جلسه یازدهم از دوره اول کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی ستارخان به استادی دیدهبان محترم مسافر علی مجدیان، نگهبانی ایجنت محترم مسافرهاشم و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه "هفته دیدهبان" روز شنبه 20 اردیبهشت 1404 راس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان من علی هستم مسافر خیلی خوشحالم خدا رو شکر میکنم امروز به مناسبت جشن هفته دیدهبان خدمت شما رسیدم؛ همانطور که میدانید آقای مهندس هم بارها این نکته را توضیح دادند که ما چهار جشن داریم در چهار فصل مختلف و هدف از این جشن ها، به جز شادی و صحبتهایی که میشد و پذیرایی، در واقع یادآوری است که کسانی که دارند برایمان خدمت می کنند را ببینیم و برای ما یادآوری بشود و همینطور کسانی که خدمتگزار هستند هم خدمتی که میکنند یک نگاهی بکنند به جایگاه خود و یک بازنگری در آن مسیر کنند. در کنگره جشن مرزبان و ایجنت را داریم، جشن راهنما را داریم، جشن همسفر را داریم یعنی همسفر ما هم در حال خدمت است. من به خود نگاه کنم و قدردانی کنم و احساس کنم که دارم این خدمت را در زندگی می بینم و از آن قدردانی می کنم. امروزه فکر میکنم کنگره 60 نزدیک به دویست هزار نفر عضو دارد و حداقل برای دویست هزار نفر کارت صادر شده است. ۱۴ دیدهبان دارد و اینها تغییر میکنند. به همین واسطه ممکن است خیلی از افراد در سطح کشور دیدهبانها را نشناسند یا اصلا جایگاه دیدهبان را ندانند. دیدهبان وظیفه اصلیش دیدن است. همانطوری که در کلمه هم مشخص است و آقای مهندس چهارشنبه هم توضیح دادند؛ از کلمات جدیدی در کنگره استفاده کردند، این کلمات را که بار معنایی از پیش تعیین شدهای نداشته باشد، مثل نگهبان، مرزبان مثل راهنما اینها کلماتی هست که در بیرون در این جایگاه استفاده نشده است. بنابراین ما هیچ پیش زمینه بیرونی نسبت به آن کلمه نداریم دیدهبان هم به همین صورت است. دیدهبان در جنگ هست در مناطق نظامی هست ولی به این معنی که ما در کنگره استفاده میکنیم بیرون استفاده نشده و در واقع کارش دیدن میباشد خب این دیدن چه فرقی با بقیه دارد؟ به واسطه قدمتی که در کنگره دارد، به واسطه تجربهای که دارد و به واسطه اینکه تمام آن جایگاه های خدمتی را تجربه کرده است؛ شاید نوع نگاهش نگاهی باشد که آینده دور تری را ببیند. اگر در زمینه تخصصی خودش در نمایندگی یک ضعفی را ببیند. اعضای آن نمایندگی ممکن است آن مسئله را نبینند و دیدن یک اتفاق در آینده می تواند باعث واکنش نشان دادن و پیشگیری از یک اتفاق بزرگ در آینده بشود. این یکی از وظایفی دیدهبانها هست که به مدت چهار سال انتخاب میشوند و به شکل درون گروهی انتخاب میشوند؛ یعنی اینکه در درون شورای دیدهبان ها مطرح میگردد که یک دیده بان جدید اضافه کنیم یا به هر دلیلی یکی تغییر کند. خود اعضای شورا تمام اعضای کنگره ۶۰ رو در نظر میگیرند و انتخاب میکنند.
.jpg)
وظیفه اصلی و عمومی یک دیده بان مثل نمایندههای مجلس کشورهاست؛ قانونگذارند منتها آن فرد به تنهایی قانونگذار نیست آن جمع هست که قانونگذار میباشد. من به عنوان یک فرد در آن شورا حق یک رای را دارم فقط من نمیتوانم به تنهایی قانون بگذارم. بالاترین مرجع تصمیم گیری در کنگره ابتدا بنیان کنگره میباشد. بنیان کنگره میتواند به تنهایی تصمیم بگیرد. وظیفه عمومی یک دیدهبان حق یک رای در آن جلسه است. در مورد قوانینی که جدید مورد نیاز است، در کنگره قوانینی که دیگر به درد نمیخورند یا ممکن است قوانین قدیمی دیگر قابل اجرا نباشند یا نیاز به بازنگری داشته باشند، نیاز به اصلاح داشته باشند. همه اینها آنجا مطرح میشود. تمام تصمیمهای کلانی که در کنگره ۶۰ گرفته میشود باید آنجا مطرح شود. دیدهبان راهنماها یعنی مسئول امور راهنمایان کل نمایندگیهای کشور در قسمت آقایان مسافر. دیدهبان، امور مالی مسائل مالی کلیه نمایندگی کشور مسئولیتی که به من واگذار شده مسئولیت مرزبانهای آقایان مسافر در کلیه نمایندگیهای سطح کشور به اضافه مسئولیت ساخت و ساز نمایندگیهای جدید که حالا در تهران این اتفاق متاسفانه هنوز نیفتاده است.
.jpg)
در واقع همه ما داریم این نیرو را انتقال میدهیم مثل یک موتور از محور اصلی به محور فرعی از محور فرعی به محور فرعی بعدی از آقای مهندس به دیدهبانها از دیدهبانها به اسیستانتها به ایجنتها از ایجنتها به مرزبانها به راهنماها از راهنماها به مسافران سفر اول و الی آخر این حلقه هر جایش که لنگ بزند در هر حلقهای که هر چرخ دندهای که از مدار خارج بشود، خورد بشود یا خورده بشود، هر اتفاقی برایش بیافتد ازآن جای موتور به بعد دیگر کار نمیکند. اگر یک نمایندگی ضعیف شده و خروجی آن کم شده، آمار رهایی، مبلغ خزانههایش کم شده است؛ آن پارامترهای کمی که قابل اندازهگیری هست باعث این شده و ضعیف شده، باید بگردیم ببینیم این حلقه از کجا قطع شده است. مهمترین وظیفهای که من به عنوان یک چرخ دنده در این سیستم دارم چیه؟ اینه که خرد نشوم این است که ترک نخورد این است که بتوانم این نیرو را منتقل کنم. ما هیچ کدام به خاطر همدیگر خدمت نمیکنیم. یکی از وظایف من دیده بان این است که من خودم را ببینم، من کجای این بازیم من کجای این گردونهام چه خاطرهای از خودم به جا گذاشتم. اگر فردا در کنگره نباشم از من چگونه یاد میکنند. خداوند میفرماید بعد از مرگ بیدار میشوید، انشالله که بتوانیم در هر جایگاهی خدمت میکنیم، کاری کنیم که اثر نیکی از ما بر جای بماند و در آینده اگر خاطرات خوبی را ساخته باشیم با دیگران؛ اینها باعث میشود ما کم کم تغییر کنیم و در نهایت مثل آن شمشیری که عرض کردم تبدیل میشویم به یک جنس دیگه و وقتی تبدیل شدیم دیگر قابل برگشت به آن حالت قبلی نیستیم. به هر حال یک روزی که ما از این مجموعه جدا میشویم آن وقت تبدیل شدیم به انسانی که هم برای خودمان، هم برای خانوادهمان و هم برای محیط پیرامون خود مفیدترین خواهیم بود. تشکر از اینکه به صحبت های من توجه کردید.
.jpg)
.jpg)












.jpg)

.jpg)







(1).jpg)



.jpg)

.jpg)
.jpg)
.jpg)

تایپ و انتشار: مسافر بهنام
عکس: مسافر ماهان
تنظیم : مسافر امیرحسین
مرزبان خبری: مسافر امیر
- تعداد بازدید از این مطلب :
1304