جلسه دوازدهم از دور پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی معدن فیروزه با استادی راهنمای محترم مسافر رضا و نگهبانی مسافر موسی و دبیری موقت مسافر جعفر با دستور جلسه جهانبینی ۱ و ۲ یکشنبه تاریخ 1404/2/14 ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر
از نگهبان جلسه سپاسگزارم که به من اجازه دادند در این جایگاه زیبا قرار بگیرم تا خدمت کنم.
دستور جلسه جهانبینی است، ما جهانبینی را در کنگره در یک جمله تعریف میکنیم و آنچه ما از جهان پیرامونمان ادراک احساس و برداشت میکنیم در یک واژه مشخص جهانبینی مینامیم، جناب استاد امین در این مورد میفرمایند بنده بار اولی که با این واژه برخورد کردم معنایش برایم مبهم بود و شاید برای همه ما مسافران هم اینگونه باشد اما بههرحال هر کدام از ما نسبت به آگاهی خودمان در سطحی از جهانبینی قرار داریم و جهانبینی ما با دانایی ارتقا پیدامیکند. از طرفی باید توجه داشتهباشیم که جهانبینی از عوالم پنهانی و ماورایی نیامده است و به عبارت سادهتر بیرون از تو نیست آنچه در عالم هست و درکل عملکرد من به پندار گفتار و کردار من بستگی دارد و مجموعه اینها جهانبینی من را تشکیل میدهند جهانبینی را من بهشخصه اینطور تعریف میکنم که هر آنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند و هر آنچه برای خود نمیپسندی برای دیگران هم نپسند، همانطور که من از دروغ گفتن و تهمت ناروا بستن دیگران نسبت به خودم احساس انزجار دارم و از بدعهدی دیگران نسبت به خودم تنفر دارم جهانبینی یعنی این که من هیچکدام از این اعمال را نسبت به دیگران مرتکب نشوم تا هم خودم از زندگی لذت ببرم و هم اجازه بدهم دیگران هم زندگی سالمی داشتهباشند و در کنار من احساس امنیت کنند جهانبینی یعنی این که ما بتوانیم بهموقع صحبت کنیم بهموقع سکوت کنیم و بیشتر گوش کنیم؛ جهانبینی یعنی بهموقع نه گفتن و بهموقع بله گفتن بهموقع محبت به خرج دادن. باور بنده این است که همه کائنات در حال تعلیم هستند دانا بهنوعی به من آموزش میدهد و نادان هم به شکلی دیگر به من درس میدهد و جهانبینی یعنی درهرحال و دائماً در حال اضافه کردن دانایی خود باشیم.

جهانبینی یعنی تحت لوای ۱۴ وادی یادگرفتن، اندیشیدن و عمل کردن و البته این مهم به این سادگیها نیست که ما بتوانیم باعقل بیندیشیم و این تعقل جز با یادگرفتن تفکر صحیح امکانپذیر نیست اگر ما تفکر را یاد بگیریم نصف راه را پیمودهایم جهانبینی یعنی ما به این باور برسیم که به هیچ نیستیم یعنی این که بفهمیم هیچکس اندازه خودمان به خویشتن ما فکر نمیکند جهانبینی یعنی بهموقع حرکت کردن، عمل کردن و مسئولیت پذیرفتن و تسلیم نشدن و خسته نشدن، جهانبینی یعنی پذیرفتن فرمان عقل و اگر فکر من باعقل زاویه دارد یعنی بپذیرم که فکر من اشتباه است و در جهت تغییر آن باشم. جوشش و خروش داشتهباشم و مانند چشمههای جوشان همیشه روبه جلو باشم و اگر پیشرفتی داشتم مثل وادی سیزدهم یادم باشد که پایان راه نیست و بعد از اتمام هر مرحله از زیباییها و تکامل بازهم کاملتر شوم و نهایتاً برسم به وادی چهاردهم و با عشق و محبت به همه چیزهایی که یاد گرفتم معنا دهم و به معنای واقعی کلمه رها بشوم چه از نظر جسمی و چه از نظر روحی.
در پایان جملهای از گاندی بزرگ خدمتتان عرض میکنم که جهان پر است از تفاوتهای فردی و اخلاقی هر فرد. و اگر توانستیم باوجود تمام این تفاوتها راحت زندگی کنیم و هر کسی را همانطوری که هست بپذیریم و قبول کنیم یعنی این که جهانبینی را خوب یاد گرفتیم
ممنونم که سکوت کردید و به صحبتهای من هم گوش دادید
عکاس: مسافر لژیون یکم
تایپ: مسافر لژیون یکم
ویراستاری، نگارش متن و ارسال خبر: مسافر حسین لژیون دوم به راهنمایی راهنمای محترم مسافر ابوالفضل
- تعداد بازدید از این مطلب :
77