بنام قدرت مطلق الله
در جامعه هر کدام از ما یکسری مسئولیتهایی را بر عهده داریم؛ مسئولیت مادری، پدری، فرزند بودن و یا مسئولیت اداره یک شرکت یا اداره و شاید فردی هم باشد که هیچ مسئولیتی ندارد و ما نمیتوانیم بگوییم این فرد بیمسئولیت است. هر فردی در واقع مسئول جسم خود و شهر وجودی خویش است و این مهمترین مسئولیت هر فرد است. ما در کنگره کاملاً به این نکته مهم توجه میکنیم؛ اینکه چهقدر مسئولیت شهر وجودی مهم و ارزشمند است. ممکن است در جامعه و یا در کنگره مسئولیتهایی به ما محول شود؛ اینجا باید توجه کنیم که مسئول یعنی چه؟ مسئول یعنی کسی که از او سؤال پرسیده میشود و این شخص باید پاسخ این سؤالات را بهراحتی بدهد؛ یعنی کسی از من سؤالی میکند و من باید در مسئولیتی که بر عهده گرفتهام، آنقدر تبحر داشته باشم که توان پاسخگویی مراجعین را داشته باشم. اگر من در یک شرکت مسئولیت حسابداری را بر عهده دارم باید در مقابل کارفرما پاسخگو باشم؛ اگر در مقابل مسئولیتی که بر عهده من نهاده شده است شانه خالی کرده و بهانهگیری کنم، آنوقت است که شرکت، کارفرما و خودم با مشکل مواجه میشویم.
وقتی فردی وارد کنگره میشود با هدف آموختن و رسیدن به یکسری آگاهیها وارد این مکان مقدس میشود؛ اینکه فردی بیاید و بگوید من دکتر، مهندس و یا صاحب شرکت و کارخانه هستم، این موارد در کنگره هیچ ارزشی ندارند و باید پشت درب کنگره گذاشته شوند. وقتی ما با عناوین مختلف شغلی وارد کنگره میشویم؛ دکتر، مهندس، کارخانهدار و ... باید همه این سمتها و القاب را پشت درب کنگره بگذاریم؛ چراکه همه ما قطعاً یکسری مشکلات داریم و روش حل آنها را نمیدانیم. حداقل همه میدانیم که در مورد اعتیاد یکسری مسائل را نمیدانستیم و بهخاطر همین هم است که اینجا هستیم؛ مطمئناً اگر میدانستیم در این مکان حضور نداشتیم. وقتی فردی وارد کنگره میشود و قبول میکند که یکسری مسائل را نمیداند، آنموقع باید ظرف وجودی خود را خالی کند تا با اطلاعات، آگاهی و دانشی که قرار است از آموزشهای کنگره دریافت کند، ظرف وجودی خود را پر کند. وقتی ظرف وجودی شخص پر شد و مسائل و مشکلات تا حد نسبی حل شدند، آنموقع است که متوجه میشود که قبلاً در کجا قرار داشته است؛ همچنین یک مصرفکننده متوجه میشود که تخریب در کدام قسمت از جسمش اتفاق افتاده است و چگونه باید درمان شود؛ پس در جلسات کنگره با یکسری مفاهیم آشنا میشود.
فرد قبل از اینکه کاری را بر عهده بگیرد، باید اول ظرفیت آن کار را داشته باشد؛ اگر ظرفیت مورد نظر در فرد نباشد، مطمئناً تخریب متوجه خود و اطرافیان او خواهد شد و این موضوع فقط برای کارهای مهم نیست؛ بلکه کوچکترین کارها را هم شامل میشود؛ مانند تی کشیدن در کنگره که سادهترین کار و خدمت است؛ اگر ظرفیت انجام آن کار در درون من وجود نداشته باشد، مطمئناً من شخص مغروری میشوم و آن کار را به نحو احسن انجام نمیدهم. هر قدر انسان به طرف دانایی بیشتر حرکت کند، ظرف وجودیاش نیز بزرگتر میشود و در مثلث آموزش، تفکر و تجربه قرار میگیرد و هر وقت سه ضلع این مثلث بهموازات هم حرکت کردند آنموقع است که دانایی بیشتر میشود و ظرف وجودی بزرگتر میشود. در کنگره مسئولیتهای بزرگ به کسانی محول میشود که ظرف وجودیشان بیشتر و بزرگتر است. برای یک سفر دومی که تازه سفر اول را تمام کرده است، هیچگاه جایگاه ایجنتی محول نمیشود؛ چراکه هنوز ظرف وجودیاش به حد مورد نظر نرسیده است. فرصتهای مختلفی به افراد داده میشود که در جایگاههای مختلف خدمت کنند و ظرف وجودیشان پر شود و ذرهذره رشد کنند تا بتوانند در مواقع مناسب در مسئولیتهای مختلف انجام وظیفه و خدمت کنند.
در مورد قبله گم کردن، خودم را مثال میزنم که من اگر به عنوان دبیر، نگهبان، و ... در کنگره انتخاب شدم و قرار است خدمت کنم، وقتی در جایگاههای مختلف قرار میگیرم رفتار من تغییر میکند و دیگر آن فرد قبل از جایگاه خدمتی نیستم که رفتاری قابل قبول و محترمانه داشتم؛ اخلاق و نحوه برخوردم با افراد تغییر میکند و جایگاه خود را خیلی بالاتر از بقیه میبینم و این باعث میشود که دچار منیت شده و از تعادل طبیعی خارج شوم؛ این میشود قبله گمکردن و دور شدن از هدفها و دیگر یادم میرود که با چه هدفی قدم در این راه گذاشتم. فردی که دچار این معضل میشود باید بداند که از هدف اصلی کنگره که حرکت در مسیر ارزشها است دور شده است و برای اینکه دوباره بتواند به هدف خود نزدیک شود، باید در جهت صراط مستقیم قرار بگیرد؛ چراکه هدف از خدمت در جایگاههای مختلف، خدمت و دریافت حال خوش است.
شاید همه ما این مورد را تجربه کرده باشیم که وقتی وارد کنگره میشویم، برای حل مسائل و مشکلات زندگی و از همه مهمتر حل معضل اعتیاد وارد این مکان مقدس میشویم؛ ولی متأسفانه درگیر یکسری مسائل حاشیهای میشویم که اصلاً ربطی به ما ندارد؛ کار مرزبانان و ایجنت ربطی به ما ندارد؛ همچنین حال خراب مسافر هملژیونیمان ربطی به ما ندارد؛ ما در کنگره دوربین را روی خودمان زوم میکنیم و با دیگران کاری نداریم. مسئلهای که وجود دارد نق زدن است که همه ما در زندگی روزمره با آن مواجه هستیم؛ مثلاً بچهها وقتی کاری را نمیخواهند انجام دهند، مدام نق میزنند. در کنگره هم بعضی افراد مدام نق میزنند؛ مثلاً مسافر نق میزند که شربت روزانهام کم است و زیاد کنید یا باز نق میزند که کم کنید حالم خوب نیست؛ چون هنوز اختیار و مسئولیت سفرش را به عهده نگرفته است و فکر میکند با نق زدن کار درستی انجام میدهد؛ همه این نقزدنها آثارش متوجه خود شخص میشود و تخریب ایجاد میکند و جز حال خراب چیز دیگری به ارمغان نمیآورد. امیدوارم آموزشهای کنگره را اول روی خودمان پیاده کرده و سعی کنیم مشکلات خودمان را حل کنیم و در ادامه بتوانیم در حل مشکلات دیگران هم کمککننده باشیم.
نویسنده: همسفر پروانه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر مرضیه (رح) رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
عکاس خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
ارسال راهنما همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
766