جلسه یازدهم از دور پنجم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دماوندبااستادی مسافر حمزه و نگهبانی مسافرنوید و دبیری مسافر هادی با دستور جلسه دخانیات((،سیگار،قلیان،ناس،پیپ،ویپ ))در تاریخ 10 خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
خدا را شاکرم و از نگهبان تشکر می کنم که من را دعوت کردند و اجازه خدمت کردن در این جایگاه به من داده شد،خوشحالم که امروز در جمع شما عزیزان هستم در مورد دستور جلسه دوست دارم ابتدا تجربه خودم را با شما عزیزان به اشتراک بگذارم من با مصرف سیگار خیلی مشکل داشتم و اصلا امیدی نداشتم که بشود یک ساعت هم سیگار نکشید میگفتم مگر می شود بدون سیگار و این همیشه در فکر و ذهن من بود.
بعد از دو ماه سفر با چالش های بسیار وارد لژیون سیگار شدم در آن زمان یک برادر لژیونی داشتم که هر موقع مرا میدید میگفت یک نخ سیگار به من بده و مهمتر از تهیه سیگار این بود که کسی از من یک نخ سیگار بخواهد و من می دانستم که نباید با برادر لژیونی های خودم بده و بستان مالی داشته باشم حتی در اندازه یک نخ سیگار و به خاطر همین موضوع من سیگار خود را در ماشین می گذاشتم و در شعبه نمی آوردم چند روزی گذشت و پیش خود گفتم که خوب دیگر تا پایان ساعت کنگره سیگار نمیکشم و بعد از چند ساعت میرفتم و سیگار می کشیدم و چند روزی هم همین گونه گذشت و گفتم من که میتوانم سه ساعت سیگار نکشم پس حتما زمان بیشتری را میتوانم بدون نیکوتین بگذرانم و همین شد که وارد لژیون سیگار شدم.
سختی ها و مسائل درمان سیگار را پشت سر گذاشتم و توانستم سیگار خود را درمان کنم و این من بودم که همیشه دو بسته دو بسته در داشبورد ماشین خود سیگار داشتم و فکر میکردم قحطی سیگار خواهد آمد و به قول جناب مهندس درمان اعتیاد با درمان سیگار کامل خواهد شد و بهترین نمونه بارز در درمان سیگار خود جناب مهندس هستند و میدانم همگی داستان خود جناب مهندس را شنیده اید و میدانید که چه بلایی بر سر مهندس آمد که به فکر درمان آن افتاد و به نظر من تجربه کردن تجربه خطاست و ما میتوانیم از تجربه جناب مهندس استفاده کنیم.
برای من صادقانه باید بگویم درمان سیگار از درمان مواد مخدر سخت تر بود ولی این سختی فقط در ابتدای راه بود به خاطر اینکه با مصرف سیگار در تاریکی ها بودم و نیروهای منفی و ضد ارزشی اجازه خروج را به من نمیداد و درمان سیگار را برای من سخت کرده بودند و خارج از بعد معنوی از بعد علمی همگی میدانیم که سیگار و مشتقات آن چه سموم و مریضی هایی را وارد جسم من میکند و خارج از جسم روی روح و روان شخص مصرف کننده سیگار تاثیر بسیار زیادی میگذارد و باید پیشکسوتان نمایندگی را الگو قرار بدهیم و بدانیم اگر آن ها توانسته اند پس من هم میتوانم و باید تمام سعی و تلاش خود را بکنیم و اول درمان سیگار از بوی سیگار لذت میبری و بعد از مدتی اگر شخصی حتی کنار شما مصرف کند حالتان بد می شودو از بوی آن بدتان می آید و بعد از درمان باید بی تفاوت نسبت به بوی سیگار باشیم و بی تفاوت از کنار آن بگذریم وقتی مسئله ای در درمان دارم باید از راهنمای خود کمک بخواهم و دستم را دراز کنم و بخواهم که کمکم کند و باید اگر کاری را شروع میکنم قدرتمند و با انرژی و بدون ترس به مسیر خود ادامه بدهم و در لایو چهارشنبه جناب مهندس دژاکام به یک نکته مهم اشاره کردند و آن هم احترام به پیشکسوتان و ادب و نزاکت در کنگره 60 است.
عکاس:مسافر یاسر
تنظیم و ارسال:مسافر مجتبی
- تعداد بازدید از این مطلب :
107