روزی قدم به مکانی گذاشتم که ماهها بود، مسافرم به آنجا میرفت و من از ترس؛ ترس اینکه به محلی بروم که مصرفکنندهها در آن رفتوآمد دارند و امنیت من خدشهدار میشود، نمیرفتم؛ ولی با اصرار مسافرم و راهنمای بزرگوارشان به کنگره دعوت شدم. با خود گفتم، یکبار میروم و ثابت میکنم که آنجا جای من نیست! هنگامی که وارد سالن شدم، دیدم همه آنهایی که یک نفرشان کافی است تا محلهای را ویران کند، مرتب و با اصول نشستهاند و هیچ کاری به کار دیگران ندارند! دریافتم که باید قدرتی باشد که توانسته چنین سیستمی را اداره نماید.
در ادامه با چارت کنگره آشنا شدم و متوجه شدم، کسانی خود را وقف کردهاند تا چنین بستری؛ قانونمند و سرشار از امنیت و آرامش برای ما فراهم گردد و آنان اشخاصی نبودند به جز نگهبان و دیدهبانان کنگره60. در این هفته مبارک جا دارد آنچنانکه شایسته این عزیزان است از جایگاه دیدهبانی تقدیر و تشکر به عمل آید.
دیده بر هم مینهم و سر به زیر میاندازم و در کمال امنیت و آرامش آموزش میگیرم؛ زیرا بزرگمردان و زنانی دیدهبانی را بر عهده دارند و مانند شمعی میسوزند تا ما در پرتو نورشان تجلی و ظهور پیدا کنیم. زبان قاصر از تقدیر و تشکر است و دعای خیر همه خانوادههای دردمند بدرقه راهتان میباشد؛ چه خانوادههایی که در آستانه ازهمپاشیدن بودند و اکنون به یکی از بهترین خانوادههای جامعه تبدیل شدهاند و این تغییر، چیزی جز لطف خداوند و تلاش شبانهروزی شما دیدهبانان عزیز نیست. از خداوند اجر عظیم را برای شما خواستاریم.
نویسنده: راهنما همسفر بهار
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
ارسال: راهنما همسفر افسون نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نائین
- تعداد بازدید از این مطلب :
18