جلسه پنجم از دور دوازدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره 60 نمایندگی امامقلیخان به استادی راهنما مسافر مهدی، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر احمد با دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن)» در روز یکشنبه 31 فروردین ماه 1404 ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را بسیار شاکر و سپاسگزارم که این اجازه را به من داد تا زندگی کنم، آموزش بگیرم و خدمت کنم. از ایجنت و نگهبان جلسه که اجازه خدمت در این جایگاه را به من دادند تشکر میکنم.
در کنگره۶۰ چند دستور جلسه است که انسان را به تعادل میرساند و نشان میدهد من چگونه انسانی هستم؟ ما در کنگره یاد گرفتیم که همه چیز یک صور آشکار و یک صور پنهان دارد، در ابتدا من فکر میکردم صور آشکار و پنهان فقط مختص انسان میباشد و در ادامه با سخنان استاد امین و سیدی بهشت و جهنم و فضاها و مکان متوجه شدم همه چیز یک صور آشکار و یک صور پنهان دارد، یک صور آشکار که ما آن را میبینیم و یک صور پنهان که ما آن را نمیبینیم. موضوع این است که انسان یا باید رو به صعود باشد یا رو به سقوط که خارج از این دو حالت نیست و سکون هم جایز نیست که در واقع همان سقوط است؛ اگر من در صور پنهان رشد کردم و بالا رفتم این میشود ظرفیت من، در صور آشکار هم همینطور است مانند مسائل کاری و مالی که با رشد کردن در آن انسان جایگاه پیدا میکند و آن جایگاه مسئولیت من است.
وقتی من وارد کنگره60 میشوم در سفر اول با نظم و انضباط سفر خود را شروع میکنم و مرتب و سر ساعت میآیم، دارو میخورم، سیدی مینویسم و مشارکت میکنم که همین باعث میشود من جایگاه پیدا کنم؛ اگر رهجو فقط در صور آشکار رشد کرده و در صور پنهان رشد نکرده باشد این دو موضوع با هم تناقض پیدا میکند، مانند آن که من موتوری بخرم و در همان ابتدا که خریدم شروع کنم به تک چرخ زدن و به خودم آسیب بزنم، همین نشان میدهد که من ظرفیت آن را ندارم. از قدیم هم شنیده بودیم که میگفتند خدا قبل از اینکه چیزی را به کسی دهد باید اول ظرفیت آن را بدهد، در سفر دوم هم همینگونه است ما سفر اول را به خوبی پشت سر میگذاریم و وارد سفر دوم میشویم و جایگاه خدمتی کسب میکنیم. در سیدی حلقههای آفرینش آقای مهندس به زیبایی فرمودند: تمام این کارها را ما انجام میدهیم که به فرمان عقل برسیم و برای رسیدن به فرمان عقل هیچ راهی نداریم جز اینکه دانایی خود را بالا ببریم. دانایی همین مثلثی هست که ما کار میکنیم، آموزش، تجربه و تفکر؛ اگر من خدمت گرفتم و از درون رشد نکرده باشم؛ یعنی صور آشکار و پنهان من با هم رشد نکرده است من قبله یا هدفم را گم میکنم و آن موقع که هدف خود را گم میکنم مشکلات من شروع میشود و به جای اینکه روی خودم تمرکز کنم روی دیگران تمرکز کرده و آنها را قضاوت میکنم.
هدفم از وارد شدن به کنگره چه چیزی بوده است؟ سفر اول را به خوبی پشت سر بگذارم و وارد سفر دوم شوم و خدمتگزار خوبی باشم. آقای مهندس میفرمایند: هدف شما از خدمت چه چیزی است؟ من خودم میگفتم هدفم این است که یک نفر را از بند اعتیاد رها کنم؛ ولی گاهی تا شال میگیریم یادمان میرود چه هدفی داشتیم؟ برای همین است که میگوییم این دستور جلسه بسیار مهم است. خیلی از انسانها قبل از اینکه جایگاه داشته باشند دوست داشتنی هستند؛ اما به محض خدمت گرفتن همه از آنها دور میشوند، این موضوع نشان میدهد که من فقط در صور آشکار رشد کردم؛ ولی از درون دانایی ندارم. ما اینجا هیچ راهی غیر از این نداریم که همه به یکدیگر کمک کرده و از این بند رها شویم؛ چراکه پشت سر همدیگر غیبت کردن و عیبجویی از همدیگر اشتباه بزرگی میباشد. چیزی که من در کنگره آموختم اگر صد سال جای دیگری تلاش میکردم نمیآموختم. از اینکه با سکوت زیبایتان به سخنان من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.

تنظیم و ارسال: مسافر عباس لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
348