جلسه نهم از دوره چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی محمدیپور قم با استادی مسافر محسن، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه "وادی دوم و تاثیر آن روی من" روز یکشنبه مورخ 7 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد.
سخنان استاد:
خدا را شاکر هستم که این فرصت را به من داد تا در کنار شما عزیزان باشم و آموزش بگیرم. از راهنمای عزیزم آقا اسماعیل تشکر میکنم که حال خوب امروزم را مدیون ایشان هستم. همچنین از ایجنت محترم و گروه مرزبانی تشکر میکنم که این فرصت را به من دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم. از جناب مهندس و خانواده محترمشان نیز سپاسگزارم که این بستر را برای من فراهم کردند تا به درمان و رهایی از مواد، سیگار و اضافه ورن برسم. امیدوارم بتوانم از زحمات آنها در درمان سرطان و انواع بیماریها قدردانی کنم. وادی دوم هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. زمانی فکر میکردم که هستی و آفرینش بیقانون و بیحساب و کتاب است، یعنی با اینکه نظم بسیار خاصی دارد و مشاهده میکردم که همهچیز بینقص است، اما باز سوالاتی برایم پیش میآمد. مثلاً چرا من با اینکه همه چیز را میبینم، اما باز به خردهشن یا به مگس گیر میدهم که چرا به وجود آمده است؟ اما وقتی به عمق خلقت فکر میکنم، میفهمم که هیچ چیزی بیحکمت نیست و همه چیز مانند یک پازل در کنار هم چیده شده است. اگر آن شن و شنزار وجود نداشته باشد، اگر درختان، گیاهان، ابرها و ... وجود نداشته باشند، این گردانه هستی کاملاً از نظم خود خارج میشود و به نابودی میرسد.
انسان هم همینطور است. من محسن اگر دچار مصرف مواد مخدر نمیشدم، از آن غباری که روی قلبم وجود داشت و به خاطر نداشتن جهانبینی کنار نمیرفت. ممکن بود غرور و منیت همچنان همراه من باشد و دچار قضاوتها و اشتباهات زیادی بشوم. وقتی در این افکار فرو میروم، متوجه میشوم که هرچقدر به جلو میروم، از وادی اول تفکر و جایگاه خود را در زندگی پیدا میکنم تا به محبت وادی چهاردهم برسم. همه این وادیها که جناب مهندس مطرح کردهاند، هرکدام کلیدی برای ادامه زندگی ما هستند. اگر وادی اول نباشد، نمیتوانیم چیزی را ادامه بدهیم یا فکر کنیم. به این فکر میکردم که اگر انسان در زندگیاش دچار اشتباه نشود و همه قطبها مثبت باشند، ما دیگر درکی از زندگی نمیتوانیم داشته باشیم. در ادیان مختلف به تکامل انسان اشاره شده است. حالا انسان چگونه به تکامل میرسد؟ با همین اشتباهاتی که انجام میدهد و وجدانی که در درونش وجود دارد، میتواند کمی تفکر کند و کلاه خودش را قاضی کند و متوجه شود که این راهی که رفته، اشتباه بوده و باید جهتش را تغییر دهد. برای اینکه مسیرش را تغییر دهد، باید یک جبران مافات انجام بدهد و اینها باعث تکامل انسان میشود. نمیشود که انسان خطا نکند، اما میشود که به بدی آن پی ببرد و دیگر آن اشتباهات گذشته را تکرار نکند و جهتش را به سوی لرزشها تغییر بدهد. این به معنای تکامل انسان است.

تهیه و تنظیم:گروه سایت مسافران محمدی پور
- تعداد بازدید از این مطلب :
117