جلسه چهارم از دوره چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی محمدیپور قم با استادی مسافر آرش، نگهبانی مسافر حامد و دبیری مسافر روحالله با دستور جلسه «وادی اول و تاثیر آن روی من» پنجشنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
تشکر میکنم از عزیزانی که نوشتارها را خواندند و دبیر محترم جلسه. همچنین شاکر و سپاسگزار خداوندی هستم که امروز اجازه حضور در این مکان مقدس را به من داد. از ایجنت محترم و راهنمای عزیزم و گروه مرزبانی نیز سپاسگزارم که اجازه خدمت در این جایگاه را به من دادند تا بتوانم خدمت کنم و آموزش بگیرم. همچنین از راهنمای عزیز آقای آرش یوسفی که برای من رحمت بسیاری کشیدند، قدردانی میکنم. سال نو را به همه اعضای شعبه محمدیپور تبریک عرض میکنم و امیدوارم سال جدید همراه با اندیشه و تفکر و شکفتن باشد. زیرا بهتر آن است که بهار، تحول و تغییر را به همراه داشته باشد و اگر این تحول نباشد، تفاوت چندانی برای ما نخواهد داشت. انشاءالله که سال جدید برای همه ما با تفکری سالم همراه باشد. با تفکر آغاز میشود و بدون آن، آنچه هست به زوال میرود.
هر چیزی که ما بخواهیم خلق کنیم، در ابتدا نیاز به تصور ذهنی و تفکر درست دارد. قبل از ورود به کنگره، تصور میکردم که خیلی فکر میکنم و تفکر درستی دارم، اما به آرامی متوجه شدم که زندگیام در بسیاری از موارد دچار هرج و مرج است و نمیتوانم مدیریت کنم. وقتی به کنگره آمدم، با تفکر درست توانستم به درمان برسم و چاههایی که برای خودم کنده بودم را یکی پس از دیگری پر کنم و از آنها بیرون بیایم. اکنون در مسیری قرار دارم که شکر خدا از آن راضی هستم و هرگز فکر نمیکردم روزی در چنین وضعیت معقولی قرار بگیرم. هرکسی خود میداند در چه چاهی قرار داشته و از کجا به کجا رسیده است. به نظر من، اگر بتوانم نگاهم را به هر چیزی تغییر دهم، به آرامی میبینم که آن چیز نیز تغییر میکند. تفکر درست ساختار پیچیدهای ندارد و نباید فکر کنیم که کار بسیار سختی است، اما قبل از آشنایی و ورود به کنگره، از آن استفاده نمیکردم. مبنای تفکر باید برنامهریزی باشد. صحبتهای امروز را در شب عید، زمانی که خواب بودم، دیدم و حرفهایی که در خواب داشتم را یادداشت کردم و سعی کردم همه آنها را بگویم. تفکر ما است که تعیینکننده است. دیدهایم افرادی که خود را قربانی شرایطی میدانند که خودشان درست کردهاند، با ندانمکاریها و جهالتها. آیا به این انسانها رحم میکنید؟ من خیر، چون شرایط را خودم به وجود آوردهام و خودم هم نقش قربانی را اجرا میکنم و این غیرقابلبخشایش است. اینکه میگویم همه چیز ذهنی است و مرتبط با جهان ذهنی ما است، به شایستگی ما پاسخ میدهد.
چند شب پیش مصاحبهای تماشا میکردم که یکی از سوپراستارهای سینما میگفت: «زمانی که جوان بودم، خیلی بیپول و فقیر بودم، اما همیشه فکر میکردم انسان ثروتمندی هستم.» حالا که به شهرت رسیدهام و سالهای فقر را پشت سر گذاشتهام، احساس میکنم به گذشتهام برگشتهام. ببینید، آن شرایط ذهنی است که تعیینکننده است. برای من، مسافر، این است که چگونه با خودم کنار بیایم. مثلث تفکر، توان عقلی، توان حسی و توان تصویری است. باید به این نکته برسم که با تفکر درست میتوانم تمام آن چیزهایی را که روزی خراب کردهام، درست کنم. بسیاری از مردم عقل و خرد را یکی میدانند، در حالی که تفکر در وادی اول به معنای عقلگرایی است. عقل جزئی، که جناب مهندس میفرمایند، باعث تفکر ما میشود و تفاوت دارد با خردورزی. عقل جلوی پا را به خوبی مشاهده میکند و در سیر تکاملی خود به عالم شدن و دانشمند شدن میرسد. اما خرد، جهانبینی را به ما میدهد و عقل به ما کمک میکند تا در مسیر زندگیمان درست پیش برویم.
نکته آخر اینکه یک افسانه هندی میگوید: مردی سقایی دو کوزه داشت. یکی از کوزهها شکسته بود و آب از آن هدر میرفت. این کوزه به خواب مرد سقّا میآید و میگوید: «من شرمندهام که چنین وضعیتی دارم و باعث میشوم درآمد کمتری داشته باشید.» مرد سقّا پاسخ میدهد: تو هویت داری و من هیچ وقت تو را تنها نمیگذارم. نگاه من به تو مانند یک کوزه شکسته نیست، بلکه وقتی تو را حمل میکنم، هم آب از تو میریزد و زمین آبیاری میشود و هم سبزهها رشد میکنند.خواستم بگویم که همه چیز بستگی به طرز فکر ما دارد. بهشت و جهنمی که جناب مهندس میفرمایند، در درون خودمان جاری است. من میتوانم یک لحظه در بهشت باشم و با تفکری اشتباه که برای خودم ساختم، در جهنم باشم. انشاءالله که تفاوت اینها را بفهمم و بیشتر به فرمان عقل نزدیک شوم.

تهیه و تنظیم: گروه سایت مسافران شعبه محمدیپور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
280