مشارکت مکتوب همسفران لژیون چهارم در مورد دستور جلسه وادی دوم و تأثیر آن روی من:
همسفر امینه:
وقتی وادی دوم را خواندم برای چندمین بار به این فکر کردم که من قبل از ورود به کنگره ۶۰ هیچ از خود و جهانم نمیدانستم حتی درست فکر کردن را بلد نبودم. زمان گذشت و آموختم و تمام سعی خود را بر این گذاشتم که عمل کنم، قطعا سخت است همانطور که سالها اشتباهاتی تکرار شده مانند مصرف کنندهها نمیتوانم به روش سقوط آزاد عمل کنم زیرا برگشت خواهم کرد، ولی وقتی با شرکت در جلسات میآموزم پله پله و با متد DST عمل کنم به نتیجه درست خواهم رسید. اینکه آموختم حضورم در جهان هستی بی دلیل نبوده و به هدف و دلیلی پا به هستی نهادهام این کمک بزرگی به من خواهد کرد. حال میدانم که هر حلقه که پا به این حیات یا حیاتهای گذشته و یا آینده نهادهام و مینهم، آمدهام برای ساخته شدن و درست شدن و این فقط به زبان و کلام نیست، اينکه هر جلسه در مشارکتهایم بگویم من آموختم من عالی هستم ظاهری و زیبا صحبت کردن بیش نیست، وقتی من در جایگاهی قرار بگیرم ولی منیت و قدرت بالا داشته باشم و فراموش کنم آقا و سرور کسی نیستم و از بالا به پایین رفتار کنم و یا خود را عالم محض بدانم، حتی اگر سالها از حضورم گذشته باشد، متوجه خواهم شد که نیاموختهام. با خودم فکر میکنم قطعا خداوند مرا و همه ما را دوست داشته و یا در زندگی گذشته کار خوبی کردهایم که به کنگره ۶۰ آمدهایم به این سبب که راه آموزش برای ما فراهم است و به جهت خدمت به انسانها، که هدف ما در کنگره ۶۰ میباشد. از خدا لحظه به لحظه میخواهم به من یاری برساند تا بتوانم حرکت کنم و قدم در راه درست بگذارم و بدانم که بیهوده خلق نشدهام و در مسیر ارزشها به درستی گام بردارم.
همسفر مریم:
پیامی که از وادی دوم دریافت کردم اینگونه است که قدرت مطلق هیچ موجودی را جهت بیهودگی نیافریده است و اگر با نگاه ریزبینانه ببینیم حتی موجوداتی که از نظر ما باعث ضرر و زیان هستند، فواید بسیار زیادی دارند که ما مورد مطالعه و تحقیق قرار ندادیم. پیشرفت بشر در زمینه علم و دانش تا حدی رشد کرده که انسان به چارهاندیشی جهت زندگی در کرات آسمان برای رفاه و آرامش و آسایش سالهای آینده افتاده است، اما بسیاری از علوم هنوز کشف نشده و دست نیافتنی است. دوستان، ما تاریکیها را تجربه میکنیم تا به عظمت روشناییها پی ببریم آنگاه است که تسویه و پالایش جسم ما صورت میگیرد و به حال خوش میرسیم. از وقتی که به کنگره ۶۰ آمدم سعی کردم طوری زندگی کنم که قبل از هر کاری بیشترین تفکر را داشته باشم و همچنین بیشترین فایده و کمترین زیان را از کارهایم بگیرم.
همسفر مهین:
چقدر ما دلیل داریم برای به دنیا آمدن اینکه مابه دلایلی که خود شاید ندانیم جهت را سالها گم کرده بودیم. اکنون برای یافتن خود، راه بسیار مهمی در پیش داریم. باید اول فکر کنیم و در انجام هرکاری باید کوشش کنیم، ما در کار و کوشش به نتایجی میرسم که در تواناییهای ما خلل حاصل نگردد و درهر نقطه نوری بتابد درجمع آن باید تفکر نماییم. اکنون در وادی دوم تفکر، اگر به اندازه کافی درست فکر کرده باشیم، ممکن است برایمان روشن شده باشد که خیلی از چیزها را از دست دادهایم و یا در حال از دست دادن آنها هستیم و این از دست دادنها ممکن است جسمی، روانی، مادی و یا معنوي باشد! بعضی از ما در اثر ایجاد مشکلات و مسائل گوناگون یا بیماری جسمی و روانی را در وجودمان تصور میکنیم و دیگر فکر کنیم که زندگی برای ما اهمیت ندارد و ما اصلا بیخود به این دنیا آمدهایم یا عوضی زاییده شدهایم و بیشتر ناامیدی و تاریکیها، نشان از دست دادن اعتماد به نفس ما میباشد و همچنین دلیل تسلیم شدن در مقابل نابودی میشود. امکان ندارد چیزی را پیدا کنیم به جهت بیهودگی پا به جهان هستی گذاشته باشد. باید مطمئن باشیم که این تصور و پندار نادرست ماست که نتوانستهایم به هسته درونی یا فلسفه وجودی آن چیز پی ببریم و انسان تاریکیها را تجربه میکند برای پی بردن به عظمت روشناییها. اما مواقعی که در تاریکیها فرو رفت بایستی از گذرگاهای بسیار سخت عبورکند.
نويسندگان: همسفران لژیون چهارم
ويرايش و ارسال: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
54