مسئولیت کار من بر عهده خودم می باشد

دومین جلسه از دوره سی و هشتم از سری کارگاههای آموزشی، عمومی کنگره 60، نمایندگی فردوسی مشهد، با استادی راهنمای محترم  مسافر احمد، نگهبانی مسافر علی رضا و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه « وادی سوم و تاثیر آن روی من» پنج شنبه 8 خردادماه 1404 ساعت 16:30 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احمد هستم یک مسافر خدا را شاکر وسپاسگزارم که در این جایگاه قرار گرفتم تا آموزش بگیرم، دستور جلسه این هفته موضوع وادی سوم و تاثیرآن روی من است و در ادامه هم شاهد جشن تولد یک سال رهایی مسافر حسین از لژیون دوازدهم می باشیم . باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند.

با عبور کردن از دو وادی اول که تفکر کردن و خارج شدن از پوچی در مسیر درمان اعتیاد است نیروهایی به سراغمان می‌آید و فکر می کنم و انتظار می‌رود که همه باید دست‌به‌دست همدیگر بدهند تا من درمان شوم. اینجا در وادی سوم به من یاد می‌دهد و از واژه باید استفاده می‌کند که مسئولیت کار من بر عهده خودم است اگر تخریب داشته ام یا آسیبی وارد کرده ام و مصرف‌کننده شده‌ام تمام مسئولیت و مشکلات بر عهده خودم است، با قبول مسئولیت می‌توانم در سفر خودم کیفیت ایجاد کنم ولی در غیر این صورت اگر وابسته به جامعه یا کسی باشم هیچ موقع نمی‌توانم مشکلم را حل کنم.

به‌طور مثال فردی در لژیون من سفر می‌کرد که همیشه در لژیون حضور داشت تا زمانی که به رهایی رسید ولی هیچ موقع مسئولیت مواد مصرف کردن خودش را نپذیرفت و جامعه را مقصر مصرف گردن خودش می دانست.

با توجه به صحبت‌های جناب مهندس که در وادی اول می‌فرمایند هر چند بار اول توسط دوستان مصرف کرده‌ام  ولی بعدازآن خودم به دنبال مواد رفتم و مصرف‌کننده شدم پس باید  خودم بار مسئولیت این کار را بر عهده‌ بگیرم. 

در سفر اول تمام بار مسئولیت یک سفر اولی با توجه به مشکلاتی که دارند فقط باید مسائل مربوط به کنگره 60 باشد چون واقعاً مشکلات مهم نیستند و این مشکلات تاوان و زیان‌هایی هستند که به هستی یا سیستم وارد کرده ایم.

هرکسی برای خودش در زندگی مشکلات متعددی دارد و این در همه انسان‌ها متفاوت می‌باشد این در بحث جهان‌بینی نیز صادق هست که می‌گوید باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند منظور از خود خودم کیست؟ یعنی خود شخص خودم و این هم مربوط به صور پنهان و هم صور آشکار می‌شود و این رسیدن به خود در کمک کردن به خودم هست تا بتوانم به خدا برسم وباید تمام وظایفم را در سفر اول و دوم به‌درستی انجام بدهم و این وادی‌ها در تمام زندگی ما ساری و جاری می‌باشند.

از اینکه با سکوتتان به صحبت‌های بنده گوش کردید ممنون و متشکرم.

تقدیر از مسافران لژیون های یکم و دوازدهم که در گلریزان 1403 حضور داشتند .

در ادامه شاهد جشن یک سال رهایی مسافر حسین بودیم

سخنان راهنمای مسافر:

خدا را شاکر و سپاسگزارم که در این جایگاه خدمتی می‌باشم امیدوارم تمام عزیزان این جایگاه  و همه این حس را تجربه نمایند و این حس خوبی هست تولد رهایی حسین را تبریک عرض می‌کنم حسین از نظر ظاهری خیلی شبیه به بنده هست خیلی انسان مهربانی است و هر کمکی که از دستش بر می‌آید برای دیگران انجام می‌دهد. انشاالله که در این مسیر بماند خدمت و آموزش بگیرد.

آرزوی مسافر حسین:

انشاالله که همه مسافران این جایگاه را تجربه کنند و با آموزش‌های کنگره آشنا بشوند .با توجه به اینکه به تازگی  خدمتگزار واحد نشریات  شده ام ، دوست دارم که تمام مسافران  کتاب و کتابخوانی را در برنامه زندگی خود داشته باشند . 

سخنان مسافر: اول از برادر بزرگم که راه کنگره را به من نشان داد تشکر می‌کنم از راهنمای عزیزم، راهنمای محترم  همسفرم و همسفرم سپاسگزارم قبل از اینکه بیایم کنگره ،فکر می‌کردم زندگی من تمام است اما همسرم واقعاً مادرانه مرا تحمل کردند و نمی‌توانم حسم را بیان کنم و خوبی هایش را جبران کنم، واقعاً از وی ممنونم وامیدوارم که خدا پاداشش را بدهد و انشاالله سعی خواهم کرد که انسان  درستی بشوم.

کنگره به من خیلی چیزها آموخت وبه من صبر را یاد داد. راهنمای عزیزم واقعاً برایم زحمت کشیدند و از ایشان ممنونم

سخنان راهنمای همسفر: سلام دوستان آتنا هستم همسفر
خیلی خوشحالم که لیاقت حضور دراین تولد را دارم وشاکر هستم و یک سال رهایی حسین آقا و فاطمه خانم را به آنها تبریک می گویم و به راهنمای مسافر آقا احمد هم خدا قوت می گویم و امیدوارم که این رهایی مستدام باشد
زمانی که یک رهجو به رهایی می‌رسد واقعاً راهنما از زمان رهایی خودش هم خوشحال‌تر است.
فاطمه سفر خوبی کرد و علت حال خوب فاطمه در سفر، خوش خلقی و اخلاق خوش مسافرش بود و از برادر بزرگ حسین آقا تشکر می‌کنم که در حق فاطمه پدری کردند وحامی وی بودند.
فاطمه درسفرهم یک سری مسائل را قبول نمی‌کرد و متوجه شدم به دلیل تحصیلاتش می‌باشد و در ادامه متوجه شد که علم زندگی خیلی ارزشمندتر از علم وآگاهی تنها می باشد و امیدوارم که فاطمه بتواند خدمتگزار خوبی برای کنگره باشد.

همه در سایه الله موفق وشاد باشید.

سخنان همسفر: سلام دوستان فاطمه هستم همسفر حسین

از راهنمای محترم مسافرم تشکر می‌کنم و همچنین راهنمای خودم خانم آتنا تشکر می‌کنم که صبورانه و مثل مادر برای بنده بودند و از آموزش‌های نابشان تشکر می‌کنم و هم چنین از برادرشوهر بزرگم که برای من مثل پدر بودند به‌صورت ویژه تشکر می‌کنم که همیشه هم مثل پدر و هم فرشته‌ای برای نجات من بودند و انشالله که خدا در زندگی‌شان حامی شان باشد و از خانواده شوهرم و خانواده خودم و خصوصا مادرم تشکر می‌کنم وانشاالله که برادر کوچکم هم کنگره بیاید.

تخریب برای همسفر ها خیلی زیاد  است و خواهش می کنم که مسافران اجازه بدهند که همسفران هم به کنگره بیایند.  من در کنگره فهمیدم که با هر مدرک و تجربه‌ای که وارد کنگره بشوی به آموزش‌های کنگره نیاز داری و خدا را شکر می‌کنم که خانم آتنا راهنمای من شدند و با علمشان به ما همسفران خیلی کمک کردند و مهم‌ترین چیزی که به من یاد دادند سکوت کردن هست و وقت عصبانیت سکوت می‌کنم و دنبال مجاب کردن طرف مقابلم نیستم که وی را مقصر  و خودم را حق به جانب نشان بدهم. ممنون که به صحبت‌های من گوش دادید.

تایپ: مسافر ناصر لژیون یکم و مسافر محمد رضا لژیون دهم
ویرایش: مسافر محمد لژیون پنجم
تصویر برداری، تنظیم و ارسال: مسافر علی لژیون یکم