جلسه چهاردهم از دوره بیست وهفتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ایمان به استادی همسفر نگار، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر لیلا با دستور جلسه وادی سوم ( باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند) و تأثیر آن روی من روز سه شنبه ۶ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شکر میکنم و خیلی خوشحال هستم که در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. از ایجنت نمایندگی، مرزبانان، نگهبان و دبیر جلسه تشکر میکنم؛ و یک تشکر فراوان دارم از راهنمای خوبم خانم زینب که فرصت این خدمت را به من دادند. دستور جلسه وادی سوم است؛ با عنوان (باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند) جمله با باید شروع میشود یعنی این مسئله کاملاً در مورد انسان قطعی است که بیشتر از هر کس به خودش فکر میکند. اینکه در مورد خودم به چه چیزی فکر میکنم مسئلهی خیلی مهم و خیلی سرنوشت سازی است و این که چقدر نسبت به اعمال و رفتار خودم مسئولیت پذیر هستم، آیا وقتی اشتباهی انجام میدهم، اشتباهم را میپذیرم یا این که میخواهم آن را گردن خدا، انسانهای دیگر، یا زمین و زمان بیندازم و به این صورت خوردم را تبرعه کنم؛ یا اینکه بگویم: شانس ندارم که زندگی من به اینجا رسیده است.
این که من مسئولیتهای خودم را بپذیرم، لازمه آن، این است که به شناخت خودم برسم، نقاط ضعف و قوت خود را پیدا کنم. اگر مشکلاتی دارم و زندگیام خوب نیست قطعاً به گذشتهی من برمیگردد که چه کارهایی انجام دادهام؛ درواقع هر چیز را که قبلاً بذرش را کاشته و آبیاری کردهام الان برداشت میکنم و این یک قانون و کاملاً عادلانه است. شعری است که میگوید: از مکافات عمل غافل نشو/ گندم از گندم بروید جو ز جو. با شروع در این وادی آغازی تازهای داریم که ما را به صلح، آرامش و آسایش میرساند. اگر با کسی قهر هستیم، بیاییم آن را به صلح و آشتی تبدیل کنیم، اگر از نظر مالی مشکل داریم به دنبال راهحل بگردیم و با سعی، تلاش و کوشش به آرامش و آسایش برسیم و از کسی توقع نداشته باشیم. البته ما با کسانی که صلاحیت، تخصص و تجربه دارند مشورت میکنیم که اطلاعات و آگاهی به دست بیاوریم ولی تصمیم گیری نهایی به عهدهی خودمان است.
ما برای باز کردن گرهها و مشکلاتمان نیاز به کلید داریم با کلید سختترین قفلها به راحتی باز میشود، تمام گرههای زندگیمان که خواسته یا ناخواسته سر راه زندگی ما میافتد به خاطر این است که ما یاد بگیریم و بیاموزیم .نکتهی دیگری که این وادی اشاره میکند این است که به دور از تشنج و شتابزدگی، اقدام به حل مسائل کنیم البته بهصورت تدریجی و پله پله؛ این باعث میگردد اعتماد به نفس ما بالا برود، به خودباوری و به توانمندیهای خود برسیم. ما یک شبه بیمار نشدیم که یک شبه مشکلاتمان حل شود و یکباره همه چیز درست شود.
تشکر از اعضای لژیون سردار:


مرزبان کشیک: همسفر شهلا و مسافر ابراهیم
تایپیست: همسفر آرنیکا رهجوی راهنما همسفر ثریا (لژیون چهاردهم)
عکاس: همسفر فرحناز رهجوی راهنما همسفر هدی (لژیون پانزدهم)
ویراستار و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر بهاره (لژیون دوازدهم)
همسفران نمایندگی ایمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
277