جلسه دوازدهم از دوره چهارم لژیون سردار شعبه اروند آبادان با استادی مسافر مرتضی، نگهبانی مسافر محمد حسن و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه « در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره من چه کردهام؟» در روز یکشنبه ۲۸ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار نمود.
.jpg)
سخنان استاد:
سلام دوستان مرتضی هستم یک مسافر
در کنگره، یک سری دستورجلسات به صورت پرسشی مطرح میشه و عنوان یک تلنگر برای منه مثل آیه های قرآن که وقتی میگه انفاق کنید یا وقتی میگه به همدیگر کمک کنید فقط این نیست که من باصوت بخونم اینها برای عمل کردن است ،یا میگه به اطراف نگاه کن و به نشانه ها تفکر کن، باید از خودم بپرسم در این مدتِ حضورم در کنگره چه کار کردم؟ کنگره برای من چه کرده ؟! چه اتفاقی در زندگی ام افتاده که امروز اینجاهستم ؟ وقتی این دستور جلسه به شکل سوال مطرح میشود یعنی من مسئول هستم. مثل از زمانی که مسئولیت درمان را به عهده گرفتم و یواشیواش همه چیز تغییر کرد و عضوی از کنگره شدم باید این دستور جلسه را مدنظر داشته باشم
برای حفظ و بقای هر انجیو یا سازمانی به پایههای علمی و نیروی انسانی و منابع مالی نیاز داریم که در کنگره به لطف تفکر جناب مهندس این ساختار بوجود آمده و علنا شاهد رشد جهانی کنگره هستیم ،چه در درمان اعتیاد و چه در ارائه مقالات علمی درمان سرطانهای خون و بحث بیان ژن ها .
لحظهبهلحظه خدا را شاکرم که در کنگره حضور دارم ،علم کنگره علم زندگی است علم خروج از تاریکی هاست ،میخواستم از تجربه خودم بگم گاهی انسان در بوته آزمایش قرار میگیره تا محک بخوره در سفر اول با سختی های زیادی روبرو شدم از لحاظ مالی اوضاع خوبی داشتم اما کم کم شرایط بسیار سختی برام پیش اومد که هیچ وقت فکرش و نمیکردم ک از لحاظ مالی دچار چنین بحرانی بشم از آنطرف هم مشکل جسمی برایم پیش آمد که مزید بر علت شد ،اما تنها چیزی که در طول سفر اول و سفر دوم به من کمک کرد کلام آقای مهندس بود که میگفت در زندگی استقامت داشته باشید ،زمانی پول زیادی به دست میآوردم اما تخریبم بیشتر میشد واصلا حال خوبی نداشتم اما هنر زندگی با علم کنگره آنجایی برای من معنا پیدا کرد که در بحران مالی و جسمی شرایطم به زمان مصرف برنگشت قبل از کنگره روزها و سالهایی بود که ترک میکردم اما با کوچکترین مشکل دوباره شروع به مصرف میکردم اما این علم کنگره بود که من و از آن سختی ها عبور داد، اما این بار با حال خوش همراه بود، من با تمام وجودم کلام مهندس را در قلبم حس کردم و دیدم که میگفتند وعده خداوند دروغ نیست ،این سختی ها برای من یک پیام داشت که مرتضی اگر قراره استقامت داشته باشه باید آموزش بگیره که اگر من امروز به رهجویی که پول اومدن به کنگره را نداره میگم هر جوری هست خودتو برسون به جلسه خودم قبلا آموزش گرفته ام که تو آن شرایط چکار کنم که از مسیر خارج نشم و این حس و تجربه کردم، اگر میگم سر وقت برو دارو بگیر منم این حس و تجربه کردمکه دارو گرفتن سروقت یعنی قدردانی از دانش کنگره ،چون یک جاهایی در طول سفر آدم یاد میگیره انجام این کارها باعث میشه از حیثیث خواسته و هدفش دفاع کنه از حیثیت درمانش و رهایی اش دفاع کنه تا بتونه سفر خوبی داشته باشه و این حس عملا انتقال بده ،من راهنما هیچی از خودم ندارم اما یاد گرفتم تمام توانم را جهت هر چه بهتر انتقال دادن آموزشهای کنگره بگذارم چون راهنمای من و کنگره تمام توانش را برای رهایی من گذاشت،ورود به لژیون سردار اتفاق خوب زندگیمان بود با همسفر عضو لژیون سردار شدیم و رشد کردیم و هر دو به لطف پروردگار دنور شدیم و همیشه این کلام آقای مهندس که فرمودند متد دی اس تی به من داده شده را فراموش نمیکنم، که چقدر جناب مهندس بخشنده هستند میتوانستند این علم و در قالب پکیج یا هر چیزی مثل خیلی ها بفروشند اما با عشق آن را در اختیار انسانها قراردارند ،هر چیزی که در زندگی من به من داده میشه زکاتی داره ،حقی درش هست ، پس وقتی در دستور جلسه میپرسه که من چه کرده ام ،این من، حیات دوباره و زندگی منه مرتضی است ،خانواده ی منه ،شغل و کسب و کارو آبرو و اعتبار من و مال و دارایی منه ،کجا را میشه پیدا کرد که اینهمه آیتم از دست رفته را و بتونه به یک فرد برگردونه با کدوم تفکر و علم میشه کل هست و نیست یک شخص را احیاء کرد !! جز علم و تفکر ژرف جناب مهندس ،وقتی آقای مهندس با بغض میگن که من برای کنگره کاری نکردهام ایشون عظمت و لطف و رحمت خداوند را میبیند که همان احیاء انسانها است ،اعضای کنگره 60 و بخصوص لژیون سردار سهامداران علم کنگره هستند سهامی که سودش تضمینی است و از بین رفتنی نیست و هر روز شعاع اضافه میکند، و نشانه بارز علم کنگره انسانهای احیاء شده ای هستند که از گذرگاههای سختی عبور کردند و با عشق و محبت در بستر کنگره رشد کردند و به این درک رسیدند که هستی درسته که رایگانه اما مفتی نیست و هر چیزی بهایی داره و بهای احیاء شدن را نمیتوان با مادیات سنجید اما میشود از مال و جان خود بخشید تا سهمی هرچندکوچک در انتقال این علم داشت و منی که عضو لژیون سردار هستم باید بتوانم این حس بخشش را عملا انتقال دهم .از جناب مهندس و خانواده محترمشان و راهنمای عزیزم آقای بیات تشکر میکنم که بستری را فراهم کردند تا بتوانم در کنگره خدمت کنم.
.jpg)
گروه سایت نمایندگی اروند آبادان
ارسال مطلب: مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
88