منظور از جهانبینی درست زندگی کردن است؛ اینکه کاری کنیم به آسایش و آرامش برسیم و از بسیاری از بیماریها جلوگیری نماییم. بیش از ۲۰۰ نوع بیماری وجود دارد که تحت عنوان بیماریهای روانتنی یا سایکوسوماتیک شناخته میشوند؛ این بیماریها در اثر افکار پریشان به وجود میآیند. اندیشه و تفکر پریشان بر ساختار جسم اثر میگذارد و آن را به تباهی میکشاند، چراکه بدن بر اساس سیستمهای شیمیایی کار میکند. بهعنوانمثال، گاهی میزان کورتیزول در بدن بالا میرود و بسیاری از سیستمها تخریب میشوند یا تغییر در مواد بیوشیمیایی و هورمونها باعث تخریب ساختار جسم میشود.
هدف از آموزش جهانبینی، رسیدن به آسایش و آرامش، جلوگیری از بیماریهای متعدد و آموختن هنر زندگی کردن است؛ زیرا بالاترین و مهمترین هنر، هنر زندگی است؛ هنری بالاتر از آشپزی، موسیقی، تئاتر و سایر هنرها؛ همه مخلوقات الهی بازیگران این صحنه تئاتر بزرگ زندگی هستند و هر یک نقشی دارند که باید آن را بهدرستی اجرا کنند، ما به جهان پس از مرگ باور داریم و برای من این باور مانند دیدن شما در همین دنیا، روشن و قطعی است باور دارم که انسان پس از مرگ، حیات خود را در قالبی دیگر ادامه میدهد. ما باید در مسیری قرار بگیریم که بتوانیم حلقههای حیات را یکی پس از دیگری پشت سر بگذاریم؛ هر دوران، معنای خاص خود را دارد کودکی، جوانی، کهنسالی و سپس ورود به دنیایی دیگر، باید طوری زندگی کنیم که در این مسیر دچار مشکلات نشویم، راه رسیدن به جنت یا آرامش، پرهیزکاری و درست زندگی کردن است، عدول از قوانین الهی، انسان را به قالب حیوانی سوق میدهد؛ درحالیکه حرکت در مسیر درست، انسان را به نور نزدیک میکند.
جنت در لغت از ریشه جن میآید، به معنای پنهان؛ چیزی که دیده نمیشود مانند مجنون که عقلش پنهان است یا جنین که در شکم مادر مخفی است؛ پس جنت نماد آرامشی است که در ظاهر دیده نمیشود ولی انسان را درنهایت به آسایش میرساند. شرط رسیدن به این آرامش، پرهیز از ضد ارزشهاست؛ پرهیزکاری یعنی دوری از دروغ، خیانت، تهمت، غیبت، مسخره کردن دیگران، بدرفتاری با والدین و اجبار افراد به دین؛ انسان باید امانتدار، خوشخلق، مهربان با مهمانان، درستکار در معاملات، خوشبیان حتی با بیادبان و بخشنده باشد و از اسراف دوری کند، فقرا را اطعام نماید و اگر دشمن صلح طلبید، صلح را بپذیرد.
گذشته به دو بخش تقسیم میشود؛ گذشتههای نزدیک و دور؛ وقتی به مرحله بیداری و آگاهی میرسیم، باید به گذشته خود نگاه کنیم و ببینیم چه اشتباهاتی مرتکب شدهایم و چگونه باید آنها را جبران کنیم، انسان تا زمانی که سختیها را تحمل نکند بهجایی نمیرسد؛ ما در رنج آفریدهشدهایم؛ این رنجها هستند که ما را میسازند، آموزش میدهند و تجربه میاندوزند. در سختیها است که انسان کلید را پیدا میکند؛ راز کشف حقیقت در دو چیز است: یافتن راه و برداشت صحیح از مسیر. باید کلید را در قفل بگذاریم تا در رازها را بگشاییم. برای شما که با آگاهی در این مسیر گام برمیدارید، سختیها طبیعی است اما این سختی نه سرمایی است که قابلتحمل نباشد و نه گرمایی که جان را بگیرد سختیهای راه، همچون سرمای شدید یا گرمای طاقتفرسا نیستند؛ اما باید آنها را تحمل کرد.
اگر میخواهید در صراط مستقیم حرکت کنید، اشتباهات گذشته را جبران نمایید و خود را بسازید، باید قوانین الهی را رعایت کنید و با تمام توان در این مسیر گام بردارید زیرا اگر خلاف این مسیر حرکت کنیم دچار خشم طبیعت میشویم، هر راهی که انتخاب کنیم، مقصدی دارد یکی به ناکجاآباد ختم میشود و دیگری به سرمنزل مقصود انتخاب این مسیر به دست خود ما است.
نگارش: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
ویرایش: رابط خبری همسفر آزاده رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
عکس: همسفر عسل رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون هشتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر رها دبیر سایت
همسفران نمایندگی خلیجفارس بوشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
74