English Version
This Site Is Available In English

محبت خالص‌ترین عنصر خلقت است

محبت خالص‌ترین عنصر خلقت است

مشارکت مکتوب همسفران لژیون سردار:

همسفر لیلا:
وادی چهاردهم به ما می‌آموزد که اساس هر چیزی برمبنای عشق و محبت است، محبتی که توأم با معرفت، عقل و ایمان است؛ اگر محبت واقعی باشد، انسان‌ها هیچ‌وقت از چیزی شکایت نمی‌کنند و همه چیز برای آن‌ها زیباست.

اگر عشق نبود، زندگی معنایی نداشت، زمانی ‌که انسان معنی عشق و محبت را متوجه می‌شود، به آرامش دست پیدا می‌کند؛ عشق از لطیف‌ترین و زیباترین ارتعاشات هستی است که می‌تواند در دل سخت‌ترین و سنگ‌دل‌ترین انسان‌ها نفوذ کند.

به عبارتی؛ اگر دستانت را دراز کنی، عشق در دستان تو قرار می‌گیرد به شرط آن‌که دستانت خالی از کینه و نفرت باشد؛ پس برای به وجود آمدن محبت، باید اول بستر مناسب فراهم شود، بعد آرام‌آرام محبت به وجود می‌آید.

همسفر مریم:
آقای مهندس در این سی‌دی عشق و محبت را بیان می‌کند، عشق و محبت گسترده، رمز و رازهای زیادی دارد؛ این وادی حتی اضداد را هم در آغوش خود
جای داده است.

اضداد مانند تکانه برای بیداری انسان‌هایی که در مسیر ضدارزش‌ها بودند و با‌ تزکیه، پالایش و صراط‌مستقیم، نیروهای الهی و  مثبت به طرف روشنایی‌ها حرکت کنند.

چرخش انسان و تکامل آن باعث حرکت انسان می‌شود، انسان باید با تفکر، نزدیک شدن به عقل، آگاهی و دانایی، جلوی اضداد را بگیرد تا اضداد کم رنگ بشوند.

انسان ناآگاه فوری می‌خواهد از خودش دفاع کند و با خصومت و دشمنی برای خودش تخریب به وجود آورد؛ اضداد ستون‌های زندگی را نگه می‌دارند مانند حقارت و سرافرازی، ترس و شجاعت، عشق و تنفر و..

انسان‌هایی که ظرف محبت و عشق آن‌ها، پر است می‌توانند انسان‌های همسو با خودشان را در کائنات جذب کنند؛ آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.

همسفر عائده:
به راستی آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است؛ من از این وادی آموختم که محبتی که با صبر همگام می‌شود و با ایمان همراه است، بهترین نوع محبت است؛ بهترین محبت، محبتی است که ذره‌ذره اتفاق می‌افتد.

این وادی به من می‌گوید باید محبت بدون توقع باشد و هرکاری که برای دیگران انجام می‌دهی باید برای رضای خدا باشد، آن وقت احساس لذت و دوست داشتن می‌کنی.

در وادی چهاردهم خطابه اضداد را خواندم، متوجه شدم اضداد چقدر در زندگی ما تأثیر دارد، برای اینکه ما همه زیبایی‌ها و خوبی‌ها را به‌ واسطه ضدش می‌توانیم ببینیم و حس کنیم مثلاً اگر تاریکی نبود روشنایی برای ما مفهومی نداشت، اگر بیماری نباشد قدر عافیت را نمی‌دانیم.

اگر سختی‌های زمان اعتیاد نبود اکنون این آرامش را حس نمی‌کردیم و خلاصه اینکه امروز با تمام وجود معنی اضداد را متوجه می‌شوم؛ انشالله که بتوانم این وادی محبت را روی خودم کاربردی کنم تا عشق بلاعوض را یاد بگیرم.

همسفر شکریه:
در رابطه با وادی چهاردهم، وادی عشق صحبت شده، من یاد گرفتم که برای دوست داشتن دیگران باید اول خودم را دوست داشته باشم، محبت را روی خودم کاربردی کنم تا بتوانم دیگران را نیز دوست داشته باشم.

این وادی به من می‌گوید محبت باید بدون توقع باشد و هر کاری که برای دیگران انجام می‌دهیم باید برای رضای خدا باشد؛ آن وقت احساس لذت و دوست داشتن می‌کنی مثلاً همین کنگره60 را اگر خوب نگاه کنیم، متوجه می‌شویم همه خدمتگزاران بدون هیچ چشم‌داشتی، خدمت می‌کنند و حال درونی‌شان چقدر خوب است و چقدر ما از آن‌ها انرژی خوب دریافت می‌کنیم.

امیدوارم بتوانیم بدون توقع، محبت و عشق بلاعوض به دیگران داشته باشیم و همانا بعد هر سختی آسانی است.

همسفر سارا:
در وادی چهاردهم صحبت از عشق و محبت است که تمام هستی، انسان و موجودات با عشق و محبت بقا پیدا می‌کنند اگر هر کاری را با عشق انجام دهیم، سختی‌هایش را می‌پذیریم و آن کار برای ما لذت‌بخش می‌شود.

اگر دست‌مان از کینه، نفرت و انتقام‌جویی، خالی باشد، عشق در دستان‌مان قرار می‌گیرد، همچنین در مورد اضداد گفته شده که مانند تکانه برای بیداری انسان‌ها هستند.

در ابتدا به دلیل ناآگاهی با نیروهای مخالف خود درگیر می‌شوند اما نمی‌دانند که نیروی مخالف، انسان بی‌تفکر را مانند سیل خروشان از مسیر خود دور کرده و به طرف خواست خود می‌برد و کارشان از ابتدا تا انتها تخریب و فساد است.

انسان هر قدر به عقل و آگاهی نزدیک شود، اضداد کم‌رنگ می‌شوند تا به آرامش نزدیک شود اگر بخواهیم از ضدارزش‌ها فاصله بگیریم باید آموزش درست و کسب تجربه و آگاهی نماییم و برای رسیدن به عشق خداوند باید به مخلوقاتش، عشق بلاعوض داشته باشیم.

همسفر زهرا:
معنی عشق در کنگره و خارج از کنگره با هم تفاوت دارند؛ در کنگره واژه عشق همان مثلثی است که ما آن را مثلث محبت می‌نامیم و اجرای آن عشق، ایمان و عقل است، هر چقدر عقل و ایمان بیشتر می‌شود.

برخلاف تعریف‌هایی که بیرون از کنگره از عشق دارند، عشق اصلی‌ترین نیروی سازنده زندگی است؛ عشق خودش عامل اصلی تمام اتفاق‌های مهم خوشایند زندگی است.

ما همه در مسیری قدم گذاشته‌ایم برای پیشبرد اهداف کنگره، تا با آموزش‌‌هایی که در کنگره می‌گیریم به آن هدفی که وادی چهاردهم است، برسیم و حرکت کنیم و امیدواریم آموزش خوبی بگیریم.

قبل از کنگره فکر می‌کردم عشق فقط رابطه بین انسان‌ها است اما کنگره نه تنها درست آموزش می‌دهد بلکه در تمامی مراحل درست حرکت کردن را آموزش می‌دهد.

همسفر زهرا:
وادی چهاردهم یا  وادی عشق همان چیزی است که ما را به گرد هم آورده است؛ اساس کار کنگره۶۰ برمبنای عشق و محبت است؛ عشق یک مثلث دارد که ما آن را به عنوان محبت می‌شناسیم و اجزای آن عشق، محبت و عقل است.

این سه مولفه باید همزمان باهم باشند تا یک فرد بتواند به محبت واقعی برسد؛ انسان‌هایی که محبت ندارند، درست مثل ظرف‌های خالی هستند؛ افکار منفی و همه ضدارزش‌ها، دشمن محبت هستند، هر وقت می‌آیند، محبت را از وجود ما خارج می‌کنند.

اما هر قدر انسان به عقل و آگاهی نزدیک‌تر شود، از اضداد جدا و به نیروهای راستین می‌پیوندد، زنجیره‌های عشق است که افراد می‌توانند با امواج از فواصل دور یکدیگر را پیدا کنند و به هم وصل شوند.

معنی عشق در کنگره و خارج از کنگره باهم تفاوت دارد، در کنگره واژه عشق همان مثلثی است که ما آن را محبت می‌نامیم و اجزای آن عشق، ایمان و عقل است؛ ما همه در مسیری قدم گذاشته‌ایم تا با آموزش‌هایی که در کنگره می‌گیریم و به پیشبرد اهداف کنگره که همان وادی چهاردهم است، برسیم و حرکت کنیم.

همسفر مرضیه:
وادی چهاردهم به ما می‌گوید، آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است؛ به این معنی می‌باشد که هر آنچه باور و اعتقاد دارم اگر با محبت همراه نباشد، فاقد ارزش و اعتبار است.

آنچه نیست ظروف تهی است، یعنی انسان‌هایی که محبت ندارند وجودشان از محبت و دوست داشتن دیگران خالی است، درست مانند انسان‌هایی هستند که خالی و تهی هستند، مانند ظرف‌های خالی؛ اگر وجود من ظرف باشد، هر چه از علم و دانش در درون این ظرف باشد اما محبت نباشد، یعنی اینکه خالی هستم.

افکار منفی و ضدارزش‌ها دشمن محبت هستند، هر وقت می‌آیند محبت از وجودمان بیرون می‌رود و هرگاه محبت می‌آید، افکار منفی و ضدارزش‌ها از شهر وجودی من خارج  می‌شود؛ محبت عنصری است الهی، عنصری است که در کنار ناخالصی‌ها جای نمی‌گیرد، برای رسیدن به محبت باید معرفت، علم و آگاهی و رسیدن به دانایی را پیشه کرد.

همسفر فرحناز:
هر یک از وادی‌ها سرشار از نکات و اندرزهای آموزشی‌ست که نوشتن در موردشان بسیار دشوار و گاهاً ناممکن است.

وادی چهاردهم بیان می‌کند که آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی‌ست؛ در زندگی روزمره و در روابط‌مان محبت و مهربانی نقش ویژه و مهمی دارد.
کنگره60 نیز براساس محبت پایه‌گذاری شده، کنگره به این نکته مهم اشاره کرده که پیوند محبت، موجب گشته که انسان‌ها به یکدیگر متصل گردند اگرچه تعدادی از انسان‌ها واقعاً محبت را درک نمی‌کنند.

انسان اگر همه چیز داشته باشد ولیکن محبت نداشته باشد همانند ظرف تهی ست، وادی چهاردهم نیز پیامی جز محبت ندارد؛ نکته حائز اهمیت دیگر در این وادی این است که انسان با تلاش مستمر و تدریجی قادر به خلق تغییرات مهمی در درون خویشتن و به تبع آن در دنیای پیرامونش خواهد بود.

و در آخر اگر ما بتوانیم افراد مقابل خود را در ازای رفتارهای‌شان درک کنیم، آن ها را قضاوت نکنیم، زندگی‌مان در کمال راحتی و آرامش سپری می‌گردد.

همسفر ندا:
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است؛ گاهی‌ما انسان‌ها معنا و مفهوم این کلمات را متوجه نمی‌شویم و هیچ حسی نسبت به آن نداریم اما اگر بدانیم پشت این کلمات چه قدرتی نهفته است، تعجب می‌کنیم.

این وادی با پیام محبت آغاز می‌شود به این مفهوم؛ آنچه که وجودیت ارزشمند و قابل باور دارد، محبت است و منظور از تهی، انسان‌های خالی از محبت است، کسی آن را نمی‌فهمد مگر معنای آن را بداند.

باید محبت بدون توقع باشد و هر کاری که برای دیگران انجام می‌دهیم باید برای رضای خدا باشد آن وقت احساس لذت و دوست داشتن می‌کنیم مثلاً در کنگره خدمت‌گزاران بدون هیچ چشم داشتی، خدمت می‌کنند و حال درونی‌شان چقدر خوب است و ما از آن‌ها انرژی خوب دریافت می‌کنیم.

اکنون می‌دانیم این رفتار راهنمایان از روی عشق، محبت و دلسوزی واقعی است اگر قرار است به حال خوش برسیم نباید از حرف‌های راهنمای خود آشفته شویم، زمان همه چیز را حل خواهد کرد و متوجه خواهیم شد چه نیروی عظیمی از جنس محبت در پشت مسائلی که آن را در ضدیت با خود می‌دانستیم نهفته است.

برای رسیدن و وارد شدن به نور فقط یک راه وجود دارد، آن هم سپردن کامل خود به راهنمای عزیزمان است؛ امیدوارم همه ما به مرحله‌ای برسیم که به تمام چیزهای اطراف خود حس خوب و  پیوند قوی داشته باشیم.

همسفر حمیده:
وادی چهاردهم وادی عشق است؛ در این وادی من یاد می‌گیرم و می‌آموزم که همه چیز براساس عشق و محبت بنا شده است؛ اگر محبت، واقعی باشد، هیچ موضوع و اتفاق بدی نمی‌تواند حال مرا خراب کند.

محبت واقعی توأم با معرفت، عقل و ایمان است و امواج آن در تمام گیتی موج می‌زند، این عشق و محبت است که انسان را زنده نگه می‌دارد و باعث امیدواری در انسان می‌شود بعضی وقت‌ها و بعضی جاها محبت کردن فقط به کلام نیست بلکه به عمل آن است.

برای مثال اگر من توانستم مقداری از آنچه دارم را به کس دیگری ببخشم یعنی محبت دارم، اگر توانستم به کسی کمک کنم بدون اینکه دستم بلرزد یعنی محبت را در وجودم کاشته‌ام.

کنگره۶۰، اعتیاد را درمان می‌کند و آن محبت است که افراد را در کنگره نگه می‌دارد و باعث می‌شود، مصرف‌کننده‌ها جذب شوند و به درمان قطعی برسند.

عبور کردن از وادی‌های کنگره به مفهوم آموزش و یاد گرفتن و عمل به آنچه آموختم است، درمان اعتیاد هم بدون رسیدن به دانایی غیرممکن است؛ درک محبت بعد از به دست آوردن دانایی است و اگر محبت نداشته باشم ظرف وجودی‌ام همیشه تهی می‌باشد.

همسفر نوال:
وادی۱۴ پایان و جمع‌بندی وادی‌هاست و به نقطه‌ای فرود می‌آید که عشق و محبت است؛ اگر خوب نگاه کنیم، تمام ادیان الهی برمبنای عشق و محبت هستند.

اگر به کلام قرآن توجه کنیم، همه کلام و ادیان با نام خداوند بخشنده و مهربان شروع شده، باید خیلی به کلمات و گفته‌های خودمان توجه کنیم چون پشت این کلمات معانی زیادی نهفته است.

آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است؛ در اینجا ظروف تهی، انسان‌ها را در نظر گرفته که درون‌شان محبت وجود ندارد، گویی که هیچ  درون‌شان نیست.

اگر انسان همه چیز مثل علم، سرمایه و ثروت داشته باشد اما این یک قلم را نداشته باشد مثل ظرف خالی می‌ماند؛ نکته مهمی که جناب مهندس اشاره داشتند این است که هیچ مشکلی نیست که راه حل نداشته باشد و قابل شکافتن نباشد.

مثلاً مشکل اعتیاد که با شناختن حل شد یا شکافتن علم، شکافتن مشکلات یا شکافتن قلب‌هایی که مثل سنگ سیاه هستند؛ ما باید برای آن‌ها راه حل پیدا کنیم و آن‌ها را بشکافیم.

همسفر نرگس:
این وادی درباره اضداد، امواج، عشق و محبت صحبت می‌کند؛ این وادی به من می‌گوید که اگر من دچار زخم و کینه شده‌ام به این دلیل است که مفهوم واقعی محبت را دریافت نکرده‌ام.

این وادی حاوی یک پیامی است به نام رسالت، محبت و عشق، خوشا به حال آنانی که می‌دهند اما دنبال باز پس گرفتن نیستند؛ هستند انسان‌هایی که بلاعوض خدمت می‌کنند، با عشق بیشتر و محبت بیشتر، بدون هیچ منتی، این نشان از عشق مخلوق به خالق خویش است، تمامی هستی را دوست دارد، این‌ یکی از زنجیره‌های عشق است.

این وادی به من می‌گوید باید محبت بدون توقع باشد و هر کاری که برای دیگران انجام می‌دهی باید برای رضای خدا باشد، آن‌وقت است که احساس لذت و دوست داشتن می‌کنی. مثلاً همین کنگره۶۰ را اگر خوب نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که همه خدمتگزاران بدون هیچ چشم‌داشتی، خدمت می‌کنند و حال درون‌شان چقدر خوب است و ما هم از آن‌ها انرژی خوب دریافت می‌کنیم.

همسفر الهام:
فکر می‌کنم برکت همین وادی است که باعث شد لطف خداوند شامل حال مسافرم و من شد یعنی همان خدمت کردن که کلید قوی درمان است؛ اگر ذره‌ای از این وادی را یاد گرفته باشم، می‌بینم که چه کسانی با مهندس، دست به دست هم دادند تا من بتوانم امروز فکر بکنم و ‌بنویسم؛ چقدر قشنگ است که همه مخلوقات در حال خدمت کردن هستند.

تنها مخلوقی که قدرت اختیار دارد، انسان است که هم می‌تواند مخرب یا مصرف‌کننده باشد و هم می‌تواند سازنده و خدمت‌گزار باشد و هر دو حرکت، پاداش خودش را دارد، این دست خود من است که چه تقدیری را برای خودم رقم بزنم اما در وادی عشق فرق می‌کند.

یعنی غرق شدن با همه مخلوقات، لذت بردن در تکامل، امیدوار بودن،، زنده بودن؛ ممنونم از  مهندس بابت این همه عشقی که در این مسیر گذاشتند.

همسفر فرحناز:
آقای مهندس در پایان وادی‌ها و پایان آموزش‌ها در کتاب عشق؛ از مهر و محبت که دلیل به وجود آمدن زمین و هستی است، صحبت کرده‌اند؛ آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است، محبتی که باعث به وجود آمدن عشق می‌شود.

اگر عشق نبود، محبت نبود، خدمت بلاعوض نبود پس هستی هم‌نبود؛ کل موجودات و هستی برای ایجاد حیات نیاز به مهر و محبت دارند، از حیوان تا انسان و  تمام موجودات با مهر و محبت عجین هستند.

به سال نو نزدیک هستیم، هیچ چیز در دنیا با ارزش‌تر و شیرین‌تر از دورهم و باهم بودن نیست که آن هم وابسته است و مهر و محبت دارد؛ می‌توان گفت پل ارتباطی بین تمام موجودات عشق و محبت است.

خدا رت شکر می‌کنم که در کنگره هستم و معنی واقعی محبت را درک کردم؛ من در کنگره یاد گرفتم از ظلمت به طرف روشنایی، از حقارت به سرافرازی، از تاریکی به روشنایی و از نفرت به عشق حرکت کنم.

همسفر مریم:
عاشق را که حساب با عشق است، با معشوق چه حساب دارد؟! «آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است».

وادی‌ها دایره‌وار می‌چرخند تا از اولین به چهار‌دهمینِ آن‌ها می‌رسیم و این وادی‌ها چراغ راه من رهجو هستند که سالیان سال، راه را گم کردم و در تاریکی‌ها به هر دری می‌زدم اما موفق نمی‌شدم و انرژی زیادی مصرف کردم اما بهترین راه را در کنگره یافتم، راهی که به بهترین شکل هموار شده بود و آرام‌ آرام نشانم دادند تا با حال خوش به مقصد برسم.

کسب معرفت در جهت خیر، محض رسیدن به محبت است و برعکس اگر در جهت شر باشد، نتیجه‌ای جز دشمنی و کینه ندارد.

پیمودن و عبور کردن از وادی‌های کنگره به مفهوم آموزش، یاد گرفتن و عمل به آموخته‌هاست و درمان اعتیاد هم بدون رسیدن به دانایی غیرممکن است و پیمودن این راه‌ها، فراگرفتن این قوانین و عمل به آن‌ها چیزی جز تزکیه و رسیدن به دانایی نیست.

درک محبت بعد از به دست آوردن دانایی می‌باشد و اگر محبت نداشته باشیم، ظرف وجودی ما خالی است؛ محبت خالص‌ترین عنصر خلقت است و برای رسیدن به آن باید علم و آگاهی را بالا ببرم و تزکیه و پالایش وجودی خودم را سر لوحه کار قرار دهم.

ویراستاری، تنظیم و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دهم) نگهبان سایت
 
 همسفران نمایندگی اروند آبادان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .