بعد ازسیاهی شب خورشید طلوع خواهد کرد

از نگهبان، دبیر جلسه و راهنمای لژیون هشتم همسفر زهرا که این فرصت را به من واگذار کردند تا خدمت کنم سپاسگزارم تا در این جایگاه از شما دوستان آموزش بگیرم. ابتدا دوست دارم تبریکات خود را بگویم و بعد به سراغ دستور جلسه بروم. افتتاحیه شعبه سالار را به تک‌تک اعضاء نمایندگی خمین تبریک عرض می‌کنم؛ واقعاً حس و حالی که ما در روز سه‌شنبه داشتیم؛ اصلاً قابل وصف و گفتن نیست دوستانی که در شعبه بودند می‌دانند که من چه می‌گویم. به قول بچه‌ها ما اصلاً روی زمین نبودیم از خوشحالی و حس و حالی که داشتیم انگار وارد بهشت شده بودیم، ما آرامش و حال خوش را در شعبه جدید با گوشت، پوست‌ و استخوان خود لمس کردیم و روز بسیار عجیبی بود. ان‌شاءالله که آن حس و حال را که همه درک کردیم گوارای وجود تک‌تک اعضاء باشد.

رهایی‌های شعبه را تبریک می‌گویم، رهایی جونز همسفر زیبا را به خودشان و راهنماهای ایشان همسفر زهرا و همسفر منیره تبریک می‌گویم، همین‌طور رهایی مسافر علی را به خودشان، خانواده ایشان و راهنمایشان تبریک می‌گویم. تبریک بعدی هم‌ عرض می‌کنم خدمت عزیزانی که پیمان وادی هشتم را انجام دادند و امیدوارم که در این مسیر موفق باشند. دستور جلسه امروز همان‌طور که دبیر گفتند: «وادی دوم و تأثیر آن روی من» است. ما در وادی اول یاد گرفتیم که تفکر کنیم و برای انجام دادن هر کاری باید قبل از آن تفکر کنیم و هر اتفاق و رویدادی که در زندگی ما پیش می‌آید ۱۰۰ درصد قبل از آن تفکری بوده است که آن کار انجام‌ شده است.

وادی دوم می‌گوید: «هیچ موجودی جهت بیهودگی پا به حیات نمی‌نهد؛ هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم». وادی دوم با پیام بسیار زیبایی که به ما می‌دهد ما را در مقابل نقشه نیروهای منفی تجهیز می‌کند. وادی دوم می‌گوید هیچ مخلوقی یعنی هیچ انسانی یا هیچ موجودی در این هستی وجود ندارد که بیهوده خلق‌شده باشد. همه و همه از ریز تا درشت، از اول تا آخر هر چیزی را که در نظر بگیریم دارای یک نقش و یک عملکرد خاصی بوده است که هیچ‌ چیزی نمی‌تواند نقش آن موجود را پر کند یا این‌که عملکرد آن را بتواند انجام بدهد. در کتاب عشق یا ۱۴ وادی در قسمت وادی دوم آقای مهندس می‌فرمایند «ممکن است که ما در زندگی با یک سری از مشکلات و مسائل روبه‌رو شویم؛ وقتی با این مشکلات روبه‌رو می‌شویم فکر می‌کنیم که دیگر همه‌چیز برای ما تمام‌شده است و زندگی برای ما هیچ ارزشی ندارد.»

این وادی می‌گوید اگر ما با مشکلات خود این‌گونه رفتار کنیم بیشتر در عمق ناامیدی و تاریکی‌ها فرو می‌رویم و این باعث می‌شود که ما اعتمادبه‌نفس خود را از دست بدهیم؛ اما اگر ما به تمام هستی نگاه کنیم می‌بینیم امکان ندارد چیزی پیدا کنیم که خداوند آن را بیهوده خلق کرده باشد و اگر هم‌ فکر کنیم که این چیز یا این موجود بیهوده است براثر پندار و تفکر نادرست ما است که فکر کردیم بیهوده خلق‌شده است. وادی دوم به ما می‌گوید: همه ما دارای خصوصیات و توانایی‌های منحصر به‌ فردی هستیم که خداوند به ما داده است و انسان‌ها موجودات بسیار قدرتمندی هستند.

خداوند نیرو و قدرت‌های بسیار عظیمی به انسان داده است که به هیچ موجود دیگری نداده است. در سی دی سختی‌ها آقای مهندس می‌فرمایند: «انسان در هر شرایطی که قرار می‌گیرد باید با خود بگوید که من می‌توانم این کار را انجام بدهم، من می‌توانم از عهده این کاربر بیایم، من توان انجام این کار را دارم، این چیزی نیست جز آن نیروی درونی خود انسان که می‌تواند این امید را به انسان بدهد که از پس هر کاری بربیاید.» در این سی دی آقای مهندس می‌گویند: «انرژی و نیروی درونی ما حد و حسابی ندارد این‌طور نیست که من بگویم انرژی درونی من از خانم فلانی کمتر است یا بیشتر و بستگی به آن دارد که ما چگونه از این انرژی درونی استفاده کنیم.» ما می‌توانیم از این انرژی به‌صورت فوق‌العاده استفاده کنیم یا اینکه می‌توانیم آن را سرکوب کنیم، این‌ها همه دست خود ما است که چگونه از این نیروهای خفته استفاده کنیم.

در پایان وادی به ما این امید را می‌دهد که پایان شب سیه سفید است؛ یعنی هر مشکلی که برای ما پیش می‌آید مدام خود را سرزنش نکنیم و آیه یأس بخوانیم و بگوییم که زندگی برای ما تمام‌شده است و سختی‌هایی که برای من پیش‌آمده امکان ندارد که من بتوانم از پس این مشکلات بربیایم. این امید را به ما می‌دهد و می‌گوید بعد از سیاهی شب خورشید عالم‌تاب طلوع خواهد کرد. همیشه این را با خود زمزمه کنیم که هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.

معرفی راهنمای لژیون ویلیام وایت همسفر زهرا