English Version
This Site Is Available In English

تفکر مقدمه‌ای برای خلق ساختار

تفکر مقدمه‌ای برای خلق ساختار

اولین جلسه از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره‌۶۰ نمایندگی رفسنجان با استادی مسافر احسان، نگهبانی مسافر قدرت و دبیری مسافر صدرالدین با دستور جلسه «وادی اول و تأثیر آن روی من» روز یکشنبه ۱۷ فروردین‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

از آقای مهندس دژاکام تشکر می‌کنم که این بستر را فراهم کردند تا به درمان برسم و آموزش بگیرم، از راهنمای محترمم و تمامی خدمتگزاران کنگره‌۶۰ تشکر می‌کنم. دستور جلسه امروز وادی اول است با عنوان «با تفکر ساختارها آغاز می‌شود و بدون تفکر آنچه هست رو به زوال می‌رود.» آقای مهندس در یک سی‌دی تفکر را یک حالت ذهنی می‌دانند، یک حرکتی که ناشناخته است یا این‌که بهتر است بگویم کمی شناخته است؛ یعنی ناشناخته‌هایش بیشتر است. تفکر یک موضوعی است که انسان به کل آن دست پیدا نکرده که چقدر می‌تواند بزرگ و عظیم باشد و چه چیزهایی را می‌تواند به‌وجود بیاورد. در عنوان وادی به ساختار اشاره می‌کند، ساختار به این معنی است که هر کاری که بخواهد انجام بشود نیاز به یک ساختاری دارد و مقدمه‌ آن ساختار تفکری است که ما انجام می‌دهیم، برای درست کردن آن ساختار باید تفکر کرد حالا چه آن ساختار درست باشد چه نادرست.

در کنگره قاعدتاً ما می‌آییم که تفکرات مثبت را یاد بگیریم، این تفکرات به ما یاد می‌دهند که چگونه زندگی کنیم، چگونه مشکل اعتیادی که داریم را درمان کنیم و چگونه با این مشکل روبه‌رو شویم. در چهار وادی اول بیشتر به تفکر تأکيد شده، در این چهار وادی تفکر حرف اول را می‌زند؛ یعنی شما برای این مشکلات چه راه حلی دارید و چه تفکری کرده‌اید، آیا اصلاً فکر کرده‌اید، آیا می‌دانید مشکلتان چیست؟ من خودم واقعاً در این موضوع مشکل داشتم، قبل از کنگره شاید فکر می‌کردم؛ ولی نمی‌دانستم چگونه آن را به عمل تبدیل کنم که نتیجه‌ مثبتی داشته باشد. موضوع مهم‌تر این‌که فکر می‌کردم به نتیجه هم می‌رسیدم؛ مثلاً من به این فکر می‌کردم که از مواد مخدر رها شوم؛ ولی هزاران دلیل برای خودم می‌آوردم؛ چون راه را پیدا نکرده بودم و همین باعث می‌شد که آن تفکر انجام نگیرد، نتوانم آن تفکر را به انجام برسانم و آن ساختار را به‌وجود بیاوریم. همیشه به خودم می‌گفتم فلانی هفتاد سال است که تریاک و شیره می‌کشد، سیگار می‌کشد؛ ولی سالم مانده و چیزی نشده، من هم مثل او می‌کشم؛ اما فکر نمی‌کردم که هر فردی برای خودش هست و تفکر هر فردی هم برای خودش است و آسیب‌هایی که هر کسی از این موضوع می‌بیند با شخص دیگری متفاوت است و همین باعث می‌شد تفکر مثبتی که می‌خواست شکل بگیرد با افکار منفی که بعد از آن می‌آمد به یک ساختار مثبت تبدیل نشود.

با ورود به کنگره یاد گرفتم وقتی که فکر می‌کنم فکرم را به یک نتیجه مثبت برسانم، همه ما از وقتی که به دنیا می‌آییم و بزرگ می‌شویم این تفکرات را داریم، تفکر مثبت یا منفی خیلی مهم است، در واقع وقتی در تفکر مثبت قدم می‌گذاری خداوند کمک می‌کند و صحبت‌های آقای مهندس که تأکيد می‌کنند که الهاماتی به شما می‌شود که این الهامات سبب می‌شود که شما راه را بهتر پیدا کنید و آن تفکر را به نتیجه مثبت‌تری برسانید، هم‌چنین تفکرات منفی نیز همین‌طور است و می‌تواند تو را به جایی برساند که نباید برسی فکر همیشه آغاز پیدایش و خلق کردن است؛ یعنی هر چیزی که خلق می‌شود قطعاً یک تفکری پشت آن بوده است، انسان با توجه به نیازش همیشه یک چیزی را خلق می‌کند و گفته است که من این را نیاز دارم و فکر کرده، آزمون و خطا انجام داده و به آن نتیجه و تفکر رسیده است. در کنگره‌۶۰ دقیقاً همین کار را آقای مهندس انجام دادند، به ما یاد دادند که درمان اعتیاد به چه صورت باشد، چه کارهایی انجام بدهیم، به چه جایی پا بگذاریم و پشت سر چه کسی راه برویم که نتیجه‌ای مثبت در زمان مشخص بدهد. تأکيد فراوان بر این است که ما تمام مشکلات را نباید دو یا چند روزِ برطرف کنیم، قرار نیست من امروز بیایم این‌جا بنشینم و بخواهم تمام مشکلاتی که در این چهل سال زندگی داشتم، یک ماهِ یا یک روزِ حل بشوند، این‌ها همه زمان می‌برد. در کنگره‌۶۰ به ما یاد دادند که همه چیز تدریجی است، باید تفکر کرد و به آن زمان داد، تفکری که با نقشه، طراحی درست و منظمی داشته باشد.

نگارش و ارسال: مسافر محمد رهجوی راهنما مسافر محسن
نمایندگی رفسنجان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .