وادی چهاردهم به ما میگوید: آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است.
وادی چهاردهم، وادی عشق است. این وادی به ما میآموزد که اساس هر چیزی بر پایه عشق و محبت است و همین عشق و محبت است که انسان را زنده نگه میدارد.
عشق یعنی گذشتن از خود. مثلاً من باید در عمل از چیزهای کوچک خود بگذرم تا بفهمم آیا میتوانم این کار را انجام دهم یا نه. آیا میتوانم مقداری از دارایی خود را ببخشم یا نه؟ در هر مرحلهای از زندگی که باشیم، این فرصت را داریم که عشق را تجربه کنیم. این بستگی به خودمان دارد که چه مقدار معرفت و دانایی در کولهبار خود داشته باشیم.
قبل از ورود به کنگره، معنای واقعی عشق و محبت را درک نمیکردم. فکر میکردم اگر من کاری برای کسی انجام دهم، او نیز باید در قبال آن کاری برای من انجام دهد. اما در کنگره یاد گرفتم که اگر کاری انجام میدهم، باید از روی عشق باشد و هیچ انتظاری نداشته باشم. همچنین فکر میکردم که وظیفه دیگران است که برای من کاری انجام دهند، به همین دلیل هیچگاه تشکر نمیکردم.
عشق و محبت است که ما را در کنگره کنار هم قرار داده است. مسئله مهم در کنگره، مواد مخدر است و با همین عشق و محبت است که میتوانیم افراد مصرفکننده را جذب کرده و آموزش دهیم. ما باید وادیهای اول تا سیزدهم را بهخوبی درک کنیم تا بتوانیم وادی چهاردهم، که عشق و محبت است، را درک نماییم.
محبت یعنی عشق، ایمان و عقل. وقتی این سه ضلع با هم رشد کنند، محبت خودبهخود به وجود میآید. کسی که به این مرحله برسد، دیگر نمیگوید فرزند من، ماشین من. اگر محبت واقعی باشد، میتوانیم حتی به رفتگر محل به همان اندازه محبت و احترام بگذاریم که به دیگران احترام میگذاریم.
من خودم بهشخصه معنای عشق و محبت واقعی را در کنگره یاد گرفتم. بله، عشق در وجود هر انسانی هست، مانند عشق مادر به فرزند، عشق فرزند به پدر و مادر، یا عشق به همسر. اما تا زمانی که وارد کنگره نشده بودم، فکرش را هم نمیکردم که بتوانم با دوستانی که در کنگره دارم، چنین عشق و محبتی را تجربه کنم. همیشه تصور میکردم عشق فقط مختص خانواده است.
خدا را هزاران بار شاکر هستم که در چنین مکانی قرار دارم و توانستم عشق و محبت واقعی را درک کرده و یاد بگیرم.
نویسنده: همسفر عفت رهجوی راهنما همسفر مهدیه لژیون(دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سنایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
72