English Version
This Site Is Available In English

گروه‌خانواده_عشق واقعی بدون چشم‌داشت و انتظار جبران است

گروه‌خانواده_عشق واقعی بدون چشم‌داشت و انتظار جبران است

سلام دوستان، سمیه هستم، همسفر مجتبی

آنچه باور است محبت است و آنچه که نیست ظروف تهی است. 
وادی چهاردهم درباره عشق و محبت صحبت می‌کند. این موضوع آن‌قدر عظیم است که سه نگهبان، به ترتیب سردار، عقاب سفید و رعد، با همراهی روح، برای بازگویی مفهوم عشق و محبت به یاری جانشین می‌شتابند. 

برای رسیدن به حال خوش، تنها یک راه وجود دارد و آن، پیوستن به نیروهای راستین است. در این مسیر، باید به عقل و آگاهی نزدیک شد که نتیجه آن، رسیدن به آرامش است. وقتی جزئی از نیروهای مثبت باشم، امواج من را به نیروهای مثبت دیگر متصل می‌کند و در کنار یکدیگر می‌توانیم بر نیروهای بازدارنده غلبه کنیم. با تداوم این حرکت، محبت معنا پیدا می‌کند و دیگر نه در مسائل جزئی و نه در مسائل کلی زندگی، در برابر هم‌نوع خود قرار نمی‌گیرم؛ زیرا مجهز به محبت هستم و در این صورت، بدی رخ نمی‌دهد. آن زمان، زمین تبدیل به سرزمین خوب خدا می‌شود. 

هستی بر پایه عشق و محبت است و تمام موجودات حامل عشق هستند. همه هستی می‌خواهد به من محبت کند؛ آبی که می‌نوشم، غذایی که می‌خورم، هوایی که تنفس می‌کنم، همگی به خواست عشق در اختیارم قرار گرفته‌اند. اگر تلاش کنم و صبور باشم، از بیداری به هوشیاری می‌رسم و به موجودی از لایتناهی تبدیل خواهم شد. در این صورت، معنای واقعی انسان بودن را درک می‌کنم. انسان بودن یعنی سپاسگزار هستی و قدرت مطلق بودن، یعنی عشق و محبت. 

محبت و کارهایی که برای دیگران انجام می‌دهم، باید همراه با عشق بلاعوض باشد؛ یعنی بدون انتظار جبران. اگر چنین کنم و از این عمل لذت ببرم، مرحله عشق بلاعوض برایم رقم می‌خورد و در این صورت، به تمام هستی و اطرافیانم حس خوبی خواهم داشت. اینجاست که معنای واقعی جمله آغازین را بهتر درک می‌کنم: 

سلام دوستان بهاره هستم همسفر:

آنچه باور است، محبت است و آنچه که نیست، ظروف تهی است. من که می‌گویم، کلام خود نیست؛ بلکه سخن فردی است در جمع بیکران هستی که باورش کار هر کس نیست، مگر آنکه معنی آن را بداند. "ارابه‌ها را در بیکران به حرکت درآورید، که نگهبان ماورا به آنچه در زمین می‌گذرد، نیازمند است. بشکافید آنچه شکافتنی نیست، در دل سنگ بروید و ترکیب‌ها را جدا نمایید." 

وقتی باورها با محبت عجین شوند، معنای محبت را لمس می‌کنیم. انسان‌هایی که درونشان محبت و عشق است، باور دارند؛ اما کسانی که هیچ محبتی ندارند، مانند ظروف خالی‌اند. برای کسانی که حال خوش ندارند، تنها دو راه وجود دارد: یا به نیروهای راستین بپیوندند، که خواستار حق و حقیقت هستند، یا صبر کنند تا نیروهای مخرب و بازدارنده آن‌ها را با گردبادی عظیم به عمق تاریکی‌ها هدایت کنند. 

اضداد از ابتدا مأمور به تخریب بوده‌اند و همواره انسان‌ها را به سوی ضد ارزش‌ها و تاریکی دعوت کرده‌اند. اما هرچقدر انسان آگاه‌تر، داناتر و به عقل نزدیک‌تر باشد، اضداد کمرنگ‌تر می‌شوند و نیروهای تخریبی اثر کمتری خواهند داشت. این کار دشوار است، اما شدنی است. انسان‌هایی که دارای عشق و محبت هستند، یکدیگر را جذب می‌کنند و در مسیر درست قرار می‌گیرند. 
هستی، محبت است. تمام موجودات محبت هستند. خداوند که خود حیات است، خورشید را آفرید تا راه را به ما نشان دهد. 
همه هستی بر پایه عشق بنا شده است. انسان نیز یک مرکز دارد که همان قلب اوست؛ جایگاه عشق. عقل و ایمان نیز بر پایه همین قلب حرکت می‌کنند. 

مثلث عشق دارای سه ضلع است: سایه‌ها، جاذبه و حس. 
۱. سایه‌ها: برای وجود عشق، ابتدا باید چیزی باشد که عشق معنا پیدا کند. هر موجودی دو بُعد دارد: صور آشکار (جسم) و صور پنهان (روح و نفس). اگر جسم از بین برود، عشق از بین نمی‌رود؛ زیرا عشق در سایه‌ها (روح) باقی می‌ماند. از همین رو، می‌گوییم عشق و محبت آغاز و پایان مشخصی ندارند. 

۲. جاذبه: همه چیز از طبیعت الهام می‌گیرد. انسان‌ها نیز می‌توانند هم جاذبه داشته باشند، هم دافعه. می‌توانند مهربانی را جذب و قهر را دفع کنند، تنفر را دور کرده و عشق را جذب نمایند. برای تبدیل یک انسان افسرده و ناامید به انسانی آرام و امیدوار، باید تزکیه و پالایش انجام شود. همان‌طور که آب آلوده برای تصفیه به زمان و تلاش نیاز دارد، انسان نیز به آموزش، تفکر، تجربه و آگاهی نیاز دارد. 

۳. حس: حس، گیرنده است. اگر حس نبود، موجودات، جامدات و گیاهان نمی‌توانستند در کنار یکدیگر جمع شوند. انسان دارای پنج حس ظاهری (بینایی، شنوایی، لامسه، چشایی، بویایی) و پنج حس درونی است. علاوه بر این، یک حس یازدهم نیز دارد که همان حس ششم است. 
اولین نیروی به‌کاراندازنده قوه عقل، حس است. همه دریافت‌ها ابتدا از طریق حس به عقل منتقل می‌شوند و عقل آن‌ها را پردازش می‌کند. بنابراین می‌توان گفت: حس، کتاب است و عقل و عشق، متن آن.

ویراستاری و ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سنایی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .