بینش و نگرش اشتباه، به ناامیدی منجر می‌شود

چهارمین جلسه از دوره‌ی بیست و چهارم سری کارگاه‌های آموزشی ویژه‌‌ی مسافران و همسفران کنگره۶۰ نمایندگی زنجان؛ با استادی راهنما مسافر سینا، نگهبانی مسافر کامران و دبیری مسافر علی؛ با دستور جلسه‌ی وادی دوم و تاثیر آن روی من و در ادامه جشن پنجمین سال رهایی راهنما مسافر اسماعیل؛ در روز پنج‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان سینا هستم یک مسافر؛ دستور جلسه‌ی امروز وادی دوم و تاثیر آن روی من است، ناامیدی یکی از حس‌های منفی می‌باشد که به خاطر نوع نگاه نادرست به وجود می‌آید و ریشه‌ی آن، به زاویه‌ی نگاه ما بستگی دارد.

در کتاب عشق و در وادی دوم این مطلب بیان شده است که چگونه ناامیدی را از بین ببریم؛ اگر وادی دوم را مطالعه و آن را کاربردی نماییم، قطعا زاویه‌ی نگاه ما تغییر می‌کند و با الهام و کاربردی کردن این وادی می‌توانیم از بند ناامیدی رها شویم.

اگر زاویه‌ی دید و نگاه من عوض شود و مسائل را از منظر خوب و مثبت ببینم، ناامیدی دیگر به سراغم نخواهد آمد و این نکته، ریشه‌ی کلی نا‌امیدی می‌باشد و همه‌ی مشکلات نا‌امیدی، ناشی از نوع نگاه و جهان بینی است.

به عنوان مثال؛ فرض کنید دو نفر سگی را می‌بینند، یکی از آن دو نفر ترسیده و ترس تمام وجودش را می‌گیرد، اما دیگری به هیچ عنوان نمی‌ترسد، حال این ترس از کجا آمد؟ نوع نگاه آن‌ها به سگ یعنی همان زاویه‌ی دید؛ زاویه‌ی دید شخص اول این است که یک سگ هار و وحشی را می‌بیند که اگر به آن نزدیک شود به او آسیب می‌رساند، اما دیگری زاویه‌ی دید متفاوتی دارد که او را سگی اهلی می‌بیند که هیچ آسیبی نمی‌رساند؛ به طور کلی منشأ حس‌های منفی از برداشت ذهنی ما می‌باشد؛ اگر ما جهان را به شکل بدی ببینیم، دچار نا‌امیدی می‌شویم.

حال سوال مهم این است که چرا نا‌امیدی به سراغ ما می‌آید؟! به این دلیل که ما را متوجه کند که نوع نگاه‌مان غلط و نادرست می‌باشد؛ اشخاص نا‌امید کسانی هستند که دنیا و انسان‌ها را اشتباه می‌بینند و جهان بینی اشتباهی دارند که اغلب دچار منیت هم می‌شوند، چون نوع نگاه آن‌ها درست نیست، خود را از زاویه‌ی دیگری دیده و دچار منیت می‌شوند.

منشأ حس‌های منفی نوع نگاه غلط می‌باشد، اما من به خاطر حس‌های منفی خداوند را شکر می‌کنم، به این دلیل که حس منفی، من را آگاه می‌کند که در کجا و در کدام موضوع، نوع نگاهم اشتباه بوده و در کجا نوع نگاهم درست است و این مسئله، همانند قطب نمایی است که باعث یاری رساندن به من می‌شود و راه را نمایان می‌کند.

به عنوان مثال؛ در جایی که خشمگین می‌شوم، در ذهن خود تصور می‌کنم که نوع نگاهم به آن موضوع اشتباه بوده و سعی می‌کنم با تغییر زاویه‌ی دید موضوع را حل کرده و بر خشم خود غلبه کنم؛ خاصیت حس‌های منفی این است که من را متوجه کند که نوع نگاهم درست نیست و راه درمان و حل مشکلات من، تغییر نوع نگاهم می‌باشد و باید تمام سعی خود را انجام دهم .

اوریانا فالاچی نویسنده برجسته‌ی ایتالیایی در این مورد گفته است: هیچ چیز و هیچ کس تغییر نمی‌کند، تو بابستی نوع و روش نگاه کردن خود را تغییر دهی؛ کار ما هم در کنگره تغییر نوع نگاه و جهان بینی می‌باشد، ما نباید خود را به خاطر وجود حس‌های منفی، منیت و نا‌امیدی سرزنش کنیم، چون این حس‌ها نمایان‌گر راه نادرست و اشتباه می‌باشد که با دانستن این امر، بایستی نوع نگاه خود را تغییر دهیم.

تاثیر وادی دوم در من این بود که متوجه شدم، نا‌امیدی بسیار اشتباه می‌باشد و نباید به آن ادامه دهم و اگر بخواهم نا‌امیدی در من حل شود، تنها راه آن تغییر زاویه‌ی نگاهم به زندگی و موضوعات مختلف  می‌باشد.

در ادامه راهنما مسافر سینا راجع به جشن پنجمین سال رهایی راهنما مسافر اسماعیل افزودند:

قسمت دوم جلسه‌ی ما مربوط به تولد پنج سال رهایی آقا اسماعیل راهنمای لژیون یازدهم می‌باشد، من این جشن با شکوه را از طرف خودم و اعضای نمایندگی به اسماعیل عزیز تبریک می‌گویم، متن پیام تولد را قرائت می‌کنم:

اسماعیل عزیز؛ راه را آن‌چه مقدر است طی نما؛ جهان برای تمام شدن نیست، اما برای کامل شدن است و این سفر در هر بُعد ادامه دارد.

اسماعیل آزاد مرد شد، آزاد مردی یعنی آزاد شدن نیرو‌ها در وجود انسان که چالش‌های مختص به خود را دارد، نکته‌ی مثبتی که در مورد اسماعیل وجود دارد، مشارکت‌های هوشمندانه و دقیق اسماعیل می‌باشد که موضوع دستور جلسه را از جهات مختلف بررسی نموده و بیان می‌کند و دلیل آن عمیق بودن نوع نگاهش به موضوعات می‌باشد.

از مشارکت‌های اسماعیل می‌توان به این امر پی برد که این توانایی را دارد که به موضوعات مختلف نوع نگاه دیگری داشته و مورد بررسی قرار دهد و دلیل آن این است که در سفر اول از آموزش‌های کنگره بهره برده و روی جهان بینی و نوع نگاه خود کار کرده تا بتواند به موضوعات عمیق نگاه کند.

اسماعیل راهنمای بسیار خوبی می‌باشد و شاگردان خوبی هم آموزش داده است، ما خوشحال هستیم که در نمایندگی خود راهنمایی مثل آقا اسماعیل را داریم. از این که به صحبت های من توجه کردید از همه‌ی شما عزیزان سپاسگزارم.

صحبت‌های راهنما مسافر اسماعیل در جشن پنجمین سال رهایی:

سلام دوستان اسماعیل هستم یک مسافر؛ خداوند را شاکر و سپاسگزارم که هم‌اکنون بیش از پنج سال است که از رهایی من می‌گذرد و امروز در کنار راهنمای بزرگوارم آقا سینا و شما عزیزان هستم تا جشن پنجمین سال رهایی خود را جشن بگیرم.

من انسان آرام و صبوری هستم و زیاد اهل آرزو کردن نبوده و نیستم و تا جایی که یادم می‌آید، تعداد آرزوهای زندگی من بیش از ده آرزو نبود که اغلب آن‌ها هم در زمان مصرف و دوران اعتیاد بود که اصلی‌ترین آرزو و خواسته‌ی من مرگ و پایان زندگی بود.

خداوند را شکر می‌کنم که به رهایی رسیده و در کنگره حضور دارم و در حال خدمت هستم و هر صبح که از خواب بیدار می‌شوم، شوق زندگی دارم و خداوند را با تمام وجودم شکر می‌کنم که می‌توانم یک روز دیگر زندگی کنم، حرکت کنم و جسم سالم، روح سالم و خانواده‌ی سالمی داشته باشم.

همه‌ی ما در زمان مصرف سختی‌ها و مشکلات مختص خود را داشتیم و همان‌گونه که آموخته‌ایم، رنج و عذاب ما برای هیچ کسی ارزشی ندارد و تنها برای خود ما ارزشمند است که از آن‌ها درس گرفته و آموزش کسب نماییم.

من از جناب مهندس و خانواده‌ی محترم ایشان صمیمانه سپاسگزارم و از تمامی عزیزانی که من را در این مسیر یاری کردند تا به درمان برسم، تشکر می‌کنم و همچنین از راهنمای عزیزم آقا سینا که خیلی برای من زحمت کشیدند، قدردانی می‌کنم.

در انتها از همسفرم تشکر می‌کنم که همواره در این مسیر یاور و همراه من بود و از راهنمای همسفرم خانم یاسمن که نقش مهمی در آموزش و آرامش امروز همسفر من دارند، تشکر می‌کنم. از این که به صحبت های من توجه کردید متشکرم.

رهایی‌های هفته‌ی دوم اردیبهشت ۱۴۰۴:

مسافر محمد رضا از لژیون دوم به راهنمایی مسافر صمد

خدمتگزاران سایت نمایندگی زنجان:

تایپ: مسافر اکبر از لژیون هشتم و مسافر مرتضی از لژیون دهم

ارسال: مرزبان خبری مسافر شهرام