English Version
This Site Is Available In English

بخشش آغاز راه است

بخشش آغاز راه است

دیده‌بانان ستون‌های استواری هستند که با نگاه روشن و عمل خالصانه، مسیر کنگره را هموار می‌سازند. به مناسبت برگزاری جلسه لژیون سردار، مفتخر بودیم که در نمایندگی چالوس میزبان دیده‌بان محترم مسافر علیرضا باشیم. در ادامه گفت‌وگویی صمیمانه و پرمحتوا با ایشان داشتیم که توجه شما را به آن جلب می‌کنیم.

دیده‌بان لژیون سردار مسافر علیرضا با آنتی ایکس مصرفی تریاک و شیره وارد کنگره شدند. به مدت ۹ ماه و ۱۵ روز با راهنمایی مسافر محمدصادق سفر کردند. به مدت ۲۰ سال و ۵ ماه است که آزاد و رها هستند.

چه تفاوتی بین کمک مالی ساده و مشارکت در لژیون سردار می‌بینید؟

خدمات مالی ما در کنگره به دو بخش عمده تقسیم می‌شود؛ یکی سبد قانون یازدهم و دیگری گل‌ریزان که همان لژیون سردار است. هرکس بنا بر شرایط خودش مشارکت می‌کند؛ ولی تفاوتی بین قانون یازدهم و گل‌ریزان وجود دارد. مبلغی که در سبد خدمت می‌شود به حساب شعبه نمی‌رود؛ اما مبلغ مشارکت در گل‌ریزان مستقیماً در حساب پس‌انداز شعبه ثبت می‌شود؛ همچنین کسی که در لژیون سردار خدمت می‌کند، تقدیرنامه دریافت کرده و صاحب یک جایگاه می‌شود؛ یعنی می‌تواند با ۶ میلیون تومان عضو لژیون سردار، ۶۰ میلیون تومان دنور و با ۶۰۰ میلیون تومان پهلوان شود. جایگاه‌ها انسان‌ها را انتخاب می‌کنند، ما باید شرایطی ایجاد کنیم که آن جایگاه‌ها ما را انتخاب کنند، جایگاه برای دیده شدن نیست؛ بلکه جایگاه درونی است.

در فرهنگ کنگره چرا واژه‌هایی مانند «سردار» و «دنور» به کار می‌روند و چه مفهومی دارند؟

انسان‌هایی می‌توانند خدمت کنند که اعلام حضور و آمادگی کنند. جایگاه‌ها بر اساس توانایی افراد تعریف می‌شود. آقای مهندس می‌فرمایند: در یک ساختار، قلب هست، ریه هست و تمام اجزا کار می‌کنند و به یکدیگر نیاز دارند؛ اما هرکس در جای خود قرار دارد. در لژیون سردار نیز همین‌طور است. یکی می‌تواند ۱۰۰ هزار تومان مشارکت کند، دیگری ۶ میلیون. این جایگاه‌ها نشان‌دهنده توانایی انسان‌ها هستند و به همین دلیل آقای مهندس این جایگاه‌ها را برنامه‌ریزی کرده‌ است؛ مثل پله‌های سفر اول می‌ماند اگر با فهم مشارکت نماییم، سال بعد می‌توانیم جایگاه بالاتری را تجربه کنیم؛ مانند اندازه‌گیری قد کنار دیوار است که هربار می‌توان شاهد رشد آن بود. لژیون سردار، لژیون ثروت است. به‌عنوان دیده‌بان لژیون سردار معتقدم کسانی که مشارکت می‌کنند، می‌توانند از فقر عبور کنند.

اگر اعضاء فقط یک ویژگی از دیده‌بان‌ها را سرمشق خود قرار دهند آن ویژگی چیست؟
فرمان‌برداری، یک دیده‌بان فرمان‌بردار است.

از نگاه شما لژیون سردار صرفاً یک حرکت مالی است یا فراتر از از آن هست؟

ما یک سفر اول داریم، از مصرف مواد مخدر تا قطع مواد؛ وقتی در سفر اول به قطع مواد می‌رسیم در اصل فرد سفر مواد خود را می‌بخشد و دانش کسب می‌نماید و این دانش تبدیل به آگاهی می‌شود. طراح و معمار کنگره، سفر دیگری طراحی کرده که آغازش با بخشش است. لژیون سردار آغاز حرکت در سفر دوم است، آغاز رفتن به درون می‌باشد. ما یک سفر اول داریم که سفر ظاهر است و یک سفر دوم که سفر باطن می‌باشد، سفر باطن بدون بخشش صورت نمی‌گیرد و لژیون سردار نماد بخشش است.

تفاوت اصلی بین کسی که به لژیون سردار می‌پیوندد با شخصی که هنوز برای ورود تردید دارد چیست؟

آدم‌ها همیشه نیاز دارند و نیز دائماً اشتباه می‌کنند. آقای امین دژاکام می‌گویند: نیاز دیگران، در دل نیاز ما است و این یک قانون است، کسانی‌که این امر را رعایت می‌کنند می‌توانند از نیاز خود عبور کنند. انسان موظف به بخشش است و اگر خودداری کند نافرمانی کرده است.

شما در جایگاه دیده‌بان لژیون سردار با چه چالش‌هایی مواجه شده‌اید که نگاهتان را نسبت به خدمت تغییر داده است؟

انسان‌های کم‌خرد قبل از تفکر و صبر قضاوت می‌کنند و محیط، محیط بیمارگونه‌ای است. خیلی‌ها می‌گویند: کنگره رایگان است، راست هم می‌گویند؛ اما نمی‌دانند که ما در کنگره در حال آموزش گرفتن هستیم و موضوع پول نیست؛ بلکه بخشش مطرح است. شما به چه صورت می‌توانید بخشش داشته باشید این را به من نشان بدهید؟ یک راهنما فکر می‌کند انسان بخشنده‌ای است در حالی‌که این‌طور نیست. من به‌عنوان یک راهنما در لژیون، فقط علم کنگره را منتقل می‌کنم؛ پس چیزی از کلام خود را نمی‌بخشم. همچنین روی زمین کنگره هستم؛ اما آن زمین و مکان هم متعلق به من نیست. اگر ندانیم ممکن است اشتباهاً فکر کنیم کنگره پول ما را می‌خواهد؛ اما من به‌عنوان یک دیده‌بان می‌گویم: من هستم، حضور دارم، صحبت می‌کنم و هدایت می‌کنم؛ اما این‌ها بخشش نیستند. بخشش یعنی گذشتن از زمان و زر؛ یعنی آن چیزی که انسان با تلاش و در طول زمان جمع کرده است. اگر کسی بتواند از آن بگذرد، واقعاً بخشیده است. اگر سطحی نگاه کنیم، می‌گوییم کنگره رایگان است؛ پس چرا باید پول بدهیم؟ اما نمی‌دانیم که در ادامه‌ سفر جسم، سفری برای خودشناسی وجود دارد که بدون بخشش مالی امکان‌پذیر نیست. همان‌طور که آقای مهندس می‌فرمایند: «اگر شما از مادیات بگذرید، نیمی از اهریمن را شکست داده‌اید.» بازی، بازیِ عبور کردن و تکامل یافتن است.
من اگر فکر کنم کنگره پول می‌خواهد، در اشتباه هستم، کنگره به من بخشش را می‌آموزد. ما باید در زمین زندگی، بازیِ بخشش را یاد بگیریم و بسترِ بخشش این‌ها، لژیون سردار است. اگر من نتوانم در کنگره ۶۰۰ میلیون یا یک میلیارد تومان ببخشم، مطمئناً بیرون از کنگره هم نمی‌توانم حتی ۱۰۰ هزار تومان ببخشم. مگر می‌شود بیرون از کنگره، وقتی کسی به ما توهین کرد او را ببخشیم؟ یا اگر کسی مال ما را خورد او را ببخشیم؟ یا اگر کسی با ما تصادف کرد او را ببخشیم؟ باید چیزی بلد باشیم، آموزشی دیده باشیم و در درون خود کاشته‌ای انجام داده باشیم. ما این آموزش را در کنگره می‌بینیم. کنگره یک دانشگاه است.
در کنگره کسی دکتر، مهندس یا نقاش نیست. کسی دکتر است که بتواند بیرون از دانشگاه بیماری را درمان کند، کسی مهندس است که بتواند سازه‌ای را طراحی کند و کسی نقاش است که بتواند تابلویی بکشد. ما در کنگره آموزش می‌بینیم تا بتوانیم بیرون از آن، مجری این آموزش‌ها باشیم. باید در کنگره و بیرون از آن، یکی باشیم. ما در کنگره می‌بخشیم تا بیرون بتوانیم، بخشنده باشیم. بخشش، جایگاه خودش را دارد زمانی‌که انسان بخشی از مال خود را می‌بخشد، شاید دنبال نتیجه نباشد؛ اما در دلش می‌خواهد حاصل آن بخشش، آبادی و رشد باشد. زیباترین جایی که انسان می‌تواند ببخشد کجاست؟ جایی که با آن هم‌حس باشد و ما همه در کنگره با ساختار کنگره هم‌حس هستیم.

نظر شما در مورد مسافرانی که همسفر آنها در کنگره حضور ندارند و مخالف خدمت مالی مسافر می‌باشند، چیست؟
این را باید از آقای مهندس پرسید. زمانی‌که می‌خواهید پهلوان شوید، پرسیده می‌شود: «آیا همسفرتان در جریان هست؟»
مهم است که مسافر و همسفر راضی باشند؛ اما موضوع این است که آدم‌ها باید بهای آن‌چه را که می‌گیرند، بپردازند. اگر فهم و پرداخت نباشد، هستی به یادت خواهد آورد که حال خوبت از کجا آمده است. هستی هوشمند است و چیزی را فراموش نمی‌کند. من نمی‌توانم رهایی را از کنگره دریافت نمایم و به کسانی که برای رهایی خود به این ساختار نیازمند هستند، پشت کنم. هستی به ما مسیر درست را نشان می‌دهد.

طراح سوال و مصاحبه کننده: همسفر مهرانه رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون ششم)
عکاس: همسفر هدیه رهجوی راهنما همسفر پرنیان (لژیون چهارم)
ویراستاری و ارسال: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون‌ دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چالوس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .