برای باورها ارزشی نیست؛ این جمله یعنی چه؟ ما همه باور داریم که دروغگویی بد است، باور داریم غیبتکردن بد است، باور داریم جنگلها را ویران کردن بد است؛ اما خود همه این کارها را انجام میدهیم! پس برای باورها ارزشی قائل نیستیم.
ما این را میتوانیم بهعنوان یک مثلث در نظر بگیریم که یک ضلع آن باور است و ضلع دیگر آن انجام باور است و قاعده مثلث ارزش آن باور. ما اگر باور را داشته باشیم و آن را انجام ندهیم و به آن عمل نکنیم این مثلث ناقص است. ما میگوییم دروغگویی بد است؛ اما خود آن را انجام میدهیم و جالبتر اینکه ما این اعمال را برای دیگران نمیپسندیم و اگر خودمان انجام بدهیم اشکالی ندارد؛ اما دیگران نباید این کارها را انجام دهند؛ چون بد است. همینطور غیبتکردن بد است؛ اما خودمان غیبت میکنیم، دوبله پارککردن ماشین در خیابان بد است؛ اما خودمان انجام میدهیم، زباله ریختن در خیابان بد است؛ اما شیشه اتومبیل خود را پایین میدهیم و زبالهها را در خیابان میریزیم .
برای مثال شمال کشور در کناردریا و یا در جنگل تبدیل به زبالهدانی شده است و همه افرادی که این زبالهها را ریختهاند باور دارند که ریختن زباله در طبیعت کار اشتباهی است؛ اما برای خودشان اشکالی ندارد. توقع بی جاداشتن هم همینطور؛ اگر کسی از ما توقع بی جا داشته باشد ناراحت میشویم؛ اما این موضوع برای خودمان هیچ اشکالی ندارد. افراد به چیزهایی که باور دارند یا نمیخواهند عمل کنند یا نمیتوانند عمل کنند پس برای باور ارزشی نیست.
ما خیلی وقتها در اثر ندانستن خیلی از مشکلات را برای خود به وجود میآوریم، برای مثال دو نفر ممکن است با هم دوستهای خوب و صمیمی باشند؛ اما شریک خوبی نیستند، یا خواهر و برادر خوبی باشند و اما شریک خوبی نیستند و اگر میخواهید دوستیتان و یا رابطه خواهر و برادریتان از بین نرود با هم شریک نشوید.
برای انجام معاملات اعم از خانه، زمین، خودرو و هر معاملهای دیگر به دلال یا املاکی اعتماد نکنید چرا که او میخواهد این معامله را به انجام برساند و کمیسیون دریافت نماید و باید همه چیز بررسی شود اگر حتی بین خودتان میخواهید معاملهای انجام دهید حتماً باید این معامله مکتوب شود. پس هر اقدامی میخواهیم انجام بدهیم ابتدا تفکر نماییم تا مشکلی برای ما به وجود نیاید.
بعضیاوقات که بعضی افراد وارد معنویات میشوند میگویند پول چرک کف دست است و برای پول ارزشی قائل نیستند و این کاملاً اشتباه است. کاروانی که ماهها در بیابان سوزان کالای خود را حفظ نموده و آن را سالم به مقصد رسانده است چطور میتواند آن را به بهای ناچیز بفروشد؟ همانگونه که گرانفروشی کار اشتباهی است، فروختن و تجارت کالاها با بهای کم نیز اشتباه است چرا که ما پوشاک میخواهیم، خوراک میخواهیم، مسکن میخواهیم و... کسب درآمد از راه درست یکی از کارهای مهم روزمره ماست. همان قدر که معنویات مهم و ارزشمند است مادیات نیز مهم است؛ اما افراط در آن بد است و افراط در معنویات نیز ضرر دارد. ما باید بخشنده باشیم.
منبع: سی دی «تاجر 2» از مهندس حسین دژاکام
نویسنده: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
ارسال: مرزبان خبری همسفر آمنه
همسفران نمایندگی آبیک
- تعداد بازدید از این مطلب :
47