English Version
This Site Is Available In English

از پس‌انداز تا افتخار سرداری

از پس‌انداز تا افتخار سرداری

برای من گفتن و نوشتن از بعضی لحظات بسیار سخت است؛ زیرا برای انتقال مطلب احساس ناتوانی می‌کنم. انتقال بعضی حس‌ها چقدر دشوار است. چگونه می‌توان با کلمات حس لحظه‌ای ناب را به تصویر کشید؟ مگر این‌که آرزو کنم تک تک شما آن را با تمام پوست و گوشت‌تان تجربه کنید.

حس لحظه دریافت یک‌ نشان به این‌ امید آن‌که نوری باشد برای روشن‌تر شدن مسیر، به امید آن‌که برایم نشانی در لحظات بی‌نشانی باشد.

حضور من در لژیون سردار با پس‌انداز آغاز شد. حرکتی که از آقای مهندس آموختم و برکت‌‌ ‌آن را به چشم دیدم. تنها کاری که کردم این بود که به جای تاکسی با اتوبوس به کنگره۶۰ آمدم؛ اما در ازای آن توانستم با کسانی همنشین باشم که بخشندگی و بزرگ‌منشی جزء صفات آن‌ها است.

سعی کردم از آن‌ها یاد بگیرم چطور می‌توان از بعضی زرق و برق‌ها چشم پوشی کرد و انرژی آن را تبدیل به آجری برای ساخت مکانی مقدس و امن و پناهگاهی برای گمشدگان کرد.

بعد از این‌که خداوند خواست قلبی مرا دید، مسیر را نشان داد و در ادامه حرکت کردم و راه نمایان‌تر شد. حس و حال لحظه دریافت نشان غیرقابل وصف است؛ اما مطمئناً این اتفاق جایی درست در میان ابرها بود. دریافت نشان از دستان کسی که در مسیر خدمت و بخشش هزاران فرسنگ از من جلوتر بود باعث شد کمی بهتر خودم را ببینم، مرور کنم هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات ننهاده است.

شاید بخشی از رسالت من به همین آسانی محقق شد، بخشش از مالی که خداوند آن را فقط به همین دلیل به من عطا فرموده‌‌ است؛ اما من قبل از کنگره۶۰ آن را به اشتباه در مسیر دیگری مصرف می‌کردم.

گاهی اوقات دنبال نشانه‌ای هستم تا برایم منبع الهام باشد؛ تلنگر باشد، تا در بزنگاه‌ها مراقب باشد. اکنون این نشان، این انگشتر برای من منبع الهام بخشش است و هر زمان نگاهم به درخشش عدالت، معرفت و عمل سالم مواجه شود آن را سرلوحه خود قرار خواهم داد.

هر زمان نوشته آنچه باور است محبت است را ببینم محبت را به عنوان شاه کلیدی برای ارتباطاتم در نظر خواهم گرفت. شاید بهتر باشد سنگینی بخشش را روی دستانم احساس کنم تا از این به بعد بسیار راحت‌تر ببخشم و بگذرم.

تجربه این حس باشکوه را برای تمام عزیزان از خداوند خواستارم. از راهنمایانم که در این مسیر، بخشش را به من آموختند و به واسطه آن توانستم حس‌های خوبی را تجربه کنم و از همسفرانم در سفر نور که این تجربه را برای من لذت‌بخش‌تر کردند سپاسگزارم. تا باد چنین بادا.

نویسنده: دنور‌‌‌‌‌‌‌ همسفر وجیهه رهجوی راهنما‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ همسفر (زهره) لژیون نهم
ویرایش: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر (زهره) لژیون نهم
ارسال: همسفر آتنا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بنیان مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .