کنگره مکان مقدسی است که اگر انسان در آن بهخوبی سفر کند میتواند از بندهای درونی و بیرونی خلاص شود؛ بندهایی چون ترس، اضطراب، افکار منفی، سیگار، اضافهوزن، اعتیاد و ... تمامی این بندها در طول زندگی به انسان گره میخورند و شرط باز شدن آن دانایی و آموزش صحیح است. گاهی انسان دانایی دارد؛ ولی چون از آن استفاده نمیکند نمیتواند موضوع مورد نظر را حل کند، مانند چاهی که پر از آب باران است و روی آن درپوشی گذاشته شده که نه به کسی اجازه استفاده میدهد و نه خود از آن بهرهمند میشود.
تفسیر ما در برخورد با مسائل و حل آنها اهمیت بسیار بالایی دارد. اینکه انسان چگونه موضوع را میبیند و چگونه آن را تفسیر میکند؟ در واقع زمانیکه مبدأ، مقصد و هدف خود را بیابد میتواند با تفکر مناسب به حل موضوع پی ببرد. سیگار، نیکوتین و بهطور کلی استفاده از دخانیات هم موضوعی است که اکثراً امروزه درگیر آن هستند و به مراتب میبینیم که استفاده بانوان بیشتر از آقایان شده است. گاهی انسان برای فرار از موضوع اصلی به چیزی یا کسی پناه میبرد؛ ولی تمامی آنها فقط مانند یک مسکن عمل میکنند تا زمانیکه به گوهر وجودی خود پی نبرد، درگیر و وابسته عوامل بیرونی باشد همچنان خاک روی خاک انباشته شده و از خویشتن خویش دورتر و دورتر میشود. زمانی میتواند معنای واقعی خود را بیابد که خود را ببیند و نگاهی ژرف به خود داشته باشد. زمانیکه یک مصرفکننده از سیگار، دخانیات و حتی مواد خود میگذرد و این بخشش را انجام میدهد، این بخشش ابتدا در صور آشکار و بعد در صور پنهان او شکل میگیرد. زمانیکه در صور آشکار از مواد و بندی که با آن گره خورده میگذرد، بخشش آغاز و قدم اول گذاشته میشود که سفر هزار فرسنگی با قدم اول آغاز میشود. این بخشش در هر سطحی میتواند باشد. زمانیکه در هر مسئلهای از آنچه میخواهی میگذری، درب جدیدی به روی تو باز میشود. شاید در ابتدا اینگونه تصور شود که دری بسته شده؛ ولی این شعبدهبازی معمار بزرگ است. زمانیکه خواسته غیرمعقول نفس را رها میکنی، دربهای آسمان به روی تو باز میشوند. حالا تو جزء مقربین شدهای. طبق فرمایش استاد امین در سیدی غیب: تو جزء پرهیزگاران شدهای؛ چون از خواسته نفست پرهیز کردی و حالا نزد پروردگار محترم شمرده میشوی. حالا نگاهت به مسائل تغییر کرده و میتوانی بخشش دیگری آغاز کنی؛ بخششی که از انباشته شدن مقدار مالی است که تو قرار بود با آن دخانیات مصرف کنی و از آن لذت ببری؛ اما حالا آنها پسانداز شده و تو در جای دیگری به گونهای دیگر آنها را خرج میکنی به گونهای که پسانداز مالی و معنوی تو میشود؛ پساندازی که آن را با خود به جهان دیگر میبری و هیچوقت از تو جدا نمیشود، در واقع جزء اموال واقعی تو بهحساب میآید و ادامهدار است و این مالی که بخشیده شد؛ چون از بخشش بود بر جان مینشیند و حس خوبی به انسان میدهد.
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم) دبیر سایت
ارسال: همسفر گندم رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ستارخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
167