جلسه اول از دوره چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی محمدیپور قم، با استادی مسافر صادق، نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه «وادی دوم و تاثیر آن روی من» روز سهشنبه 9 اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز بکار نمود.
سخنان استاد:
از راهنمای لژیون سوم، آقا هادی، و نگهبان جلسه که به من اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم، تشکر میکنم. همچنین خداقوت عرض میکنم به گروه مرزبانی و ایجنت. هیچ مخلوقی برای بیهودگی قدم به حیات نمینهد. روزی حضرت موسی در مسیر خود یک کرمخاکی را مشاهده کرد و از خداوند پرسید: «این کرم را برای چه آفریدهای؟» خداوند فرمود: «این کرم هم از من در مورد تو همین سوال را پرسید.» هر مخلوقی که آفریده شده، حتماً خاصیتی دارد و اگر من نمیدانم که چه خاصیتی دارد، این مشکل از نداشتن آگاهی و دانش من است. هیچ موجود یا مخلوقی وجود ندارد که بیهوده آفریده شده باشد.
پیام اول این وادی بسیار زیباست و میگوید: «ما خوشحالیم که به جنگ نرم خود ادامه میدهید.» به این معنا که لازم نیست حتماً در محیط بیرون کاری انجام دهم؛ مسئله اصلی در درون خودم است. در ذهن خود فکر میکنم که من بیهوده هستم. به یاد میآورم که در زمان مصرف مواد، خاصیت ذرهای پیدا کرده بودم اما خاصیت موجی نداشتم. در خانه میماندم و به خود میگفتم که میتوانم با یک دست یک تریلی را متوقف کنم، اما نمیتوانستم با کسی ارتباط برقرار کنم. به همین دلیل بیشتر ناامید میشدم و فکر میکردم که بیهوده هستم و فقط به خاطر مصرف مواد آفریده شدهام.
از جناب مهندس بسیار سپاسگزارم که باعث شدند به این مسائل پی ببرم. این کتاب وادیها تنها برای یک شخص مصرفکننده نیست و دوستان ما نیز میتوانند از این مطالب بهرهمند شوند. وقتی وادی دوم را مطالعه میکنم، در ذهنم فکر میکنم: «آیا من واقعاً بیهوده هستم؟ آیا رسالتی دارم یا باید کاری را انجام بدهم؟» در طول روز با هر شخصی که برخورد میکنم، قطعاً برای من یک رسالت دارد، حتی شخصی که کار اشتباهی انجام میدهد. از آن درس میگیرم که آن کار اشتباه را انجام ندهم.
راهنمای عزیزم آقا یوسف فرمودند: «من یا باید همیشه یک الگو باشم یا یک درس عبرت برای دیگران.» اگر یک مسافر که ۵ ماه است سفر میکند: وقتی یک تازهوارد به سفر میآید، از او طرز رفتار، پوشش لباس و حتی راه رفتنش را الگو برداری میکند. اگر سفر را خراب کند، درس عبرت میشود و آن تازهوارد دیگر سفر نمیکند؛ بنابراین، الگو بودن بهتر است.
در مورد خاصیت ذرهای و موجی، در گذشته بسیار سعی کردم که وارد لژیون سردار شوم، اما قسمت من نمیشد زیرا آن خاصیت موجی را نداشتم. دوست نداشتم با کسی ارتباط بگیرم و فقط اعتماد به نفس کاذبی داشتم که فایدهای نداشت. حتی زمانی پیشقدم میشدم برای انجام معاملهای که باید مبلغی هم پرداخت میکردم، طرف مقابل من را قبول نمیکرد و میگفت: «تو انسان وقتشناسی نیستی و بابت هر دیرکردی که داری، من باید به کارگرانم پول بیشتری بدهم.» اینگونه طرف مقابل هویت مرا نادیده میگرفت.
اما در کنگره 60، این آموزشها را روی خودم اجرایی کردم. برای مثال، وارد لژیون سردار شدم و تعهد دادم. پس از مدتی تعهدم را پر کردم و متوجه شدم که میتوانم ۶ میلیون تومان پرداخت کنم و تواناییاش را هم دارم. در اینجا دچار اعتماد به نفس شدم و فهمیدم که من واقعاً بیهوده نیستم. درآمدی که دارم را میتوانم در جایی استفاده کنم و چه بهتر که آن مکان کنگره 60 باشد.
به یاد میآورم که زمان مصرف مواد به این فکر میکردم که فقط یک روز مواد مصرف نکنم و با خود میگفتم که اگر یک روز مصرف نکنم، فردایش هم میتوانم همین کار را انجام بدهم. اما اینگونه نبود. جلوتر که آمدم، متوجه شدم که همهی مسئله فقط بند اعتیاد نیست و بسیاری از بندها باید با خواندن کتاب و وادیها و نظم داشتن درست شود. چه خوب است که من بتوانم اینها را اجرایی کنم.

برگزاری آزمون داخلی:

اهدای لوح تقدیر سردار:

تهیه و تنظیم: گروه سایت مسافران نمایندگی محمدی پور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
170