جلسهی ششم لژیون سردار نمایندگی حکیم هیدجی با استادی راهنمای محترم مسافر سعید و نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر حسن و خزانه داری مسافر رضا با دستور جلسهی * ظرفیت و مسئولیت ( قبله گم کردن ) * روز یک شنبه 1404/01/31 رأس ساعت 18:00 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد لژیون سردار، راهنمای محترم مسافر سعید:
سلام دوستان سعید هستم مسافر: خداوند را شاکرم که در کنگره ۶۰ حضور دارم به تمام خدمتگزاران کنگره ی ۶۰ خدا قوت می گویم و درمورد دستور جلسه ظرفیت و قبله گم کردن دستور جلسات یک جوری چیدمان شده که می گه تاثیر آن روی من وقتی من به آن نگاه می کنم صفت گذشته در انسان صادق نیست در انسان جاری است این دستور جلسه به من می گوید چه تاثیری روی من داشته است آیا من حرکتی به جلو داشته ام یا نداشتم این دستور جلسات توی یک سال اگر من سفر اولی هستم یا راهنما هستم خلق و خوی من عوض نشده مسئولیتی را به من واگذار کردند حالا یک سفر اولی را می گویم سفر اولی مسئولیت بزرگی به عهده دارد مسئولیت درمان اعتیادش را به دوش می کشد اگر ظرفیت این را داشته باشد ظرفیت درمانش را داشته باشد، می تواند به درمان برسد اگر نداشته باشد نمی تواند به درمان برسد یک سفر دومی که می آید خدمت می گیرد باید ببینیم که ظرفیت این خدمت را دارد مرزبان شده یا نگهبان شده یا دبیر شده یک سفر اولی می بینی هیچ چیز را بلد نیست سفرش که تمام میشه میره سفر دوم هستند تو کنگره ی ۶۰ همچین آدم هایی خدمت را گرفته خلق و خوی اون عوض شده مرزبان شده با نوک شمشیر داره با سفر اولی حرف می زند راهنما شده با نوک شمشیر دارد حرف می زند این نشانگر آن است که ظرفیت آن را نداشته این ظرفیت برمیگردد به دانایی شخص دانایی اش اگر بالا باشد با آرامی و با هیچ کس کاری ندارد اگر اون دانایی را نداشته باشد خلق و خویش عوض می شود قبله اش را گم می کند فرقی نمی کند راهنما باشد یا مرزبان یا دیدهبان فرقی نمی کند این را می خواستم بگویم که می گوید تکیه برجای بزرگان نتواند زد به گزاف مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی.

این یک جمله ای است کا همه چیز رانشان می دهد من باید اون ظرفیت را تکمیل بکنم چه سفر اولی چه سفر دومی ظرفیت را باید تکمیل کرده باشد در کنگره ی ۶۰ اون ظرفیت زره زره تکمیل می شودمن داشتم به این فکر می کردم یک زمانی مصرف کننده بودم لنگ پول دارو بودم پول را در می آوردم ولی لنگ پول دارو می ماندم همیشه لنگ مواد بودم ولی توی کنگره ۶۰ چه اتفاقی افتاد اومدم همه ی این اتفاقات رفت کنار درکنگره خیلی چیز ها رفت کنار ضد ارزش ها رفت کنار به خاطر اون آموزش ها به خاطر آن دستور جلساتی که مهندس گذاشته اند هر کدام را من کاربردی کردم کم و زیادش را کاری ندارم ولی تاثیری که داره الان در کنگره ۶۰ جایگاه دارم علم را عملی کردم آقای مهندس می گوید آبروی علم به عملش است وقتی که علم باشد سنگ را تبدیل به نگین می کند من همان سنگی بودم که هیچ کس قبولم نداشت حتی خانواده ام هم من را قبول نداشتند ولی خداروشکر در کنگره ۶۰ هستم دارم آموزش می بینم در کنگره۶۰ چند تا لژیون هست لژیون سیگار،لژیون اوتی، ولژیون سردار لژیون سردار لژیون سردار لژیون است که کسانی که وضعیت مالی خوبی ندارند خیلی ها می آیند کنگره۶۰ می گویند من مشکل مالی دارم،مشکل کار دارم نمی توانم دارو ام را بگیرم من رهجو ای داشتم که برای جور کردن پول داروش از کنگره رفت خدارو شکر در جایی داریم آموزش می بینیم این همه نعمت و فراوانی دارد که می توانیم به جایی برسیم که توان مالی خود را قوی بکنیم ممنون که به صحبت هایم گوش دادید.

عکاس: مسافر مجید
صدابردار: مسافر مجید
ثبت: مسافر هوشنگ
لژیون سردار نمایندگی حکیم هیدجی
- تعداد بازدید از این مطلب :
148