English Version
This Site Is Available In English

شروع به کار نمایندگی سالار خمین

شروع به کار نمایندگی سالار خمین

جلسه اول از دور اول جلسات آموزشی‌ عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی سالار با استادی دیده‌بان محترم آقای اصغر منصوری و نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر حمید با دستور جلسه " ظرفیت، مسؤلیت، قبله گم کردن"در روز سه‌شنبه ۲ فروردین‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ شروع به کار نمود.

سلام دوستان اصغر هستم مسافر؛
امروز خیلی خوشحالیم به خاطر اینکه درنمایندگی جدید قرار داریم و بابت این موضوع خداوند را شکر شکر و شکر ۰ کنگره هرجا که هست آنجا آباد است چه از نظر ساختمان و چه از نظر علم و از هر نظر دیگری. این چیزی نیست جز وعده خداوند که در کلام الله هم می‌گوید اگر به من ایمان بیاورید من ولی شما می‌شوم و همه این‌ها لطف خداوند و روش دی اس دی آقای مهندس می‌باشد.
باید خیلی خداوند را شاکر باشیم و خوشحال باشند کسانی که در احداث این ساختمان مشارکت داشتند. هر کسی در هر حدی و هر وسعی که داشت و هر رقمی که توانست کمک کند و این بنا را آباد نماید. یادم هست وقتی که در اصفهان ساختمان کنگره را ساختند آقای حکیمی آمدند و خواستیم کلید را به ایشان بدهیم و ایشان به من گفت: اصغر بهشت کجاست؟ و خودش در جواب گفت که بهشت همین جاست و این قضیه هست که چیزی که جهت امر عمومی و در جهت خیر ساخته می‌شود از آن استفاده می‌گردد  و خداوند می‌گوید به من قرض بدهید یا به من امانت بدهید و چه امانت‌دار خوبی. عین همان یا شاید ۲۰۰ برابر آن را برمی‌گرداند، مثل روش دی اس تی یا پله‌ای که وقتی یک پله را  کم می‌کنیم خداوند ۲۰۰ برابر آن را بلکه بیشتر به ما می‌دهد.
یا وقتی که ما از مالمان می‌بخشیم خداوند چندین برابر آن را به ما می‌دهد یا وقتی یک صندلی را در اینجا جابجا می‌کنیم چقدر حالمان خوب می‌شود و ما می‌دانیم که حال خوب اصلاً قیمتی برایش مشخص نیست. همه انسان‌ها چه در زمین و چه در آسمان‌ها به دنبال این هستند که حالشان خوب باشد حتی پیامبران آمدند تا حال انسان‌ها خوب باشد. حتی ادیان، هیچ راهی به جز صراط مستقیم و به طرف خداوند رفتن وجود ندارد و نیست. درود به آقای مهندس که ایشان ما را به وظایفمان در زمین آشنا کردند که اول آموزش دیدن و دوم خدمت کردن است. وقتی که ما آمدیم و آموزش دیدیم و آموزش گرفتیم حالمان خوب می‌شود. وقتی که خدمت کردیم دیدیم که حالمان خوب و خوب‌تر می‌شود. الان همه دارند سر و دست می‌شکنند برای خدمت کردن اما این موضوع را هم می‌گویم در داخل پرانتز که بعضی اصلاً نیاز به نشان ندارند همینطور که ما عشق عام داریم  یک عشق خاص هم داریم. یک عده عاشق بچه و خانواده‌شان هستند و یک عده هم مثل آقای مهندس عاشق کل بشریت هستند که بین فرزندش و بقیه فرقی نمی‌بیند همه را با یک چشم می‌بیند و این عشق عام می‌باشد. در کنگره هم همینطور است که یک عده فقط می‌خواهند که شال بگیرند یا راهنما بشوند یا دیده‌بان و یا...، ولی یک عده هم خدمت عام را انجام می‌دهند و همیشه حالشان خوب است. مثلاً در گلریزان دست به جیب هستند یا در آبدارخانه هم خدمت می‌کنند یا هر کار دیگری را انجام می‌دهند.
خوب امروز خیلی خوشحالیم که یک مکان دیگری برای کنگره ۶۰ به وجود آمده و باعث می‌شود که ما به هدفمان بهتر و زودتر برسیم.
این وظیفه ما را سنگین‌تر می‌کند. وقتی که ما آموزش بیشتری می‌گیریم وظیفه بیشتری بر عهده ما قرار می‌گیرد. الهه قمشه‌ای یک کلامی دارد که می‌گوید افرادی که خداوند اجازه خدمت به آنان می‌دهد مسئولیت بیشتری نسبت به آنانی که اجازه خدمت ندارند را دارا هستند. مثلاً اگر کسی مدرسه‌ای ساخته باشد، خوب خداوند آن را بیشتر دوست دارد. پس مسئولیت بیشتری به او می‌دهد حالا مسئولیت ما چه هست؟
اینکه ما الگو باشیم، مثل اینکه الان اینجا در همسایگی کسی ما را نمی‌شناسد و می‌گویند که مثلاً معتادان دور هم جمع هستند و مراقب باشید. ولی این رفتار، کردار و عملکرد ما باعث می‌شود دید آن‌ها عوض شود و با عینک خوش‌بینی و به صورت خوب به ما نگاه کنند. فکر آنان نسبت به ما مثبت می‌شود و با عمل و رفتار ما دید عموم نسبت به ما شکل می‌گیرد.
اما دستور جلسه: ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن)
خوب هر چیزی یک ظرفی می‌خواهد. من یک پک یک پک کشیدم و معتادی شدم که مصرف بالایی داشت. اینجا چه اتفاقی می‌افتد اینکه انسان می‌تواند هم اشرف مخلوقات شود و هم یک انسان بیمار و رنجور.
قرار گرفتن در پایین‌ترین  جایگاه و کار به جایی می‌رسد انسانی که اشرف مخلوقات است بچه‌اش را به خاطر مواد آسیب می رساند و یا خیلی کارهای دیگر. این ویژگی‌هایی است که در درون انسان می‌باشد. یک ویژگی دیگری که ما از آن خبر نداشتیم مثل جانشین خدا یا خالق بودن و اشرف مخلوقات بودن، اینکه ما می‌توانیم خلق کنیم، خالق باشیم. ویژگی مهمی که ما می‌توانیم خودمان را تغییر دهیم.  پیام استاد سردار هم هست که می‌گویند: انسان‌های آباد خرابه‌ها و ویرانه‌ها را آباد می‌کنند و ما انسان هستیم و می‌توانیم ولی یک شبه نمی‌شود باید ذره ذره و آرام آرام انجام شود. مثل زمان ضد ارزش‌ها که یواش یواش ما از مسیر خارج شدیم ولی اینجا برعکس است اما با سرعت بیشتر چون وقتی که در صراط مستقیم قرار می‌گیریم با سرعت بالاتری می‌توانیم حرکت کنیم. مثلاً من ۱۷ سال معتاد بودم ولی ۱۱ ماهه درمان شدم و خوب شدم.
من خیلی صفت‌های زشتی را داشتم ولی اینجا خیلی راحت و با سرعت بالاتری جای این صفت‌ها عوض شد و تبدیل به صفت‌های خوب و مناسب شدند چون ما الگو داریم. اینجا تجربیات هم رایگان به همدیگر هدیه داده می‌شود مثل راهنما که تجربه‌اش را به دیگران هدیه می‌دهد.
بنابراین برای بالا بردن ظرفیتمان باید در مسیر قرار بگیریم و باید آموزش بگیریم صبر داشته باشیم زیادتر از ظرفمان نخواهیم بیشتر برداریم، همه چیز را با آموزش به طرف جلو ببریم. در سی دی آقای امین که ایشان فرمودند: قرآن هم به پیامبر نازل شد ولی چندین سال طول کشید تا این اتفاق افتاد. باید یک موضوع شکافته شود تا متوجه شویم.
مثلاً من باید حتماً پله کم کنم تا متوجه درمان شوم، من باید سی‌دی بنویسم تا صور پنهان من به تعادل برسد تا موضوعات برای من شکافته شود و این در مسیر کنگره هست. هیچ نفسی بار نفس دیگری را بر دوش نمی‌کشد. من باید برای خودم در صراط مستقیم بار خودم را خودم ببرم. خداوند نگاه به ظرف درونی انسان‌ها می‌کند خداوند مسئولیت‌ها را به ما هشدار می‌دهد و فراخوان می‌زند. "ادعونی استجب لکم" همه این موضوعات برای این است که  به دانایی برسیم. آقای مهندس در سی‌دی اخیرش می‌فرماید از شعر مولانا؛ از کجا آمده‌ام آمدنم بهر چه بود؟ خوب ما بهر چه آمدیم؟ در کنگره همیشه به خودم می‌گویم و امیدوارم هیچ وقت فراموش نکنم که آقای اصغر منصوری تو روزی که آمدی به کنگره حتی پسرت هم قبولت نداشت و فقط خدا خدا می‌کردی و می‌گفتی که خدایا جایی هست که من خوب شوم؟ حالا خداوند لطف کرده و باید مواظب باشیم که قبله را گم نکنیم چون شیطان می‌آید و هزاران اتفاق دیگر. باید ظرفیت را داشته باشیم و بالا ببریم و نباید هدفمان را گم کنیم. هدف چه بود؟ این بود که بیاییم و آموزش بگیریم و به دیگران کمک کنیم و به تکامل برسیم و برویم بالاتر و پرواز کنیم. چون زمین مهد است و یک مقطع کوتاه می‌باشد. بدن مثل یک ماشینی هست که در اختیار من قرار دادند که من ظرفیتم را از نظر دانایی بالا ببرم، وقت را تلف نکنیم. چیزی که ما با خودمان می‌بریم دانایی موثر می‌باشد. این بسترها آمده‌اند تا من رشد کنم، دانایی‌ام را بالا ببرم و ظرفیتم را افزایش دهم.  بودم. جایی آمده‌ایم که اصلاً، . این در هیچ کجای هستی پیدا نمی‌شود. ایشان معلمی هستند که اول خودش کار را انجام می‌دهد سپس از شاگردانش می‌خواهد. آن هم برای خودشان می‌خواهد نه برای خودش. باید قدردانی و سپاسگزاری کنیم و مسئولیت را بپذیریم، ظرفیتمان را بالا ببریم تا بتوانیم به دیگر انسان‌ها کمک کنیم.
از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید بسیار ممنون و سپاسگزارم.

تولد ۱۴ سال رهایی دیده‌بان محترم آقای اصغر منصوری 

سلام دوستان اصغر هستم مسافر؛ 

تمام جشن‌ها و تولدها در کنگره ۶۰ پیام و مفهوم خاص خودش را دارد، مثلاً برای یک تازه وارد می‌گوید من هم می‌توانم به این نقطه برسم. به خودش می‌گوید، این توانایی‌ها را خداوند به من هم داده است من هم می‌توانم به این نقطه برسم. همه ما این توانایی‌ها را داریم منتها بلد نبودیم از آن استفاده کنیم پس حرکت کردیم و بابت این نعمت بزرگ خداوند را سپاسگزاریم که به ما اجازه داد تا به کنگره بیاییم. ما وقتی به دنبال بهشت می‌گشتیم نمی‌دانستیم بهشت درون خودمان است و آن وقتی است که حالمان خوب است. ببینید چقدر اینجا جشن می‌گیریم چقدر دست می‌زنیم و شادی می‌کنیم و چقدر حالمان خوب است پس بهشت همین جاست. باید قدر اینجا را بدانیم و سپاسگزار خداوند باشیم. از اینکه به حرف‌های من گوش کردید ممنون و سپاسگزارم.

نویسنده: مسافر عباس
ویرایش: مسافر حمید
عکاس: مسافر امیر
تنظیم و ارسال: مسافر عباس از نمایندگی سالار خمین 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .