جلسه سیزدهم از دور شصت و یکم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی پروین اعتصامی اراک با استادی ایجنت همسفر اکرم، نگهبانی همسفر حمیده و دبیری همسفر پگاه با دستور جلسه «هفته دیدهبان» روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کارکرد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
ابتدا شاکر خداوند بزرگ هستم و این هفته زیبا را خدمت مهندس و خانواده محترمشان تبریک میگویم؛ همچنین یک تبریک ویژه و خدا قوت عرض میکنم خدمت دیدهبانان که با تمام وجود برای کنگره۶۰ زحمت میکشند. اما در مورد دستور جلسه «هفته دیدهبان» است ما زمانی یکچیزی را متوجه میشویم که مفهوم و معنی آن را بدانیم و یک تصویر ذهنی از آن داشته باشیم. دیدهبان یعنی دیدن، نظارهگر بودن، یعنی کسی که بالای یک برج قرار میگیرد و همهچیز را میبیند و همهچیز را با دقت کامل رصد میکند.
دقیقاً دیدهبانهای کنگره۶۰ هم همین کار را انجام میدهند، یعنی کسانی هستند که با دیدوبازدید و تفکر درست همه مشکلات و مسائل را میبینند و اگر مشکلی باشد آن را حل میکنند. درکنگره رنگ شال دیدهبانها سفید است و کسانی هستند که قبلاً آموزش گرفتهاند و اکنون هم در حال آموزش دیدن هستند. اینطور نیست که بگوییم، دیدهبانها آموزش لازم را گرفتهاند و تمامشده، نه اصلاً اینطور نیست، دیدهبانها هم هر هفته یک سیدی مینویسند و آقای مهندس آن را روئیت میکنند و باوجود کار و تلاش زیاد هرگز بهانه نمیآورند که مثلاً امروز به فلان شعبه سر زدم و وقت نکردم که سیدی بنویسم.
یعنی با تمام وجود زحمات زیادی را برای شعبهها میکشند و در حال آموزش گرفتن نیز هستند. در کتاب۶۰ درجهداریم که میگوید، اول آموزش بگیرید بعد عمل کنید و سپس خدمت کنید؛ پس دیدهبانها قبلاً در دورههای مرزبانی و ایجنت، آموزشهای لازم را دریافت کردهاند و درزمانی هم که در جایگاه دیدهبانی خدمت میکنند، آموزشهایی که میگیرند بهروز است تا بتوانند بهترین خدمت را داشته باشند. دیدهبانها ستونهای کنگره۶۰ هستند و هرکدام خدمت مخصوص به خودشان رادارند.
یک دیدهبان مسئول لژیون سردار است و یا یک دیدهبان مسئول تازه واردین میباشد. دیدهبانها همان C14 هستند، یعنی 14 نفری که در حال خدمت کردن هستند و بر همهکارهای کنگره60 نظارت دارند. اگر دقت کرده باشید در هیچکدام از نمایندگیها اختلالی به وجود نمیآید؛ چون این عزیزان بر همه کارها نظارت دارند و همهچیز طبق نظم و برنامهریزیشده است و اگر مشکلی هم پیش آید، آن را بررسی و اصلاحکرده و در اسرع وقت آن را برطرف میکنند.
اما مهمترین بخش این دستور جلسه قدردانی است و مهمترین سؤال این است که برای چه باید قدردانی کنم؟ زمانی که به دستور جلسات قدردانی میرسیم، همیشه این سؤال را از خودم میپرسم، من برای چه باید قدردانی کنم؟ اگر بهروزهای اول که وارد کنگره شدیم برگردیم؛ زمانی که حال خرابی داشتیم و همیشه آرزوی ما رهایی مسافران ما بود، به امامزادهها میرفتیم و دعا میکردیم تا نجات پیدا کنیم، آیا آن روزها را به خاطر میآوریم، که چقدر حالمان خراب بود.
حالا مسافران ما به کنگره آمدهاند؛ حتی بعضی همسفران بدون مسافر سفر میکنند تا روزی مسافرانشان به کنگره بیایند و درمان شوند و شبانهروز در حال دعا هستند تا بلکه روزی اذن ورود مسافرشان صادر شود؛ پس این به من یادآوری میکند که اگر آقای مهندس نبودند و ازخودگذشتگی نمیکردند و یا به کشورهای دیگر میرفتند و علم خودشان را در اختیار ما قرار نمیدادند، ما الآن کجا بودیم. اولین دیدهبان آقای مهندس بودند و بعد نفر بعدی را انتخاب کردند و بعد این دو نفر، نفر سوم را انتخاب کردند. دیدهبانها و آقای مهندس واقعاً از زندگی خود گذشتند تا به ما خدمت کنند.
حال من که در تاریکی بودم به حال خوب دستیافتم؛ همیشه به این فکر میکنم و در ذهن خودم تصور میکنم، آیا الآن با همسرم زندگی میکردم؟ یا الآن در چه وضعیتی قرار داشتم. انسان همیشه خوبیها را فراموش میکند و بدیها را به دوش میکشد. یکلحظه به خودمان تلنگر بزنیم که الآن کجا هستم و چه حالوروزی دارم. آیا زندگی الآن خودم را میبینم و بازندگی گذشته مقایسه میکنم.
اینها باعث میشود تفکر کنم چه چیزی از کنگره دریافت کردهام و اکنون زمان بازپرداخت و قدردانی است، هرچند میدانم که هر کاری انجام دهم باز به خودم برمیگردد، از یک طریق دیگر و یا از جایی دیگر، شاید مالی نباشد؛ اما کنگره چیزهایی به من داده که هیچ جا نمیتوانستم آنها را دریافت کنم. اکنون زمان بازپرداخت من است به کسانی که از زندگی خود گذشتند، تا حال من و هزاران نفر مثل من خوب باشد.
کنگره اوایل به این صورت نبود، همین سیدیها که الآن در هر نقطهای از ایران بهراحتی میتوانید دانلود کنید و استفاده کنید؛ قبلاً نوارهای کاست بود و بعد سیدیها، مسئول نشریات باید هر هفته به تهران میرفت تا سیدیها را خریداری کند، مسافران راحت به کلینیک میروند و داروی OT را دریافت میکنند؛ اما قبلاً برای تهیه دارو باید مسافت زیادی طی میشد و برای دریافت دارو باید به اصفهان میرفتند.
مسئول روابط عمومی که دیدهبان آقای لطفی است؛ چقدر برای داروی OT زحمت کشیدند تا راحت در اختیار مسافران باشد. واقعاً قدردان این عزیزان باشیم و انشاءالله بتوانیم جشن خوبی برگزار کنیم، که شایسته این عزیزان است و بتوانیم به بهترین نحو، بهره لازم را از وجود این عزیزان در این هفته قشنگ ببریم.

عکس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون)
تایپیست: همسفر پگاه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون)
ارسال: همسفر حمیده نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پروین اعتصامی اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
130