English Version
This Site Is Available In English

دیده‌بانان، مظهر عشق، محبت و از خودگذشتگی

دیده‌بانان، مظهر عشق، محبت و از خودگذشتگی

جلسه ششم از دوره سوم جلسات سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی کریمان با استادی دنور همسفر مهدیه، نگهبانی همسفر مرجان و دبیری همسفر صالحه با دستور جلسه«هفته دیده‌بان» روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۴٠۴ ساعت ۱۴:۳٠ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را سپاسگزارم که بزرگتر و معلمی چون آقای مهندس و خانواده محترمشان و دیده‌بان‌ها داریم هفته دیده‌بان را تبریک می‌گویم خدمت آقای مهندس و خانواده محترمشان اساتید آقای مهندس و دیده‌بانان محترم و تک‌تک اعضای کنگره و همچنین ممنونم از خانم سحر عزیز که امروز در این جلسه حضور دارند که مایه آرامش و حال خوب همسفران کرمان هستند و من همیشه مدیون ایشان هستم در مورد دستور جلسه دیده‌بان و توصیف خدمت این عزیزان برای من سخت است و صحبت‌های چهارشنبه آقای مهندس و دیده‌بانان را با خودم تکرار می‌کنم دیده‌بان بین الملل آقای ویلیام حضور نداشتند  و من نامه‌های ویلیام روی سایت خواندم.

دیده‌بان‌ها ستون‌های کنگره هستند و هر کدام قسمت بزرگی را اداره می‌کنند و تو این مدت به کنگره آمدم  با دید کوچک خودم می‌بینم که زحمات زیادی کشیده می‌شود یک نفر به درمان برسد شعبه‌ایی سرپا باشد انسان‌ها خدمت کنند و  بار این زحمات بر دوش دیده‌بانان است که مظهر عشق و محبت‌ و خدمت و از خودگذشتگی بخشش هستند و می‌بینیم هفته دیده‌بان که جشن این عزیزان است با هزینه خود این بزرگواران به شهرهای مختلف می‌روند تا اینکه انسان‌های دردمند با ایمان بیشتری نسبت به کنگره حرکت کنند به درمان برسند و ما با سیستم کنگره آشنا بشویم و شعبه‌ها سر پا باشند و  همیشه در حال سفر هستند و روز چهارشنبه آقای زرکش پیام آقای مهندس را درمورد لژیون سردار خواندن و شرافت مکان‌ها به انسان‌هایی که در آن مکان خدمت می‌کنند.

انسان‌های آباد خرابی‌ها را آباد می‌کنند و  انسان‌های خراب آبادی‌ها را خراب می‌کنند و فرمودند: ما داریم خودمان به تفکر آقای مهندس نزدیک می‌کنیم و من آن لحظه بیشتر به عظمت لژیون سردار و خدمت مالی پی بردم که نیاز خود من است و فرمودند لژیون سردار ما را تبدیل می‌کند به انسان‌های آباد، و برای اینکه یک مکان و یا بستری به‌وجود بیاد نیاز داریم به نیروی انسانی و علمی و نیروی مالی. نیروی انسانی داریم در حال خدمت هستند و نیروی علمی‌ یا دانش کنگره انسان‌های دردمند را از رنج  نجات می‌دهد و بخش مالی بسیار مهم است چون مادیات است. نیروی منفی اینجا بیشتر سراغ من می‌آید به قول آقای حکیمی هیچ‌وقت نباید فراموش کنم کی بودم کجا بودم والان کجا هستم من همیشه با خودم ۲و۲ تا ۴ تایی انجام می‌دهم جدای از اینکه خودم به حال خوب رسیده‌ام اگر مسافرم درمان نشده بود و همان میزان مواد مصرف می‌کرد و هزینه‌اش چقدر بود؟

از آن روزی که کنگره هستم هر خدمت مالی انجام داده‌ام؛ حتی یک صدم را نتوانسته‌ام جبران کنم کنگره همه‌اش دریافت است در کنگره یاد گرفتم باید ببخشم تا حالم خوب بشود و خیر و برکت مال من بیشتر می‌شود و زمانی می‌بخشم  باز هم برای خودم خانوداه‌ام فرزندانم و آیندگان می‌ماند و  هزار برابر به خودم برمی‌گردد وعده خداوند دروغ نیست و آقای امین فرمودند: اگر ما در کنگره خدمتی انجام می‌دهیم برای این نیست که به خواسته‌های خود برسیم ما خدمت می‌کنیم بابت چیزهایی که امروز داریم شاید قبل نگاه من این بود که وارد لژیون سردار می‌شوم خواسته‌ایی داشته باشم آقای مهندس می‌فرمایند: همت بلند دار که مردان روزگار از همت بلند به جایی رسیده‌اند.

روز پنجشنبه رفتیم شعبه ارگ بعد از جشن توی لژیون همه می‌گفتند امروز حس دیگری داریم فکر می‌کنیم آمدیم خونه خودمان حس ما خیلی خوب است؛ حتی کسانی تازه وارد لژیون شده بودند، عزیزانی بودند همت کردند در حد توانشون شاید به  اندازه یک آجر بخشیدن و این ساختمان ساخته شد و بستر به‌وجود آمده برای خدمت صادقانه و حال خوب انسان‌ها و حضور دیده‌بان محترم  و این انرژی را چند برابر کردند و دلیلش این بود ساختمان مال خودمان است ما این حس را داریم که تمام عشق هست و اولین بار پیام استاد سردار کتاب۶۰ را خواندم پیام تقدیر بود آنچه در تقدیر است آن به انجام می‌رسد؛ اما اعمال ما در خطوط تقدیر نقش بسیار مهمی دارند که به آن شکل دیگری می‌دهند. 
یکی  اعمال خدمت مالی است، خدا را شکر با وجود این آموزش به این بیداری رسیدیم و هر دفعه با صحبت‌ها و آموزش‌ها بیدارتر می‌شوم و در پایان اگر بخواهم از تجربه خودم در مورد لژیون سردار بگویم اولین بار در لژیون خانم سحر شنیدم که لژیون مالی است  و با اینکه نمی‌دونستم چشم گفتم خیلی حالم بد بود و عضو شدم انگار پرنده‌ای بودم که از قفس آزاد شده  هر سال که عضو لژیون بودم روز به‌روز دریافت داشتم چه در صور آشکار چه در صور پنهان و سال گذشته خیلی دوست داشتم دنور بشوم و ۵ دقیقه به شروع جشن گلریزان مسافرم گفتن دنوریت اعلام کن و اصلاً ما پولی نداشتیم و  آن‌روز حقوق ما زیر ده میلیون  بود. جشن همسفر مسافرم تصمیم گرفته بود کادو جشن وام بگیره ماشین بگیرد که من راحت بیام کنگره و ما با  همان پول هم خودم و هم پسرم دنور شدیم امروز حال خودم خانواده‌ام خیلی خوب است و این مدیون لژیون سردار هستم.

واقعاً آنچه در تقدیر است آن به انجام می‌رسد. صحبت‌های خود را با صحبت‌های پر از حس امید و عشق خانم آنی بزرگ به پایان می‌رسانم. شما عزیزان ما هستید و ما توانستیم با کمک آقای مهندس این راه را برویم ، چون این راهی است که همه ما را به صراط مستقیم می‌رساند و ما آنجا خیلی خوشحال هستیم و شما همراه ما هستید.


تایپ: همسفر اسما رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کریمان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .