جلسه دهم از دوره هفدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی یحیی زارع با استادی همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر منیژه و دبیری همسفر شایسته با دستور جلسه «وادی اول (با تفکر؛ ساختارها آغاز میگردد، بدون تفکر آنچه هست روبهزوال میرود) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۱۸ فروردینماه ۱۴۰۴ساعت ۰۰: ۱۶ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
عید فطر و بهار طبیعت را به همه عزیزان تبریک میگویم و انشاءالله سال خوبی را همراه با شادی، آرامش و آسایش پیش رو داشته باشید. از راهنمایم همسفر بتول، سپاسگزارم که این فرصت را در اختیارم قراردادند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. موضوع دستور جلسه در مورد «وادی اول و تأثیر آن روی من» است. وادی اول میگوید «با تفکر، ساختارها آغاز میشود؛ بدون تفکر، آنچه هست روبهزوال میرود»؛ یعنی اینکه من برای انجام هر کاری، ابتدا باید تفکر کنم؛ وقتی تفکر میکنم، در درونم انرژی پتانسیل را ذخیره میکنم. زمانی که این مرحله انجام شد، انرژی پتانسیل به انرژی جنبشی تبدیل میشود؛ بنابراین برای انجام هر کاری باید ابتدا به آن فکر کنیم و در مقابل، برای کارهایی که نمیخواهیم انجام بدهیم؛ باید از فکر کردن به آنها پرهیز کنیم.
وادی اول به ما میآموزد که به چه چیزهایی فکر کنیم و از فکر کردن به چه چیزهایی پرهیز کنیم؛ حتی کارهایی که نباید انجامشان دهیم، اگر زیاد به آنها فکر کنیم، درنهایت ممکن است آنها را انجام دهیم؛ بنابراین اگر به چیزی فکر کنیم، انرژی پتانسیل آن درون ما ذخیره میشود و احتمال انجام آن کار افزایش مییابد و دیگر از کنترل ما خارج میشود. برای همین است که تصاویر مختلفی در ذهن انسان شکل میگیرند و این تصاویر در ما انرژی ایجاد میکنند. پس برای کارهایی که نمیخواهیم انجام بدهیم و انرژی لازم برای آنها را نداریم؛ باید سعی کنیم آن تصاویر را از ذهن عبور دهیم و بهجای آن، به سراغ تصاویر دیگری برویم و نباید اجازه دهیم این انرژیها در ما شکل بگیرند.
درنتیجه مشکل از وجود تصاویر نیست؛ بلکه مشکل از نگهداشتن آن تصاویر در ذهن است و ما نباید آنها را نگهداریم. وادی اول درباره تفکر صحبت میکند و در وادیهای بعدی، دانشی جدید به ما میآموزد که این دانش، تصاویر جدیدی را در ذهن ما پدید میآورد و این تصاویر جدید باعث میشوند ما اعمال جدیدی را انجام دهیم. این اعمال در شخصیت و افکار ما تغییر ایجاد میکنند و در ادامه منجر به تبدیل و درنهایت ترخیص میشوند. وادیهای کنگره بهگونهای طراحیشدهاند که تغییر، تبدیل و ترخیص را در ما به وجود میآورند. یکی دیگر از نکات مهم این است که افکار منفی دائماً به ذهن ما میآیند. این افکار منفی برای همه ما وجود دارند و نباید از آمدن آنها ناراحت شویم. در طول روز ممکن است پنجتا شش هزار نوع فکر به ذهن ما خطور کند. برخی از این افکار سریع رد میشوند؛ اما برخی دیگر را نگه میداریم و آنها را بزرگ میکنیم؛ مخصوصاً افکار منفی.
مثلاً ممکن است یک صحنهای که نسبت به آن حساس هستیم یا در آن نقطهضعفی داریم، ناگهان به ذهن ما بیاید و ما آن را بزرگ و پررنگ کنیم و رهایش نکنیم. این موضوع میتواند تمام وجود ما را اشغال کند و حال ما را خراب کند. در این مواقع باید سعی کنیم خود را مشغول کاری کنیم. فکرمان را به چیز دیگری معطوف کنیم تا از دست آن فکر خلاص شویم به خدا پناه ببریم و افکار منفی را با افکار مثبت جایگزین کنیم تا انشاءالله نتایج مثبت و خوبی را در زندگیمان مشاهده کنیم و به آن حال خوش و آسایشی که میخواهیم برسیم. ما میدانیم که تفکر، یک حرکت ذهنی و درونی است و هر کاری که بخواهیم انجام دهیم، ساختاری دارد؛ مثلاً وقتی میخواهیم حتی ناهار را درست بخوریم، یک ساختاری وجود دارد که فقط بافکر کردن به وجود میآید.
اگر فکر نکنیم، همهچیز را از دست میدهیم؛ پس اول باید فکر کنیم تا چیزی خلق شود. خداوند هم وقتی میگوید: «شو، شود»؛ بنابراین تمام انسانها برای به وجود آمدن و خلق شدن باید فکر کنند و در این راه، نیروهای القاء، احیا و تحرک نیز به کمک آنها میآیند. تمام ماسالها درگیر مشکلات بودیم و الآن هم هستیم؛ ولی اکثر مردم حدود ۹۵ درصد انرژی خود را صرف این میکنند که چرا این مشکل به وجود آمده، درصورتیکه ما باید فکر کنیم که چهکاری انجام دهیم تا این مشکل حل شود؛ بنابراین، حل کردن مشکل مهمتر از خود مشکل است. بعضی از افراد میخواهند مشکلات خود را دوروزه حل کنند؛ اما ما در این وادی تصمیم نداریم که مشکلمان را در مدت کوتاهی حل کنیم؛ چون قبلاً این کار را کردهایم و نتیجهای نگرفتهایم.
ما باید در این راه از افراد باتجربه و متخصصین کمک بگیریم؛ ولی تصمیم نهایی را خودمان بگیریم تا اعتمادبهنفسمان نیز بالا برود. ما بعضی وقتها فکر میکنیم که افکارمان درست است؛ ولی وقتی به مسائل و مشکلات زندگیمان نگاه میکنیم و متوجه میشویم که واقعاً درست فکر نکردهایم؛ پس باید ببینیم به چه چیزهایی باید فکر کنیم و به چه چیزهایی نباید فکر کنیم. زمانی فکر ما مفید است که مانند تابلوی نقاشی باشد که آن را میکشیم و در گالری قرار میدهیم و همه از دیدن آن لذت میبرند. پس اینکه به چه موضوعی و چگونه فکر کنیم، بسیار مهم است. درنتیجه، حاصل تفکر ما میتواند یک زندگی بهتر، لذت بردن از زمان وزندگی و بهره بردن از فرصتها و امکاناتی باشد که خداوند در اختیار ما گذاشته؛ به شرطی که تفکر درستی داشته باشیم.
اهدا لوح سردار


مرزبان کشیک: همسفر الهام و مسافر غلامرضا
عکاس: همسفر نیره رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون اول)
تایپ: همسفر نیره رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون اول) و همسفر ماه بیبی دبیر دوم سایت
ویرایش و ارسال: همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد
- تعداد بازدید از این مطلب :
596