به نام قدرت مطلق الله
در کلاس درس خدا، آنهایی که ناله میکنند، رد میشوند، آنهایی که صبر میکنند، قبول میشوند و آنهایی که شکرگزاری میکنند، شاگرد ممتاز میشوند. خداوند به ما ظرفیت تحمل مصائب روزگار را عطا فرماید.
فکر میکنم با این جملهای که بیان کردم بهخوبی متوجه شدهاید که در مورد چه موضوعی میخواهم سخن بگویم. آری، همانطور که در جمله آغازین خود اشاره کردم، درباره ظرفیت، مسئولیت و گم کردن قبله صحبت میکنم. همه ما در زندگی خود هدفهایی داریم که آرزو داریم به آنها دستیابیم. این اهداف میتوانند بزرگ یا کوچک باشند، فرقی نمیکند.
گاهی اوقات میگوییم ما هرگز به اهداف بزرگ نمیرسیم؛ باید بگویم شاید برای دستیابی به آن هدف تلاش نکردهاید و شاید آن هدفی که در نظر دارید، بزرگتر از ظرفیت شما بوده است. این است که برای رسیدن به هدف، شخصیتمان بهاندازه کافی بزرگ نیست تا هدف در آن گنجانده شود؛ بنابراین باید شخصیتمان را پرورش دهیم و به فردی تبدیل شویم که ظرفیت پذیرش آن هدف را داشته باشد.
زمانی که شخصیت را تغییر دادیم، خواهناخواه چیزهایی در وجودمان جرقه میزند، مانند عشق و محبت. همه ما انسانها میدانیم که هر چیز ظرفیتی دارد مثل محبت کردن، پسانداز کردن، عشق و محبت. تمام اینها چیزهایی است که باید ظرفیت در آن حفظ شود.
شاید بگویید در محبت نیز ظرفیت لازم است. بله در محبت نیز ظرفیت ضروری است. من این را دریافتهام که برخی افراد ظرفیت محبت را ندارند و سخت است تعادل را در محبت رعایت کرد. گاهی اوقات، محبت بیشازحد و عدم ظرفیت؛ نیز میتواند دردسرساز شود و گاهی کمتر محبت کردن، موجب عقده و مشکلات میشود، بنابراین؛ باید بهاندازه لیاقت و ظرفیت انسانها به آنها محبت کرد، زیرا ممکن است دچار توهم، خودبینی، دلزدگی و جو زدگی شوند. این ظرفیت داشتن مانند یک بازی جرئت و حقیقت است. کسی که جسارت باختن را ندارد، ظرفیت حقیقت را نیز ندارد.
این ظرفیت داشتن باعث میشود انسان قویتر شود و از ظرفیت خود و دیگران تجربه کسب کند. انسان در عشق؛ باید ظرفیت داشته باشد. عشق را باید بیحساب انباشته کرد؛ اما با حساب خرج نمود. ما انسانها؛ باید بیاموزیم که بر طبل پر صدا اما توخالی بیحساب دوست داشتن نکوبیم.
دوست داشتن، حدومرز میشناسد اگر میتوانی ظرفیت را بزرگ کنی اگرنه؛ باید آن را در اندازه نگهداری. حال این حدومرز عشق چیست؟ عزتنفس، کرامت و شخصیت خود و نباید اینگونه باشد که عشق تو را بی کرامت، بیعزت و بیشخصیت کند.
اما مسئولیت، انسان؛ باید مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرد و اگر تقصیرات را به گردن دیگران بیندازد، وقت خود را هدر داده است؛ باید بیاموزد که در زندگی مسئولیتپذیر باشد؛ حتی اگر همهچیز دستبهدست هم داده باشد که ما از مسئولیت خود دستبرداریم.
زمانی که مسئولیت را بر عهده میگیریم، از آبروی خود در انجام آن کار مایه میگذاریم، بنابراین اگر مسئولیتمان را بهدرستی انجام ندهیم به معنای از بین رفتن حرمت است اگر مسئولیتی به ما واگذار میشود یا نباید آن را بپذیریم یا اگر پذیرفتیم؛ باید به دنبال سختترین راه باشیم تا آن کار را به انجام برسانیم؛ پس اگر انسان میخواهد رشد و پیشرفت کند؛ باید مسئولیتپذیر باشد. موفقیت در هر مقیاسی، نیازمند مسئولیتپذیری ماست. در تحلیل نهایی، کیفیتی که همه افراد موفق دارند، مسئولیتپذیری است.
حال این سؤال پیش میآید که آیا مسئولیتپذیری فقط با انجام دادن کار محقق میشود؟ انسان؛ باید در همه حال مسئولیتپذیر باشد. برخی افراد ادعا میکنند که آسمان بسیار آبی است، فرزند من بسیار سبز است، هوا بسیار تازه است و یا آب بسیار پاکیزه است. اینها چیزهایی است که خداوند به ما عطا کرده و انسانهایی آمدهاند و از آن بهرهبرداری کرده و در حفظ و بقای آن کوشا بودهاند، بنابراین مسئولیتپذیری تنها در انجام کار نیست بلکه؛ باید در حفظ طبیعت و کائنات نیز کوشا باشیم. این نیز مسئولیتی است بر دوش ما که به آیندگان خود بگوییم که در حفظ و نگهداری طبیعت تلاش کنیم. این هم همان مسئولیت است.
پذیرفتن مسئولیت، لطفی است که ما به خود میکنیم. این چیزی نیست که از خارج به ما تحمیل شود و اینگونه ما در نحوه زندگی خود حرفی برای گفتن داریم. ما باید به فرزندان خود نیز بیاموزیم که بزرگترین هدایا، پذیرفتن مسئولیت و داشتن استقلال است.
نویسنده: همسفر محدثه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
منبع: ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن)
رابط خبری: همسفر آی سودا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون هشتم) دبیر سایت
ارسال: همسفر فائزه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی تخت جمشید
- تعداد بازدید از این مطلب :
120