«به نام قدرت مطلق الله»
استاد امین در سیدی غیب فرمودند: در طی دو سال گذشته ۷۰ الی ۱۰۰ مسافرت رفتم و در بین ۶ ماه گذشته ۲۵ مسافرت را رفتهام، قبل از این سکون زیاد بود و بیشتر فکر کردن بود وقتی حرکت را تجربه کردم مفهوم سکون را بیشتر فهمیدم. مسیر دانشگاه شیراز بالا و پایین زیاد دارد و همان جا سیدی عبور را فهمیدم. من متوجه شدم در زندگی دو دیدگاه وجود دارد؛ یکی اینکه انسان فکر میکند فقط خودش باید حرکت کند، همه چیز را خودش باید برنامهریزی کند انگار که هیچ کسی وجود ندارد و هیچ چیز در هستی وجود ندارد و تو تنها در این هستی، هستی. بایستی حرکت کنی، برنامهریزی کنی و به خواستهها و هدفهایی که در زندگی داری با تلاش و زحمت به آنها برسی، و من این دیدگاه را داشتم. حالا انسان با این دیدگاه شروع به حرکت میکند؛ مثلاً من هدفم این بود که خوب درس بخوانم و در دانشگاه خوب قبول شوم تا استاد دانشگاه بشوم، حالا استادی دانشگاه کجا و اخراجی دانشگاه کجا؟ خیلی هم تلاش میکردم و بعد آنها را روی ضعف خودم میگذاشتم که خیلی چیزها را بلد نیستم یا تفکرات و حسهای غلطی داشتم، از آنجا من شروع به یادگیری جهانبینی کردم.
جهان بینی ابزاری بود که به من کمک میکرد تا اشکالات خودم را پیدا کنم تا به خواستههای خودم برسم. در یک جایی موفقیت در درس، کار یا کنگره بود. من دنبال این بودم که با جهانبینی رؤیاهای خودم را به حقیقت تبدیل کنم. جهانبینی ابزاری شد که من از مصیبتها خارج شوم و به زندگی و چرخه آن برگردم و همیشه این ادامه داشته است؛ ولی اینجا یک چیزی گم بود و من خیلی به آن توجه نمیکردم.
و آن این بود که وقتی عمیقاً نگاه کردم دیدم در آن تفکر، من تنهای تنها بودم. درست است که اطرافیانی داشتم؛ ولی آن دیدگاهی که داشتم دیدگاه انفرادی بود یعنی احساس نمیکردم یک صور پنهانی هم وجود دارد، یک تصویر بزرگتری هم در این جهان وجود دارد. آن تصویر بزرگ را من نمیدیدم، اگر یک خالقی وجود دارد یا قدرت مطلق یا نیروی مافوق وجود دارد. اگر آن نیروی مافوق من را آفریده، شناخت و دانش خیلی بالایی دارد. قدرت مطلق کائنات، کهکشانها و سایر موجودات را آفریده و من یک موجود کوچک را هم آفریده است. حالا که من را آفریده، از من نسبت به من شناخت بیشتری دارد و معتقدیم که این خالق مهربان، رحیم و بخشنده است، آیا این برای من برنامه خاصی دارد یا ندارد؟ آیا در سیستم نیروی مافوق وجود دارد یا ندارد؟ اینجا مسئله همان یومنون بالغیب است که اول سوره بقره گفته میشود؛ چه کسانی پرهیزگاران هستند که به رستگاری میرسند؟ کسانی که خوبی میکنند، نماز میخوانند و کسانی که به صور پنهان اعتقاد دارند، من آن دوتای قبلی را انجام میدادم، احسان و خوبی میکردم، عبادت میکردم؛ ولی در عمل یومنون بالغیب نبودم. اعتقادی به این قضیه نداشتم و آنجا تفاوت انسانهایی که در آرامش عمیقتری هستند را متوجه شدم که میگفتند توکل کن. توکل؛ زمانی معنی پیدا میکند که یک چیزی وجود دارد، که از شما بزرگتر و نیرومندتر میباشد و تو باید به آن فکر کنی و من آن را به حساب نمیآوردم؛ بنابراین ترسهایم خیلی عمیق میشد، دلتنگی هایم عمیقتر میشد و همه چیز خیلی تشدید میشد.
منبع: سی دی غیب ( استاد امین)
نویسنده: همسفر کبرا رهجوی راهنما همسفر اکرم ( لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر شهره (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر شهره (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی صالحی2
- تعداد بازدید از این مطلب :
77