جلسه یازدهم از دوره سوم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی دزفول، با استادی مسافر امیر، نگهبانی مسافر احسان و دبیری مسافر محسن، با دستور جلسه « وادی اول و تأثیر آن روی من » یکشنبه ۱۷ فروردین ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان امیر هستم یک مسافر.
از ایجنت محترم آقا پژمان و راهنمای لژیون دوم آقا امین که به من اجازه دادند در این جایگاه بنشینم تا آموزش بگیرم و خدمت کنم کمال تشکر را دارم.
از این که در جمع شما هستم، برای من خیلی هیجان انگیز و خوشحال کننده میباشد و جای شکر دارد، زیرا در اول ورود به سفر دوم هستم و این خودش من را به تفکر و فکر فرو میبرد، که چرا باید سفر دوم را شروع کنم؟ و دلیل این کار چیست؟ ما در کنگره یاد گرفتیم اگر پشت هر کار یا برنامه ای، تفکری نباشد در واقع ساختاری هم به وجود نمی آید و در بی تفکری هم رو به زوال میروم.
.jpg)
من وقتی به گذشته خود نگاه می کنم می بینم، با یک حال خراب و نا امیدی محض وارد کنگره شدم، و کنگره فقط به من محبت کرد و سرویس دادند و در مقابلش هیچی از من نخواستند، من می دیدم که یک عده خدمتگزار از اهواز می آیند و همه با هم دارند خدمت می کنند، تا من به حال خوب، درمان و رهایی برسم.
الان من به هدف خودم که همان درمان اعتیاد بود و از روی تفکر، در سفر اول داشتم رسیدم، حالا که همه کاشتند و خدمت کردند تا من درمان شوم، آیا می شود نماند و خدمت نکرد؟ در گوش دادن به سی دی های آقای مهندس، در من یک نقطه تفکری به وجود آمده است که من فهمیدم بیخودی پا به این حیات نگذاشته ام و بحر یک کاری به این حیات آمده ام، و الحق هم اگر درست نگاه کنیم همه این هستی دارند یک کاری انجام میدهند و بیکار نیستند.
امروز به این تفکر رسیدم که همان طور که برای من زحمت کشیده شده است، بدون هیچ توقعی تا حال من خوب شود، من هم باید اول خوب آموزش بگیرم و در ادامه بتوانم با تزکیه و پالایش خدمت کنم تا بتوانم جبران خسارت هایی که در دوران مصرف داشتم را انجام دهم.
از اینکه به صحبت های من گوش کردید مچکرم.
عکاس و تایپ گزارش: مسافر داود
ویرایش و ارسال گزارش: همسفر مهزیار
- تعداد بازدید از این مطلب :
67