آقای مهندس در سیدی «صبر» در مورد مبحثی صحبت میکند که مربوط به تاریخ ١٣٧٣/٢/٢٩ است؛ تقریباً مربوط به سی سال پیش که طبق معمول شاگرد نزد استاد است و با او صحبت میکند. شاگرد خطاب به استاد میگوید:
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود، ولیک به خون جگر شود
لعل نوعی سنگ قیمتی، زیبا و جزء جواهرات محسوب میشود. زمانی که این سنگ بخواهد به لعل تبدیل شود؛ باید زیر فشار خروارها سنگ یا زیر کوه قرار بگیرد تا تبدیل به لعل شود؛ یعنی یک سنگ باید فشارها، سختیها زیادی را تحمل کند تا تبدیل به جواهر شود. صبر کردن به معنای این نیست که ما زمان را بگذرانیم. صبر کردن باید همراه با تلاش، کوشش، تحمل فشار، سختی و مشکلات باشد. پس وقتی در رابطه با صبر کردن صحبت میکنیم؛ یعنی تحمل زمان و فشار زمان همراه با تلاش و کوشش است.
زمانی که یک کشاورز بذر گندم را میکارد، صبر میکند و بعد از گذشت هشت ماه محصول خود را جمعآوری میکند؛ اما حالا اگر کشاورز گندم را کاشت و در خانهاش خوابید، آیا زمین به او گندم میدهد؟ خیر! میبینید که مزرعهاش برهوت است. کشاورز باید گندم را بکارد، آبیاری و مراقبت کند تا حیوانات گندمزار را خراب نکنند و بتواند محصول خوبی را برداشت کند. ما همیشه تحت شرایط سخت و بحرانی قرار میگیریم، حالا چه در سفر اول و چه در سفر دوم فرقی نمیکند؛ باید در برابر مشکلات تحمل داشته باشیم.
در ادامه شاگرد خطاب به استاد میگوید: با وجود ایمان و اعتقاد به سخنان شما میخواهم حرف دلم را بگویم؛ اما شک دارم. وقتی میگوئید من تغییر خواهم کرد و تبدیل به انسانی میشوم که میتواند تکلیف انسانی خود را انجام بدهد، در باورم نمیگنجد. این عبارت مثل این است که راهنما به شاگردش میگوید: صبر کن، درست میشود؛ اما شاگرد پاسخ میدهد: چگونه با وجود اینکه همسرم رفته، کار ندارم و خیلی بدهی دارم، این مشکلات درست میشود؟ استاد در جواب میگویند: انسان همیشه در موقعیتهای سخت قرار میگیرد، مهم این است که در اوج مشکلات چهکار میکند؛ باید توأم با صبر تلاش و کوشش کند.
سپس شاگرد میگوید: من قدرت مطلق را قبول دارم و میدانم هرچه او بخواهد انجام میپذیرد؛ ولی وقتی خودم را نگاه میکنم، در باورم نمیگنجد که چگونه از چنین موجود تخریب شدهای میتواند موجودی ساعی و مصمم به وجود آورد؟ این موضوع در مورد همه ما صادق است که در کجا بودهایم و به چه نقطهای رسیدهایم؟
زمانی که صبر و تحمل را سرلوحه کار خود قرار دهیم، پس از مدتی به نتیجه میرسیم. نکته مهم این است که وقتی انسان در یک شرایط سخت و بحرانی قرار میگیرد، راه خروج برایش وجود دارد. وقتی انسان در تاریکی قرار میگیرد، مهم این است که روی او به کدام طرف باشد، به طرف تاریکی یا روشنایی؛ درحالیکه تمام این مسائل در مقام صبر و تحمل است که معنا میشود. بعضیاوقات میخواهیم در شرایط سخت میدان را خالی کنیم؛ اما زمانی که میبینیم ذرهای پیشرفت کردهایم؛ باید از موفقیتهای خود خوشحال باشیم، حتی اگر بسیار اندک باشد؛ باید برای موفقیتهای خودمان ارزش قائل شویم و از آن انرژی دریافت کنیم.
اکثر بیماریها از ناامیدی و عدم اعتقاد به خداوند سرچشمه میگیرد. استرس عمر انسان را کوتاه و امیدواری عمر را زیاد میکند. منفی نگاه کردن به زندگی انرژی انسان را میگیرد و او را ضعیف میکند؛ ولی در مقابل نگاه مثبت داشتن به زندگی به او امیدواری و انرژی میدهد، حتی اگر آن امیدواری و ناامیدی برای او پوچ باشد.
همه ما انسانها مسافر هستیم، ممکن است بیست یا سی سال دیگر نصف ما وجود نداشته باشیم؛ پس باید در مقابل مشکلات صبر کنیم و بدانیم که تمام مشکلات به مرور زمان و ذرهذره حل میشوند، حتی اگر ما تلاش نکنیم؛ زیرا زندگی گذراست. با فرا رسیدن شب خورشید به پشت کوه میرود و صبح طلوع میکند؛ درواقع ما هر کاری انجام دهیم، چرخه حیات به کار خودش ادامه میدهد؛ پس باید سعی و تلاش کنیم تا مشکلات ما را از پا درنیاورند.
منبع: سیدی (صبر) از آقای مهندس حسین دژاکام
رابط خبری و ویرایش: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
نویسنده: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی جواد گلپایگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
81