ششمین جلسه از دوره پنجاه و ششم کارگاههای آموزشی عمومیکنگره ۶۰ نمايندگی پروين اعتصامی اراک، با استادی راهنما مسافر نبیاله، نگهبانی مسافر ولیاله و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه «وادی اول و تاثیر آن روی من» پنجشنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان نبیاله هستم یک مسافر
در ابتدا خدا را شکر میکنم بابت تجربه دوباره این جایگاه، از اقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم. سال جدید راخدمت همه دوستان تبریک عرضمیکنم وامیدوارم سال خوبی داشته باشید. از آقا صابر و آقا رضا راهنمای خودم تشکر میکنم.
و اما در مورد دستور جلسه «وادی اول وتاثیر آن روی من» با تفکر ساختارها آغاز میشود و بدون تفکر آنچه هست روبه زوال است.
این وادی را من خیلی دوست دارم، و دوست دارم ازاین وادی عبور کنم چون از این وادی من هنوز نتوانستم عبور کنم. این وادی خیلی شبیه به وادی چهاردهم است که میگوید: آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی ست. من فکر میکنم با تفکرمان باید از تمام وادیها عبور کنیم تا برسیم به وادی چهاردهم، اگر ازاین وادی عبور نکنم نمیتوانم به وادی چهاردهم برسم. من بر اثر این آموزش ها به این نتیجه رسیدم که مشکلات من فقط در اثر مصرف مواد مخدر نبوده و در اثر عدم تفکر بوده و چیزهایی که از دست دادم و مشکلاتی که بوده بر اثر تفکر نکردن بوده است.که در تیتر وادی هم هست، نبود آرامش و آسایش به خاطر همین تفکر نکردن است که شاید من چندین دوره باید این جهان را تجربه کنم تا وادی اول را یاد بگیرم، که هنوز به عمل کردن نرسیدیم. تازه در وادی پنجم شروع میکنیم به عمل کردن هنوز به عمل کردن نرسیدیم، اول باید تفکر راه بیافتد و پایه است، شاهلولهاست، بنیان هرچیزی در تفکر است. فرق نمی کند این وادیهای نوشته شده برای همه انسانهاست، نه فقط برای مصرف کنندههای مواد مخدر، حتي برای کسانی که میخواهند کارهای ارزشی و یا ضدارزشی انجام بدهند. اگر من با تفکر مواد مخدر مصرف میکردم حداقل خیلی چیزها را در زندگی از دست نمیدادم، حتي فردی که میخواهد دزدی انجام بدهد اگر با تفکر باشد حداقل تا چند سال می تواند استفاده بکند، ولی کسیکه بدون تفکر میرود دزدی همان اول کار گیر میکند. پس برای همه عموم این تفکر لازم است و برای هر کاری که می خواهیم انجام بدهیم باید این تفکر باشد. همین طور که گفتم وادی اول یک حرکت ذهنی است و ذهن مرد پر از افکار است پر از خواستهها است، پر از چیزهایی است که میخواهم به آنها برسم، ولی اینها اجازه نمیدهند. این خودش یک مراحلی دارد برای تفکر کردن من باید اینها را پشت سر بگذارم تا بتوانم تفکر کنم و کارها را با تفکر انجام بدهم.

همین طور که استاد امین فرمودند: افکار با فکر کردن فرق میکند افکار مثل این است که شما سوار ماشين می شوی و میروی و در راه به چاله ای میرسی که شهرداری آن را کنده است، این چاله گاز است، چرا قبض گاز را پرداخت نکردم، همین طوری پشت سر هم افکار می آید، ولی من با تفکر روی یک موضوع تمرکز میکنم و اگر ذهن آرامی نداشته باشم نمی توانم. پس بنابراين اگر ذهن آرامی نداشته باشم نمی توانم این کار را به پایان برسانم، حتي اگر سی سال هم طول بکشد نمیشود و بدون تفکر ساختاری به وجود نمیآید. استاد امین مثال انباری را میزند که ما در انباری هایمان چیزهای داریم که در سال یکبارهم از آنها استفاده نمیکنیم، این ها را من باید بیرون بریزم و چیزهایی که هروز نیاز دارم جلوتر باشد و چیزهای که سالی یکبار نیاز دارم جای دیگری باشد. این مثل همان تفکر است که من باید به چه چیزهای فکر کنم و به چه چیزهای نباید فکر بکنم اينها هستند که اجازه میدهند من ذهنم را آرام کنم. برای تفکر کردن اگر خواسته های زیادی داشته باشم نمیتوانم به چیزی که هدفم است برسم. در سفر اول فردی که میخواهد سفر بکند خیلی خواستهها دارد و باید از این خواستههای خود بگذرد، خواب، اضافه کار، تفریح، سفر، خیلی ازاین خواسته ها بايد برود کنار تا من به اولویتی که درمانم است برسم. پس بنابراين اين انباری باید خلوت بشود و برای این که همه وادیها را من درک کنم لازمه اصلی همین وادی اول است، انشالله من بتوانم با تفکر به مرحله ای برسم که بتوانم کارهایم را انجام بدهم و در زندگی برای خودم واطرافیان مشکل ایجاد نکنم. از این که به صحبت های من توجه کردید سپاسگزارم.
عکسوتایپ مسافر: ابراهیم
تنظیمو ارسال : مسافر سعید
«مسافران نمایندگی پروین اعتصامی اراک»
- تعداد بازدید از این مطلب :
258