English Version
This Site Is Available In English

جز راست نباید گفت؛ هر راست نشاید گفت

جز راست نباید گفت؛ هر راست نشاید گفت

انسان دروغگو شاگرد شیطان و نیروهای منفی است، صداقت و راست‌گویی بسیار مهم است. در این سی دی فرق بین صداقت و راست‌گویی و تدبیرکردن بیان می‌شود؛ اما چون ما فرق این دو را نمی‌دانستیم با مشکلات زیادی رودررو بودیم.

صداقت خوب است؛ اما نه در هر جایی، انسان‌های بسیار بر اثر صداقت بدون تدبیر ضررهای بسیار متحمل شده‌اند. جز راست نباید گفت؛ هر راست نشاید گفت. پس نباید دروغ بگوییم! اما لازم نیست که راست هم بگوییم.

اینجا به مثلثی اشاره می‌شود که گاهی اوقات باید انسان خنثی بود. نباید افکار و نظرات خود را پیش هر کسی فاش نماییم و این یعنی به‌کاربردن تدبیر، چون افراد زیادی بوده و هستند که به ما مشاوره می‌دهند؛ اما در آخر می‌بینیم همین افراد جاسوس بوده و نتیجه کار به ضرر ما تمام می‌شود؛ در واقع نقش دوست را برای ما بازی می‌کردند که روزی از این نظرات و تفکرات بر علیه خود ما استفاده کنند.

مهندس حسین دژاکام مثال کسی را زدند که مقام‌های سیاسی بوده؛ اما بعد از طی سالیان دراز می‌فهمند که جاسوسی کشوری را می‌کرده است! پس باید در نظر داشته باشیم که چه حرفی می‌گوییم و چه عملی را انجام می‌دهیم. این عمل در کار تجارت، جنگ، معامله مسائل سیاسی... مطرح است. ما باید به این تشخیص از موقعیت برسیم که با تدبیر، لحظات را به نفع خودمان عوض کنیم. اینکه همیشه نباید همه حرف‌ها را زد و می‌توانیم با سکوت و تدبیر مسئله را حل کنیم؛ پس باید به پایان همه چیز فکر کرد و همیشه بدانیم نتیجه حرف و عمل یا کار من چه خواهد شد.

اگر خریدوفروش یا شراکت یا وکالتی قرار است انجام بگیرد؛ حتماً جای هر چیز و هر کس و مسئولیت مشخص شود و اینکه قرارداد بین انسان‌ها نوشته شود! هیچ بایدی وجود ندارد که اگر کسی دوست خوبی است، می‌تواند شریک خوبی هم باشد. ما انسان‌ها در شرایط بحرانی شدیدی قرار می‌گیریم، مهم‌ترین مسئله این است که ایستادگی کنیم و با تلاش و کوشش، به این بحران‌ها چیره شویم. با اندیشه درست و بیداری کامل در هر نقطه که باشیم می‌توانیم پیروز و موفق شویم.

در این سی‌دی اشاره می‌شود که راه درست و مستقیم بسیار سخت است؛ اما اگر حق را قبول داریم باید دوست و رفیق را کنار بگذاریم و از حق پیروی کنیم؛ یعنی اینکه حق دیگران را غصب نکنیم، در مقابل آنها با تواضع رفتار کنیم، انسان باشیم، آن وقت نیروهای الهی هم یار ما خواهند بود. خداوند در درون ما انسان‌ها یک قوت و نیروی بالا اعطا کرده که همه ما از آنها غافل هستیم! ممکن است خاص باشد؛ اما به طور عام آن را می‌پذیریم به شرطی که بتوانیم از آن نیرو استفاده کنیم و اگر انسانی به آرامش و تعادل برسد می‌تواند از این نیرو استفاده کند.

اعتقاد و امید داشتن به قدرت مطلق و خداوند است که هر کس به طریقی در خود پیدا می‌کند. ممکن است شخص به سقاخانه برود و شمع روشن کند تا به آرامش برسد، یا به درخت کهنه، پارچه‌ای ببندد، پس نباید این نیروها را از انسان‌ها گرفت؛ چون ممکن است شخص با ازدست‌دادن نیروها دست به خودکشی بزند.

کارهای خداوند مثل شعبده‌بازی است که اگر به گلستان می‌رویم از آتش سر در می‌آوریم و وقتی در آتش برویم از گلستان، پس به سمت جلو حرکت کنیم تا حوضچه‌هایی که آب کمی دارند را به بحر و دریا برسانیم. در نتیجه فرق راست‌گویی و صداقت و تدبیرکردن را تشخیص بدهیم؛ چون ممکن است کلام راست من برای شخصی ایجاد مشکل کند. اگر به فرمان‌های خداوند عمل کنیم رستگار خواهیم بود.

منبع: سی دی «جاسوس» از مهندس حسین دژاکام
نویسنده: همسفر شکوفه رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
ارسال: مرزبان خبری همسفر آمنه
همسفران نمایندگی آبیک

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .