با تفکر ساختارها آغاز میگردد؛ بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود. برای پیدا شدن و بهوجود آمدن، فکر و اندیشه اولین قدم است و این اندیشه آغاز خلق است. اگر تفکر نکنیم، همه چیز را از دست خواهیم داد. مهم این است که چگونه چیزی خلق میشود. آیا با فکر است یا بدون تفکر؟ اگر تفکر نبود شئ به وجود نمیآمد.
اینجا باید بگوییم فکر و تفکر در معنی با هم متفاوت هستند. فکر پایه و اساس ندارد و ما را به نتیجه نمیرساند؛ امّا تفکر برای ما مبدأ، مقصد و مسیر مشخصی دارد و ما را به نتیجه میرساند.
ما به هرچه فکر کنیم همان میشود؛ مثلاً اگر به بیماری و مشکلی فکر کنیم و مدام در ذهن خود به آن بال و پر بدهیم، دچار آن بیماری و مشکل میشویم؛ پس باید به این توجه داشته باشیم که قوه تفکر ما خیلی قوی است.
ما با تفکر به مرحله عقل میرسیم؛ به مرحلهای که بگوییم شو شود؛ پس تفاوت بین انسانها و موجودات دیگر، در قوه عقل و تفکر آنها است که انسانها را از دیگر موجودات متمایز کرده است.
البته باید این را در نظر داشته باشیم که خلقت انسان سازمان و تشکیلاتی است که همه چیز در آن با نهایت دقت برنامهریزی شده و در هر لحظه کنترل میشود و یک نیروی مافوق بر آن نظارت دارد.
اگر انسان به طرف فسق و فجور برود، این نیروی مافوق به او کمک میکند و نقطه مقابل آن، اگر انسان به طرف تقوا و ارزشها حرکت کند، در جهت روشنائی به او کمک میکند.
تنها فرقی که بین خواستن و نخواستن ما وجود دارد، حس و قوت قلبی است که خودمان در خودمان به وجود میآوریم و تکیهگاه مناسبی برای ما است.
در پایان باید توجه کنیم که در این وادی (وادی اول) اصلاً نمیخواهیم به این نتیجه برسیم که امروز یا فردا همه مشکلات ما حل خواهد شد؛ بلکه با تفکر صحیح، باید بر مشکلات غلبه کنیم و برای آنها راه حل منطقی دریابیم. آن موقع است که نیروی القای الهی در ذهن ما در جهت درست و منطقی ما را یاری خواهد کرد.
منابع: وادی اول از کتاب عشق، سیدی وادی اول
نویسنده: همسفر جمیله رهجوی راهنما همسفر بتول (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر ماه بیبی رابط خبری لژیون سوم
ارسال: همسفر فاطمه.ا دبیر سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد
- تعداد بازدید از این مطلب :
126