شانزدهمین جلسه از دور ششم لژیون سردار به استادی مسافر امین، نگهبانی مسافر جلیل، دبیری مسافر رضا و خزانهداری مسافر شعبان با دستور جلسه «وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من» در روز شنبه 25 اسفندماه 1403 در ساعت 15 برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امین هستم مسافر
خیلی خوشحالم که امروز اینجا در کنار هم هستیم و اعتقاددارم واقعاً آدمهای بسیار خوشبختی هستیم که این آخر سال ۱۴۰۳ اینجا در جمع یاران کنگره و کسانی که در جهت مثبت و جهت زنده شدن انسانهاست حضور داریم و امیدوارم سال 1404 برای همه انسانها و همه جامعه بیشتر رشد کنند و در جهت تکامل حرکت کنند حتی اگر برای یک نفر هم مسیر بهتری خواهد بود طبق آن چیزی که آقای مهندس میگویند همه برای یک نفر و یک نفر برای همه.
بنابراین امیدوارم که مسیر همه انسانها برای سال جدید مسیر بهتری باشد. امیدوارم در کنگره در جهت اهداف و تحقیقات کنگره پیشرفت حاصل و رهاییهای بیشتر و شعبات بیشتر باشد.
روزی بحث در خصوص شعبههای کنگره 60 که در حال حاضر حدوداً ۱۲۰ شعبه میباشد و در چند سال اخیر نمایندگیها خیلی زیاد شده است همچنین راهنماهایی که الآن دارند قبول میشوند زیاد شده است حدوداً ۲۰۰۰ نفر راهنما میشوند سؤال شد که اینها باید چهکاری بکنند؟
آقای خدامی فرمودند ما در ایران حدوداً ۲۱۰۰ شهرداریم که ما فقط در ۱۰۰ شهر شعبه داریم در همین تهران خیلی از محلهها هستند که هنوز نمیدانند کنگره وجود دارد و دنبال راه درمان هستند در خود تهران حدود ۱۵ شعبه داریم ولی خیلیها نمیدانند کنگرهای وجود دارد هرچقدر که منابع انسانی و منابع مالی رشد کند بازهم جا برای رشد هست اگر در ایران همه راه کنگره را برای درمان اعتیاد یاد بگیرند و با کنگره آشنا شوند اما در جهان چطور آشنا شوند؟ تکتک ما باید در این فکر باشیم که مسیر کنگره ارتقا پیدا کند آرامآرام این مسیر درمان اعتیاد و علم کنگره همه در تمام جهان بتواند استفاده کنند اینیک مسئولیت و وظیفه است برای من و تمامی اعضای کنگره که در جهت آن حرکت کنیم.
دستور جلسه وادی چهاردهم است، در وادی چهاردهم یکجملهای است که میگوید بدون عشق نمیشود از عشق سخن گفت.
به دست آوردن، مخصوصاً درزمینهٔ مادیات و نگهداری از آنیک سری فرمولهایی دارد که شاید زیاد ربطی به محبت نداشته باشد یک راهکارهایی دارد که بیشتر تکنیکهای ذهنی باشد به تلاش نیاز داشته باشد یک انسان میتواند در مسیر منفی هم مادیات را در جهت قدرت تلاش کند و یکچیزهایی را به دست بیاورد حتی در جهت نگهداری آنهم شاید بتواند کارهایی انجام بدهد ولی اینکه یکچیزهایی را انسان به دست میآورد چقدر میتواند استفاده کند چقدر حال خوش داشته باشد چقدر برایش شیرین باشد چقدر برایش میوهای داشته باشد این قسمت میتواند به محبت بستگی داشته باشد چیزی که برای انسان میماند مثل این است که آدم حقیقتش را به دست میآورد معجزه هستی در کنگره نه بهصورت تئوری با آن آشنا میشوم ولی شعبده آن این است که حقیقت هر چیزی را انسان یعنی سیستم طوری طراحیشده است که وقتی چیزی را از دست میدهی به دستش میآوری یعنی از درون انگار بندی با آن نداشته باشی و آن را رها کنید به دست میآورید. استاد امین میفرمایند که مالکیت با عشق با دو چیز است که هرچقدر که از مالکیت کم میشود به عشق اضافه میشود هرچقدر از عشق کم میشود به احساس مالکیت اضافه میشود و این قضیه در همهچیز صادق است.
قطعاً در مادیات و آن چیزی که انسان به دست میآورد برای آرامش و آسایش قطعاً آن قسمتش که شادی و لذت حقیقیاش به دست میآورد از آن قسمتش که میتواند، رها کند و ببخشد. احساس مالکیتش را دروناً از دست بدهد به همان نسبت به دست میآورد. اولین چیزی هم که در وادی چهاردهم من با آن آشنا میشوم اضداد است یعنی همهچیزهایی که برای انسان درد و رنج میآورند چرا درد و رنج میآورد؟ من فکر میکنم که به خاطر همین موضوع است که میگوید اضداد یک تکانه است برای بیداری انسانها که آدم ناآگاه سلاح به دست بگیرد تا از خودش مقابله و محافظت کند همان لحظه که این آتش را کسی میتواند خاموش کند یعنی همان لحظه که میتواند ببخشد یعنی همان لحظه که میتواند قدرت کنترل مالکیت یا هر چیزی که آن جنس را رها میکند همان لحظه انسان دارایی حقیقیاش را به دست میآورد این همان محبت است که در ادامه وادی چهاردهم میگوید که امواج به آن سرا ریز میشود امواج را میتواند درک کند فرکانسهای محبت و فرکانسهای هستی را درک کند این فرکانسهای هستی است که به من کمک میکند تا به دارایی، شادی و آرامش حقیقی برسم برای من باز میکند. تکتک انسانها و موجودات زنجیروار میآیند تا موضوع را شعاع اضافه کنند چون هرچقدر که شعاع اضافه کنند باز به تکتک ان ذرات همان سودش برمیگردد.
خیلی ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.
- تعداد بازدید از این مطلب :
199