وادی اول و تاثیر آن روی من

سومین جلسه از دور پنجم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی آزادشهر ویژه مسافران و همسفران با استادی مسافررضا ، نگهبانی مسافر کاکا، دبیری مسافر علی با دستور جلسه" وادی اول و تاثیر آن روی من " روز پنجشنبه14 فروردین ماه 1404 راس ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد : 

سلام دوستان رضا هستم یک مسافر
سال جدید را به همه دوستان تبریک می‌گویم ‌‌تعطیلات خوبی داشته باشند و سال خوبی برای همه باشد از علی آقا راهنمای خوبم و از حسین آقا ایجنت محترم و راهنمای لژیون یکم تشکر می‌کنم از نگهبان و دبیر هم تشکرمی‌کنم .
دستور جلسه این هفته وادی اول با تفکر ساختارها آغاز می‌گردد بدون تفکر، آنچه هست رو به زوال می‌رود. جناب مهندس در این سی دی می‌گوید: تفکر یک حرکت کاملا ذهنی است از یک مجهول به یک مجهول دیگر و یک ساختاری را تشکیل می‌دهد. کل سخن این وادی و این دستور جلسه این است که باید در مورد همه چیز فکر کنید و در جهت آن قدم بردارد یک حرکت کاملاً درونی برایش اتفاق بیفتد و یک ساختاری آغاز شود. هر چیزی که در این سالن است یک ساختاری پشت آن بوده است این میزو صندلی یک فکری پشت آن بوده است. و تلاش شده در جهت آن قدم برداشته شود تا این ساختار شکل گرفته شود. در برخورد مشکلات هم باید فکر کرد یک فکر درست شود من رضا قبلاً به عنوان یک مصرف کننده بودم . فکر می‌کردم ولی فکر من اشتباه بود چون حس من سالم نبود.لازمه یک فکر درست و قدم برداشتن در مورد آن فکر که به تفکر تبدیل شود و یک ساختاری درستی تشکیل بدهد حس سالم است ولازمه حس سالم جسم سالم است تا جسم سالم نداشته باشم قطعاً حس سالمی نخواهم داشت جسم سالم داشته باشم و در کنارش آموزش مداوم ببینم روان سالم ، رفتار سالم به همراه تزکیه و پالایش داشته باشم تا افکار سالمی را تشکیل بدهم. یکسری القاعات به من انسان از نظر ذهنی داده می‌شود که یکسری از آنها مثبت است و یکسری منفی است تا بتوانم تشخیص بدهم کدام مثبت است تا در جهت آن قدم بردارم این القاعات قبلاً در ذهن من بوده است هم مثبت و هم منفی بوده است و لازمه این که تشخیص بدهم کدام درست است یا غلط ، تفکر سالم ، حس سالم است . که اگر نباشد کار ما خیلی سخت است قطعاً یکسری از مشکلات در مسیر زندگی برای ما بوجود می‌آید. اول باید بفهمیم مشکل چیست ؟  شناسایی کردن مشکل راه حل برطرف کردن مشکل است و تا نفهمم مشکل من از کجاست نمی‌توانم آن را بر طرف کنم.  یکسری از مشکلات بزرگ است.  و ما نمی‌توانیم آنها را حل کنیم.  باید آن را رها کنیم تا در ادامه مسیر با آموزش‌هایی که می‌گیریم تا بتوانیم آن مشکل را بر طرف کنیم مثلاً من می‌خواستم مسئله اعتیادم را سریع حل کنم فکر می‌کردم در جهت آن قدم بر می‌داشتم. اما تفکر من اشتباه بود. من به کنگره 60 آمدم و به من گفتند:  مشکل تو این است که یکسری از مواد بیرونی را جایگزین مواد داخلی کردید. این یک پروسه ده ماهه است نیاز به زمان دارد من مهمترین مسئله را رعایت نمی‌کردم.و بارها و بارها برای ترک و قطع مصرف رفتم بعد از یک ماه یا چند ماه دوباره برمی‌گشتم سرخط و دوباره مصرف می‌کردم. و حتی بدتر از قبل و نمی‌توانستم درمان بشوم مشکل من این بود که زمان را در نظر نمی‌گرفتم که مهمترین مسئله در درمان اعتیاد پروسه ده ماهه و متد درمان است.  که اول از همه جسم خود را سالم کنم و در ادامه روان و جهان بینی و مسائل دیگر را درست کنم امیدوارم همه دوستان به درمان و رهایی برسند. درمان و رهایی جسمی نیست. منظورم آن رهایی نابی است که جناب مهندس در سی دی ها می‌گوید: سفراول یا سفر دوم هم ندارد. باید یکسری آموزشها بگیریم و در زندگی استفاده کنیم من تشکر می‌کنم از همه دوستانی که در کنار من بودند در گرگان و آزادشهر به من کمک کردند که من زندگیم را بسازم و آرام تر بشوم و بهتر زندگی کنم و قدر خودم را بدانم از همه آنها و از جناب مهندس و خانواده محترمشان قدردانی می‌کنم و امیدوارم همه دوستان به حال خوش برسند.

تهیه گزارش و ارسال : مسافر جواد لژیون یکم