English Version
This Site Is Available In English

فتح دنیا

فتح دنیا

خدا را سپاس بابت این زندگی، حال خوب و کنگره۶۰. بهم گفت: چکار کردی که بهت می‌گویند قوی، گفتم: در زندگی‌ام مشکلات زیادی بود؛ با اعتیاد فرزندم و تاریکی‌هایی که داشتم، وارد کنگره شدم. در چشم‌هایم اشک بود، در دلم فریاد و در گلویم بغض؛ اما بلندتر از همه می‌خندیدم. رفتم جلوی آینه، محکم زدم تو صورتم و گفتم: چته مگه کم هستند آدم‌هایی که مثل تو مشکل دارند حتی بدتر از مشکلات تو. من در اعتیاد و تاریکی‌های خودم گم شدم، حس‌های منفی، افکار پریشان و... چه اتفاقی می‌افتاد که مسافرم رها می‌شد.


من در کنگره یادگرفتم که مشکلات رحمت خداوند هستند نه لعنت، مشکلات و تاریکی‌ها برای این بود تا راه را پیدا کنم. من در تاریکی جرقه نوری دیدم و به سمت آن حرکت کردم، مسافرم رها شد و خدمتگزار کنگره شد. حرکت کردم من فقط این را می‌دانم هرچه در تقدیر من باشد همان می شود خدا را شکر که تقدیرم با کنگره رقم خورد، خدا را شکر الان که نگاه می‌کنم، حالم خیلی خوب است و هر روز در حال یادگیری و آموزش هستم و دید من به جهان هستی و به زندگی عوض شده است؛ دید من که مثبت شد، حال و اتفاقات خوب برایم رقم خورد. وعده خداوند این است دستت را به من بده تا دنیا را فتح کنیم.

من در کنگره یاد گرفتم که باید دنبال خوشبختی باشم، دنبال یک حس عمیق که انگار یه جایی در زندگی گمش کرده بودم، هرچه به دنبالش گشتم کمتر پیدایش می‌کردم چون خوشبختی و حال خوب در درون من بود و من باید به درونم سفر می‌کردم. سال‌ها بود که خودم را دوست نداشتم و به خودم آسیب می‌زدم با افکار منفی و حس ناامیدی، ناامیدی دشمن انسان است. خدا را سپاسگزارم بابت وجود آقای مهندس، کنگره۶۰ و راهنمای خوبم همسفر افسانه و ممنونم از مسافرم. یکی هست به اسم خدا، ایمان خودت را قوی کن و حرکت کن چون وعده خداوند دروغ نیست، هيچ بلکه خداوند تو را تنها نمی‌گذارد. من باید زندگی را زندگی کنم چون زندگی زیبا است. شکرشکر

نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر افسانه (لژیون ششم)
ویراستار و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر بهاره (لژیون دوازدهم)
همسفران نمایندگی ایمان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .