مبحثی که آقای مهندس دژاکام در این سیدی درباره آن صحبت میکنند؛ در تاریخ ۱۳۷۳/۸/۱۳، یعنی بیش از ۳۰سال قبل، بین ایشان و استادشان رخ داده است.
آقای مهندس میگویند: چیزی که مهم است، جهانبینی ماست؛ اینکه چگونه جهان را میبینیم، خودمان را بشناسیم و مهمتر از همه، چه کنیم تا بهتر زندگی کنیم؟ زمانی انسان آگاه شود، روش درست زندگی کردن را یاد میگیرد و میتواند در آرامش باشد. ما میتوانیم با تفکر و اندیشهمان در زندگی در رنج باشیم یا طوری عمل کنیم که در آسایش و آرامش باشیم. این مسئله برای ما بسیار تعیینکننده است.
روشنفکر کسی است که با فکر و چکیده اندیشههایش، به انسانها راه را نشان دهد و به آنها کمک کند تا مسیر را بیابند. او باید قادر باشد مسائل فراوانی را حل کند و راهحلهای مناسب ارائه دهد. در غیر این صورت، کسی که افکار و اندیشهاش انسان را به اعماق تاریکی میبرد، روشنفکر نیست. ما نویسندگانی داشتهایم که کتابهایشان باعث خودکشی خوانندگان میشود و خودشان نیز در نهایت به نابودی میرسند. این نوع روشنفکری، انسان را به سوی نیستی میبرد.
ما در زندگی به هر چیزی جز به احوال خودمان فکر میکنیم. هدف از آفرینش ما چیست؟ ما برای زندگی کردن آمدهایم. اگر قوانین را رعایت کنیم، زندگیمان گوارا خواهد بود و در آرامش قرار میگیریم؛ اما اگر این قوانین را رعایت نکنیم، در سختی و ناکامی گرفتار خواهیم شد. ادیان الهی آمدهاند تا به ما قوانین را بگویند و ما را در آرامش قرار دهند.
ما مرگ را با نیستی میپنداریم، در حالی که این جسم، تنها پیراهنی برای جان ماست. زندگی کنونی ما برای آماده شدن به مراحل بعدی است. هر کس قویتر آماده شود، قطعاً جایگاه بهتری خواهد داشت. کسانی که در مسیر حق هستند، آنچه را که از دست دادند، یک روز دوباره چه در این جهان و چه در جهان دیگر به دست میآوردند. زمانی مرگ اتفاق میافتد، در دنیای دیگر تولدی دیگر آغاز میشود. برخی تولد خوبی دارند و برخی بد، که این بستگی به کارها و رفتار ما در این هستی دارد.
زندگی سه مرحله دارد: خردسالی، جوانی و پختگی. وقتی به مرحله پختگی میرسیم، باید صداقت داشته باشیم. برخی حتی در ۹۰ سالگی نیز به دنبال پیدا کردن پول و چیزهای مادی هستند. مرحله سوم از ۴۰ یا ۵۰ سالگی شروع میشود. انسان باید کولهپشتی خود را پر از اندوختههای مثبت کند. در آخرین مراحل زندگی، جسم باید به فرمان عقل برسد، اگر در این دنیا به فرمان عقل برسد، در آن دنیا زندگی خوبی خواهد داشت و همه چیز برایش فراهم است. اما اگر کولهپشتیاش خالی باشد، در غم و اندوه خواهد ماند.
اینجا نیز افرادی داریم که در سختی به سر میبرند و آنجا نیز چنین کسانی وجود دارند. اینها کسانی هستند که کمتر به فکر جمع کردن عقل هستند. عقل را باید با آموزش، تجربه و تفکر کامل کرد؛ اما برای مطالب آینده، نیاز به شروع داریم و باید مسائل ثانویه حل شوند، مثلاً اعتیاد باید درمان شود. یک مصرفکننده برای انجام هر کاری باید اول اعتیادش را درمان کند؛ چرا که در حالت اعتیاد، نمیتواند فکر درست کند و تصمیم صحیحی بگیرد؛ بنابراین اول باید این مشکل حل شود. انسان باید در جستجوی اموراتی باشد که بتواند خود را پیدا کند و خود را بشناسد.
منبع: سیدی حلقههای آفرینش
نویسنده: همسفر عذرا رهجوی راهنما همسفر ناهید(لژیون یازدهم)
ویرایش: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر ناهید(لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون یازدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بنیان مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
46