظر نبودم، خود نیز رشد و درک کرد و از نو ساخته شدم.
اکنون بیش از دو سال است که افتخار دارم در جایگاه راهنمای درمان نیکوتین در کنگره۶۰ خدمت کنم. این مسئولیت نه تنها افتخار است؛ بلکه رسالتی از جنس عشق و آگاهی است. با این وجود گاه با رهجوهایی مواجه میشوم که هنوز قدم در سفر نیکوتین نگذاشتهاند، نه بهخاطر ناتوانی؛ بلکه ترس از قضاوت یا اینکه نام معتاد بر آنها نهاده شود.
در حالی که بسیاری از مصرفکنندگان نیکوتین مانند گذشته من وابستگی خود را جدی نمیگیرند؛ زیرا آن را تنها بخشی از تفریح یا عادت میدانند؛ اما حقیقت این است که نیکوتین خواه در قالب سیگار، قلیان یا در هر شکل و میزانی تأثیری عمیق بر جسم، ذهن و کیفیت زندگی میگذارد و هر اندازه که در ظاهر بی آزار باشد؛ اما در درون آرام و بیصدا قدرت تخریب دارد.
کاش آنان که امروز در دوگانگی هستند، تنها یک گام کوچک برای خود، آزادی و تنفسی دوباره بردارند؛ زیرا رهایی تنها رهایی از دود نیست؛ بلکه رهایی از جهل، وابستگیهای پنهان و خویشتن اسیر است. اکنون که در این مسیر گام نهادهام و هر روز با عشق و صبر راه را برای دیگران روشن میسازم، میدانم که رهایی نه پایان؛ بلکه آغازی بر زیست تازه است.
آری امروز با آرامشی ژرف بدون دود و اضطراب نفس میکشم و هر لبخندی که بر لب رهجویی مینشیند، تأییدی است بر آنچه گذراندهام و آنچه باید باشم. رهایی یعنی بازگشت به خویشتن و بازشناختن، ارزشی که پیش از این در میان دودی بیصدا گم شده بود.
نویسنده و رابط خبری: راهنمای ویلیاموایت همسفر معصومه (نمایندگی اسبیکو)
ویراستاری و ارسال: راهنمای ویلیاموایت همسفر فریده (نمایندگی سلمان فارسی)
گروه همسفران ویلیاموایت کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
152