دهمین جلسه از دوره بیستودوم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران آقا، نمایندگی پرستار، با استادی مرزبان محترم، همسفر دانیال، نگهبانی همسفر محمود و دبیری موقت همسفر علیرضا، با دستور جلسه «وادی دوم و تاثیر آن روی من» پنجشنبه 11 اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، دانیال هستم، همسفر.
ابتدا باید بگویم که بسیار خوشحالم از این فرصتی که امروز به دست آمد تا در خدمت شما عزیزان باشم. خدا را شاکرم که این توفیق را نصیبم کرد. امیدوارم شما نیز در کمال سلامت و تندرستی باشید.
در مورد وادی دوم باید بگویم که بخشی از آن اشاره میکند به اینکه افکاری که ما در سر میپرورانیم، همچون چشمههایی هستند که به دریا میرسند. منظور این است که چگونگی رقم خوردن آینده ما، تا حد زیادی به افکاری که در ذهن داریم بستگی دارد. برای مثال، من میتوانم این فکر را در ذهنم داشته باشم که در سن ۲۳ سالگی هستم و در ۴۰ سالگی با وضعیت بد اقتصادی روبرو شدهام، نه خانهای دارم و نه هیچ چیز دیگری، همچنین میتوانم فکر کنم که اوضاع به خوبی پیش میرود و اتفاقات خوشایندی در آینده برایم رخ خواهد داد.
در طول زندگیام، موارد متعددی را تجربه کردهام که نشاندهنده تأثیر شگفتانگیز افکار بر واقعیت زندگی است. یکی از این خاطرات به زمانی بازمیگردد که از یک فروشگاه بازدید کردم. فضای آنجا چنان مورد علاقهام قرار گرفت که با خود اندیشیدم: «چه موقعیت مناسبی است اگر امکان کار در این مکان برایم فراهم شود.» این آرزو بهصورتی غیرمنتظره محقق شد و همان شب به عنوان نیروی جدید در آن فروشگاه مشغول به کار شدم.
نمونه دیگری از این دست تجربیات، مربوط به بازدیدی از میدان ولیعصر است. هنگام گشتوگذار در آن محدوده، این تفکر در ذهنم شکل گرفت: «این محیط از چنان جذابیتی برخوردار است که ای کاش محل کارم در این ناحیه قرار داشت.» جالب توجه آنکه سه سال پس از این واقعه، محل کارم دقیقاً به همان منطقه منتقل شد.
من عمیقاً معتقدم که آنچه میاندیشیم، آنچه از جهان هستی طلب میکنیم و آن تصویری که از آینده خود ترسیم میکنیم، در حکم سفارشی است که به کائنات ارائه میدهیم. گویی جهان هستی همواره آماده دریافت این سفارشات است و از ما میپرسد: "برای آیندهات چه آرزویی داری؟"
اگر فرد پیوسته با خود تکرار کند که "من انسانی نگونبخت هستم، در این شرایط نامساعد به دنیا آمدهام و هیچ آیندهای پیش رو ندارم"، در واقع به کائنات این پیام را مخابره میکند که "من محکوم به بدبختی هستم و هیچ چشمانداز روشنی در زندگی ندارم.
با این حال، میتوانیم با رویکردی امیدوارانه و واقعگرا بگوییم: «من راه خود را خواهم یافت و به موفقیت دست خواهم یافت.» حتی اگر این امید در ابتدا دور از ذهن به نظر برسد، تحقق آن امکانپذیر است. هنگامی که در وضعیت روحی نامناسبی قرار بگیریم و دچار یأس شویم، شرایطمان به مراتب وخیمتر از آنچه هست، خواهد شد
در وادی دوم بر این اصل تأکید شده است که هنگام بروز مشکلات یا ارتکاب خطاها، میبایست با شجاعت و متانت، مسئولیت اعمال خود را پذیرفت. در این زمینه، داستانی آموزنده از آقای مهندس مطرح میشود: محکومی که حکم اعدام دارد، هنگام پرسش درباره آخرین درخواستش، با آرامش پاسخ میدهد: «نه، تنها اجازه دهید سیگاری بکشم.» آنگاه با وقار و ابهت، سیگارش را میکشد و به حاضرین توصیه میکند: «مسیری که من پیمودم نادرست بود، شما این راه را انتخاب نکنید.»

در بخش دیگری از وادی دوم، موضوع «تهور» به عنوان یکی از اصول مهم مطرح گردیده است. این موضوع بیانگر آن است که برخورداری از روحیه شجاعت و جسارت، تحولی اساسی در نگرش و عملکرد فرد ایجاد مینماید و معادلات به گونهای دیگر شکل میگیرد. همانگونه که در هیچ نبردی بدون کشته و خونریزی نمیتوان پیروز شد، در مسیر زندگی نیز دستیابی به اهداف مستلزم پذیرش هزینههای آن است. تهور به این معناست که فرد با آگاهی کامل اعلام کند: «من مصمم به انجام این کار هستم و حاضر به پرداخت بهای آن در مسیری درست و شایسته میباشم.» هنگامی که با این نگرش تصمیمگیری شود، مسیر پیش رو هموارتر و دستیابی به هدف تسهیل میگردد.
در فروشگاهی کار میکردم که در آن فروشگاه، پنجشنبهها روز اصلی و پررونق فروش بود. با این وجود، تصمیم قطعی من این بود که هر پنجشنبه در جلسات کنگره شرکت کنم. در یکی از آن روزها، هنگام گوش دادن به سیدی لنگرکشتی را بکشید، جملهای توجهم را جلب کرد: «حتی اگر تمام کشتی از هم بپاشد و تنها تکچوبی برایم باقی بماند، با تکیه بر همان چوب تا رسیدن به مقصد شنا خواهم کرد.»
این بیان چنان تأثیر عمیقی بر من گذاشت که با خود عهد بستم: به هر شکل ممکن و با هر شرایطی باید در کنگره حاضر شوم. برای هر مشکلی راهحلی وجود خواهد داشت و من آن را خواهم یافت.
همانگونه که اراده کردم، این مسیر محقق شد و امروز با سپاس از لطف پروردگار، سه سال است که در خدمت شما هستم.
ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ، ویراستاری و بارگذاری: خدمتگزاران سایت همسفران آقا شعبه پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
132