هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند. در وادی سوم، در آغاز میگوید: شروع این زندگی در این وادی یعنی اینکه من هر وادی را فراتر از خواندن، صحبت کردن و نوشتن باید به مرحله عمل برسانم و در زندگی عملیاتی کنم. در این وادی، همواره آغازها مدیون اولینها هستند؛ یعنی اولین تجربه برای انسان، اثرگذارترین رویداد است که پرورشگاه خودآگاه او را احداث میکند و طبق آن، اطلاعات و انگیزه درونی شکل میگیرد.
سوخت طی مسیر او مانند اولین روز ورود به کنگره ۶۰ میشود، اولین روز ورود به مدرسه، و این زیر بنای حرکت او به سمت آرامش، صلح و آسایش است.
در این وادی، متوجه شدم مشکل من درونی است، پس حل آن هم درونی است. بنابراین، من هم اشراف بیشتری به درون خودم دارم و هم از خواستهها و کمبودهایم به طور کامل آگاه هستم؛ در نتیجه، حل مشکل بر عهده شخصِ خودم است.
دردها و رنجهای من، نشاندهنده مقداری از ناخالصیهایی است که در شهر وجودی من وجود دارد؛ فقدان عناصری همچون صبر، بخشش، محبت، عشق و صداقت در جهانبینی. اینها را من در این وادی میآموزم.
من یاد گرفتم که هر اندازه من برای اطرافیانم درد و دل کنم و آنها غصه من را بخورند، باز هم این من هستم که باید به خودم فکر کنم و راه حل را پیدا کنم.
من باید سفر را شروع کنم، اگر دوست دارم شرایط تغییر کند. اگر زندگی خوب میخواهم، اگر آرامش، آسایش، احترام و پول میخواهم، تنها و تنها باید در وجود خودم جستجو کنم و بدانم که از هیچکس نباید هیچ انتظاری داشته باشم، جز شخصِ خودم.
نویسنده : همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون جونز)
رابط خبری: راهنما همسفر ملیحه (لژیون جونز)
ارسال: همسفر فهیمه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خمین
- تعداد بازدید از این مطلب :
20