روزهایی را به یاد میآورم که با ناامیدی تمام و با پاهایی خسته به دنبال کوچکترین نور بودم تا بتوانم امید از دسته رفتهام را باز گردانم. با اندک پولی که داشتم به دنبال مشاورههای مختلف برای پیدا کردن راهی بودم و هیچ وقت به نتیجه نمیرسیدم. چه پولهایی که برای داشتن کمی حال خوب از دست دادم و چه وقتهای با ارزشی که بیهوده سپری کردم.
امروز خدا را شکر میکنم چون عضو کوچکی از کنگره۶۰ هستم. نزدیک به ۴سال است که در کنگره۶۰ از استاد خوب و مهربانم میآموزم. هر چه بیشتر به جلو میروم، علم و آگاهی من بیشتر میشود؛ چیزهایی که در گذشته به دنبال آن بودم اکنون در کنگره۶۰ بدون هیچ هزینهای به دست آوردهام؛ خود را پیدا کردهام گویی تازه متولد شدهام. به راستی که چگونه میتوان این همه علم، عشق و محبت را جبران کرد؟ چگونه میتوان بهای این همه دانایی را پرداخت کرد؟
علم و دانایی که به من افزوده شده است واقعاً در باورم نمیگنجد و این برای من هر روز جای شکر و قدردانی دارد. پس من همسفر باید با حضور به موقع در جلسات و خدمت کردن، حمایت از قانون یازدهم و یا عضو بودن در لژیون سردار ذرهای از این همه را جبران کنم. بر روی ترسهای خود پا بگذارم و بخشیدن را یاد بگیرم و ایمان داشته باشم که این بخشش به خودم برمیگردد. من همسفر تا آنجا که بتوانم چراغهای بیشتری را برای بهتر شدن حال خود و دیگران در کنگره روشن میکنم. به امید جهانی شدن کنگره۶۰ آمین.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون سردار)
ویرایش و ارسال: همسفر سوفیا رهجوی راهنما همسفر ثریا (لژیون چهاردهم)
همسفران نمایندگی ایمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
128